وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

نسخه کامل: می ترسید ؟ آیا از بیماری ام اس می ترسید ؟
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34
سلام من حدود دوماهه فهمیدم ام اس دارم تا یک ماه اوضاع روحیم خیلی بد بود من علایم خاصی نداشتم فقط پای راستم یه حالتی بود و زبونم حالت عادی نداشت . دکارا خیلی خوش بین بودن میگفتن پلاکات خیلی کوچیکه احتمال اینکه حتی با دارو رفع بشه زیاده . من در حشینووکس مصرف میکنم و حتی بعد از تزریق مشکلی ندارم نه درد نه تب و لرز... ولی خیلی میترسم . من 23 سالمه و تازه درسمو تموم کردم کلی نقشه واسه آینده داشتم ولی الان از آینده میترسم . چیکار کنم . کمکم کنیدconfused2
(2015/03/25, 02:01 PM)دلشکسته نوشته است: [ -> ]سلام من حدود دوماهه فهمیدم ام اس دارم تا یک ماه اوضاع روحیم خیلی بد بود من علایم خاصی نداشتم فقط پای راستم یه حالتی بود و زبونم حالت عادی نداشت . دکارا خیلی خوش بین بودن میگفتن پلاکات خیلی کوچیکه احتمال اینکه حتی با دارو رفع بشه زیاده . من در حشینووکس مصرف میکنم و حتی بعد از تزریق مشکلی ندارم نه درد نه تب و لرز... ولی خیلی میترسم . من 23 سالمه و تازه درسمو تموم کردم کلی نقشه واسه آینده داشتم ولی الان از آینده میترسم . چیکار کنم . کمکم کنیدconfused2

سلام دوست عزیز. همه ماها که اینجاییم این دوره رو طی کردیم و درکت میکنیم. نمیخوام شعار بدم و بگم هیچ اتفاق خاصی نیفتاده. میخوام بگم همه چیز به خودت بستگی داره. .. منم 23 سالمه و دو ساله تقریبا ام اس دارم. نه تنها ام اس باعث نشده که بخوام از برنامه هام دست بکشم بلکه فعال تر هم شدم...
هیچ کس از آیندش خبر نداره حتی اونایی که ام اس ندارن
ولی امروزتو خودت میتونی بسازی
برای هر برنامه ای که داری تمام تلاشتو بکن woman ام اس محدودیت نیست.
[b]فقط از خدا بترس منم از سال 87 با چکابی که خواستم بدم بدون اینکه دکترم بگه ام اس هست و چیزی از ام اس بدونم با نامه ی دکتر که بردم نظام وظیفه برای

معافیت از خدمت سربازی فهمیدم نوشته ام اس . بعدش رفتم انجمن تو وصال کمی منقلب شدم و بعدش بخودم اومدم .. کمکت کنم فقط میتونم بگم با پای خودت یک

سر به انجمن بیماران خاص غیر از ام اس هم برو بعدش اصلا دنبال اینکه پلاکم چندتاست و از این مسخره بازیها نباش به جسم و روحت خوب برس. به خودت و نیازهای

روح و جسمت برس. همه وجودی از خدا هستم و امانت دار خوبی باش . خوب زندگی کن چون خدا اینو دوست داره هیچ چیز به اندازه شادی بنده برای خدا خوشحال

کننده نیست. بدون ترس و اضطراب برای انسان هست و ما هم گوشت و پوست و استخوان هستیم و سعی کن هیجانات خودت رو در غم و شادی بشناسی و کنترل و

تعادل داشته باشی . هر چی بلد نیستی یاد بگیر ... سختی و ریاضت داشته باشه باز ارزش داره .... چیزی جز یادگیری رو در زندگی فراموش نکن . بالاتر از مرگ که چیزی

نیست پس از هیچ نترس
ترسو نباش خیلی بده [/b]
من اوایل از ام اس نمیترسیدم خودمو میزدم به اون راه. ولی هر چی بیشتر میگذره از آیندم میترسم.از اینکه نمیتونم هیچوقت ازدواج کنم نه بچه ای نه کسی که پیری دستمو بگیره. پدر و مادر هم که همیشه نیستن. خواهر و برادر هم میرن دنبال زندگی خودشون..... فقط از تنهایی و بی کس بودن خیلی میترسم.... خیلی میترسم.
همیشه از خدا میخوام به 40 سال نکشم.
من دوسدارم ام اس داشته باشم
نمیدونم اینم خودش یه بیماریه یانه!
کااش داشته باشم...
زهرا جون حالتون خوبه؟ میفهمین چی میگین؟ چرا ناشکری میکنین قدر سلامتیتونو نمیدونین؟ خدا نکنه هیچوقت داشته باشین.
صدای دهل از دور شنیدن خوش استicon_question
از همتون ممنونم. من میترسم از اینکه یه وقت خدایی نکرده به آخرش برسم به صندلی چرخدار. فکرش هم برام عذاب آوره ولی همه بهم میگن بستگی به روحیه ی خودت داره خیلیا بودن با روحیه ی بالا باعث عقب نشینی بیماریشون شدن. حالتای منم طوری نیست که به این زودیا به آخرش برسم حتی وقتی رفتم دکتر دکترم اولش کاملا مطمءن بود که ام اس ندارم ولی به اصرار من برام اام آر آی نوشت و... من به کسی علاقه مند بودم موقعیت کاری برام پیش اومده بود که بخاطر این جریان با اینکه توو گزینش قبولم شده بودم نرفتم. الان باید از کسی که بهش علاقه داشتم هم دست بکشم و شاید تا آخر عمر نتونم ازدواج کنم . شماها چطوری با این موضوعات کنار اومدین؟ 
(2015/03/25, 06:39 PM)مرجان مولایی نژاد نوشته است: [ -> ]زهرا جون حالتون خوبه؟ میفهمین چی میگین؟ چرا ناشکری میکنین قدر سلامتیتونو نمیدونین؟ خدا نکنه هیچوقت داشته باشین.
صدای دهل از دور شنیدن خوش استicon_question

من که خودم میگم شاید اینم خودش یه جور بیماریه من من دارم!angel
با وجود سختیهای جسمیو روحیش ولی من دلم میخواد داشته باشمش
نمیخوام نذشکری کنم
ولی دوسدارم
(2015/03/25, 07:52 PM)زهرا93 نوشته است: [ -> ]
(2015/03/25, 06:39 PM)مرجان مولایی نژاد نوشته است: [ -> ]زهرا جون حالتون خوبه؟ میفهمین چی میگین؟ چرا ناشکری میکنین قدر سلامتیتونو نمیدونین؟ خدا نکنه هیچوقت داشته باشین.
صدای دهل از دور شنیدن خوش استicon_question

من که خودم میگم شاید اینم خودش یه جور بیماریه من من دارم!angel
با وجود سختیهای جسمیو روحیش ولی من دلم میخواد داشته باشمش
نمیخوام نذشکری کنم
ولی دوسدارم

زهرا جون هیچ وقت همچین حرفی نزن. سلامتی نعمت بزرگیه امیدوارم هیچوقت به این بیماری مبتلا نشی
(2015/03/25, 02:01 PM)دلشکسته نوشته است: [ -> ]سلام من حدود دوماهه فهمیدم ام اس دارم تا یک ماه اوضاع روحیم خیلی بد بود من علایم خاصی نداشتم فقط پای راستم یه حالتی بود و زبونم حالت عادی نداشت . دکارا خیلی خوش بین بودن میگفتن پلاکات خیلی کوچیکه احتمال اینکه حتی با دارو رفع بشه زیاده . من در حشینووکس مصرف میکنم و حتی بعد از تزریق مشکلی ندارم نه درد نه تب و لرز... ولی خیلی میترسم . من 23 سالمه و تازه درسمو تموم کردم کلی نقشه واسه آینده داشتم ولی الان از آینده میترسم . چیکار کنم . کمکم کنیدconfused2

عزیزم ام اس خیلی کوچیکه نترس
ام اس باید از تو بترسه
اون هیچ کاری نمیتونه باهات بکنه
تا وقتی که تو بهش اجازه ندی
با مثبت اندیشی و دعا سلامتت رو کنترل کن
همه چی دست خودت هستش
و یادت باش تا خدا رو داری ترس معنا نداره
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34