ساناز66 جان اصلا حرف مردم برات مهم نباشه خودت از همه مهم تری. توباید بتونی بقیه ی سالهای عمرت رو هم مثل الان سالم بمونی واسه همینم احتیاج به آرامش داری نذار نگاه مردم یا فکر مردم کوچکترین اثری روی روحیه ات بذاره شادباش وبخند اگه خودت بیماریتو آسون گرفتی دیگران هم پیش پاافتاده میبیننش عزیزم
سلام به همگی
من اول از ام اس نمیترسیدم شنیده بودم اگه اوایل بیماریت باشه قابل درمانه ، امید داشتم که خوب میشم ولی هر دکتری یه چیز متفاوتی بهم گفت طوریکه الان ازش علاوه بر ترس تنفر هم دارم،خستم کرده
الآن وقتی میبینم زندگیم تودست ام اسه دیگه ازش میترسم
ازام اس حالم به هم میخوره
ازش بدم میاد که اون شادی و نشاطم ،اعتماد به نفسم، ... رو ازم گرفته
همش میگن با هاش دوست باش آخه کی با دشمن جونش دوسته که من دومیش باشم
فقط میتونم بگم باهاش کنار اومدم همین
ترس و دوستی توش نیست .
می ترسم خیلیییم زیاد چون علاوه بر مشکلاتش فکرمو به شدت درگیر کرده بدترین قسمتش اینه که نمی دونم چه اتفاقی برای من میوفته چه چیزاییو قراره از دست بدم اگه میدونستم میتونستم خودمو با شرایط جدیدی که در پیش هست هماهنگ کنم تنها کاری که از دستم بر میاد اینه که چشمامو ببندمو شاهد اتفاقات باشم
خداروشکر من تاحدودی آدم بی خیالیم,کاری که از دستم بربیاد انجام میدم ولی به نتیجه اش فکر نمیکنم,نتیجه رو سپردم به خدا,میدونم منو خجالت زده خودم نمیکنه...
(2014/05/03, 01:35 AM)soniya نوشته است: [ -> ]الآن وقتی میبینم زندگیم تودست ام اسه دیگه ازش میترسم
سلام دوست عزیز
زندگی ما دست خداست نه ام اس!
همه چیز دست خداست! میتونه هر کاری که اراده کنه انجام بده؛ پس فقط به خدا توکل کن!
من هم یه مدت مثل شما فکر میکردم ام اس همه نشاط و شادابی و جوانی رو از من گرفته؛ ولی گذشت زمان همه چی رو حل کرد. وقتی دیدم دیگه هیچ مشکلی ندارم و مثل آدم عادی میتونم همه کارهام رو خودم انجام بدم، تمام این افکار از ذهنم دور شد.
(2014/05/03, 06:23 PM)الی کوچولو نوشته است: [ -> ] (2014/05/03, 01:35 AM)soniya نوشته است: [ -> ]الآن وقتی میبینم زندگیم تودست ام اسه دیگه ازش میترسم
سلام دوست عزیز
زندگی ما دست خداست نه ام اس!
همه چیز دست خداست! میتونه هر کاری که اراده کنه انجام بده؛ پس فقط به خدا توکل کن!
من هم یه مدت مثل شما فکر میکردم ام اس همه نشاط و شادابی و جوانی رو از من گرفته؛ ولی گذشت زمان همه چی رو حل کرد. وقتی دیدم دیگه هیچ مشکلی ندارم و مثل آدم عادی میتونم همه کارهام رو خودم انجام بدم، تمام این افکار از ذهنم دور شد.
تو همچین مگی گذر زمان آدم فکر می کنه 20 ساله ام اس داری
هنوز خودت اوله راهی
دیگرا خوب شرایط روحی و اجتماعی مختلفی دارند که با این بیماری روبه رو می شن
پس بهتره یک جور دیگه همراهیشان کنیم
(2014/05/03, 06:49 PM)الی کوچولو نوشته است: [ -> ] (2014/05/03, 06:27 PM)hessam نوشته است: [ -> ] (2014/05/03, 06:23 PM)الی کوچولو نوشته است: [ -> ] (2014/05/03, 01:35 AM)soniya نوشته است: [ -> ]الآن وقتی میبینم زندگیم تودست ام اسه دیگه ازش میترسم
سلام دوست عزیز
زندگی ما دست خداست نه ام اس!
همه چیز دست خداست! میتونه هر کاری که اراده کنه انجام بده؛ پس فقط به خدا توکل کن!
من هم یه مدت مثل شما فکر میکردم ام اس همه نشاط و شادابی و جوانی رو از من گرفته؛ ولی گذشت زمان همه چی رو حل کرد. وقتی دیدم دیگه هیچ مشکلی ندارم و مثل آدم عادی میتونم همه کارهام رو خودم انجام بدم، تمام این افکار از ذهنم دور شد.
تو همچین مگی گذر زمان آدم فکر می کنه 20 ساله ام اس داری
هنوز خودت اوله راهی
دیگرا خوب شرایط روحی و اجتماعی مختلفی دارند که با این بیماری روبه رو می شن
پس بهتره یک جور دیگه همراهیشان کنیم
آقا حسام من هم شرایط روحی وحشتناکی داشتم؛ کلاً من یه آدم حساس و پر استرسی بوده و هستم. خودم و خانواده هم مشکلات بسیار زیادی در طول زندگی داشته و همچنان داریم؛ پس فکر نکنید من یه مرفه بی درد هستم که تنها مشکلم ام اس بوده!
تا 6 ماه بعد از تشخیص این بیماری هم به شدت افسرده بودم و افکار شیطانی بر من مسلط شده بود و به سختی اون دوران رو سپری کردم. فقط خواستم به دوستمون دلگرمی بدم که بدونه این نیز بگذرد...
در این سایت ریش سفید هایی هستند که خیلی بیشتر از بنده حقیر تجربه دارند؛ از همه دوستان معذرت میخوام
(2014/05/03, 06:27 PM)hessam نوشته است: [ -> ] (2014/05/03, 06:23 PM)الی کوچولو نوشته است: [ -> ] (2014/05/03, 01:35 AM)soniya نوشته است: [ -> ]الآن وقتی میبینم زندگیم تودست ام اسه دیگه ازش میترسم
سلام دوست عزیز
زندگی ما دست خداست نه ام اس!
همه چیز دست خداست! میتونه هر کاری که اراده کنه انجام بده؛ پس فقط به خدا توکل کن!
من هم یه مدت مثل شما فکر میکردم ام اس همه نشاط و شادابی و جوانی رو از من گرفته؛ ولی گذشت زمان همه چی رو حل کرد. وقتی دیدم دیگه هیچ مشکلی ندارم و مثل آدم عادی میتونم همه کارهام رو خودم انجام بدم، تمام این افکار از ذهنم دور شد.
تو همچین مگی گذر زمان آدم فکر می کنه 20 ساله ام اس داری
هنوز خودت اوله راهی
دیگرا خوب شرایط روحی و اجتماعی مختلفی دارند که با این بیماری روبه رو می شن
پس بهتره یک جور دیگه همراهیشان کنیم
آقا حسام من هم شرایط روحی وحشتناکی داشتم؛ کلاً من یه آدم حساس و پر استرسی بوده و هستم. خودم و خانواده هم مشکلات بسیار زیادی در طول زندگی داشته و همچنان داریم؛ پس فکر نکنید من یه مرفه بی درد هستم که تنها مشکلم ام اس بوده!
تا 6 ماه بعد از تشخیص این بیماری هم به شدت افسرده بودم و افکار شیطانی بر من مسلط شده بود و به سختی اون دوران رو سپری کردم. فقط خواستم به دوستمون دلگرمی بدم که بدونه این نیز بگذرد...
در این سایت ریش سفید هایی هستند که خیلی بیشتر از بنده حقیر تجربه دارند؛ از همه دوستان معذرت میخوام
من منظور خاصی نداشتم
ولی
خوبه
اگه کسی را داریم روحیه بهش می دیم
به گونه ای نشه که با یک اتفاق کلا از آن روز که روحیه نداشته بود حال و روز روحیش بدتر بشه
یعنی: به تمام جوانب قضیه آشناش کنیم
منم خیلی آدم های مرفح بی درد را می شناسم
که با بهترین امکانات درمانی داشتند
این بیماری کاملا زمین گیرشان کرده
آدم نمی دانه فردا چی می شه
ولی 85% ماها تا سال ها سر پا هستیم
می مانه 15% که امیدشان به خدا باشه امروز و فردا خوب خوب می شن
این بیماری تقدیر و امتحان خداست
حتی مجازات اعمال و گناهان ما و اطرافیان ماست
باید هرکسی به گذشتش برگرده ببینه تو همه زمینه ها کجا اشتباه کرده
(2014/05/03, 06:57 PM)hessam نوشته است: [ -> ]من منظور خاصی نداشتم
ولی
خوبه
اگه کسی را داریم روحیه بهش می دیم
به گونه ای نشه که با یک اتفاق کلا از آن روز که روحیه نداشته بود حال و روز روحیش بدتر بشه
یعنی: به تمام جوانب قضیه آشناش کنیم
منم خیلی آدم های مرفح بی درد را می شناسم
که با بهترین امکانات درمانی داشتند
این بیماری کاملا زمین گیرشان کرده
آدم نمی دانه فردا چی می شه
ولی 85% ماها تا سال ها سر پا هستیم
می مانه 15% که امیدشان به خدا باشه امروز و فردا خوب خوب می شن
این بیماری تقدیر و امتحان خداست
حتی مجازات اعمال و گناهان ما و اطرافیان ماست
باید هرکسی به گذشتش برگرده ببینه تو همه زمینه ها کجا اشتباه کرده
من اعتقاد دارم که خدا میخواست قدرتش رو با اینکار به من نشون بده و ازش واقعاً متشکرم که این موهبت رو به من عطا کرد؛ ازش میخوام که منو ناتوان نکنه چون تحملش رو ندارم
خدا عاقبت همه رو ختم به خیر کنه