امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امیتازات : 3.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گزارش برنامه پیمایش جنگل و صعود به قله درفک "برنامه؟"
#11
جای همگی دوستان خالی واقعا برنامه فوق العاده ایی بودagreement2
به خصوص ندا و حمید و آقا مهدی icon_question
حمید این دفعه سوسک با خودت یادت نره بیاریlaughing3
تمام زحمات ما به دوش بابا فربود بود واقعا ازش ممنونم
نمک گروه هم که عزیز دلم شهرزاد بود متین هم که عالییییییی بودhappy0065.gif

راستی حمید ما عادت کردیم موقع کوه نوردی یکی همش حالمون رو بپرسه ولی تو نبودیsad sad
ولی من جای تو دو سه بار گفتم متین خوبی؟ شهرزاد خوبی؟ laughing3
 تشکر شده توسط : minoshka , matinfard , hamid , shahrzad , fireboud , Mehdi Marjani , movahedi , neda.n , Elinaz
#12
(گزارش روز اول-قسمت دوم)

خوب گفتم که عزم رفتن کردیم وبه راه افتادیم. قرار ما صعود از جبهه شمالی به سمت قله درفک است.

اما درفک کجاست؟
درفک نام قله‌ای در استان گیلان و در رشته‌کوه البرز است. نام قله درفک به روایتی از دال فَک (دٌلفَک) آمده‌است که در گویش دیلمی، دال، نام پرنده‌ای است از خانواده عقاب و فَک به معنی آشیان و آشیانه است. بنابراین دالفک، یعنی آشیانه عقاب. اما بر اساس روایت دیگری، نام درفک از قوم دربیک آمده که تیره‌ای از ساکنان حوالی دریای خزر بوده‌اند. قله درفک در ارتفاع ۲۷۳۳ متری البرز غربی در کوه‌های گیلان قرار دارد.
کاسه درفک محل ییلاق دامدارانی است که در تابستان از روستاها و جنگل‌های دم‌کرده به این قلّه کوچ می‌کنند. در کاسه‌ درفک یک غار وجود دارد که ییلاق‌نشینان منطقه در تابستان از یخ‌های آن به عنوان منبع آب استفاده می‌کنند.

خوب ما حرکت به قصد درفک را آغاز کردیم. راهنمای گروه از اهالی گیلان واز خبرگان کوهنوردی استان، آقایی بود که نامش را فراموش کرده ام، که در ابتدای راه، مژده وهشدار حضور خرس وگراز وشغال و... را درمسیر داد، هر چند خدا رو شکر ما به جز سگ واسب وخر وگاو وگوسفند والبته یک مار چیز بیشتری رویت نکردیم.
حدود نیم ساعت بعد از آغاز حرکت به یک رودخانه کم عمق به نام زلکی رودخان می رسیم وبعد از عبور از رودخانه مسیر پاکوب پهن را پی میگیریم!!!
پس از طی مسیری با شیب نسبتاً تند، به روستاي آلوکله رسیدیم که در آن منطقه کلبه هاي فراوانی زیبایی وجود داشت.

[تصویر:  ?saduie=AG9B_P9r-61UjrVCv8pkYuuVYZta&att...99278583fd]

در ضمن یک نفربر جنگی یا یک شبه تانک از جنگ جهانی دوم در آنجا بجا مانده بود. در این محل توقف کوتاهی داشته وعکس های یادگاری با تانک و بدون تانک گرفته ورفتن را از سر گرفتیم.

[تصویر:  ?saduie=AG9B_P9r-61UjrVCv8pkYuuVYZta&att...99278583fd]

[تصویر:  ?saduie=AG9B_P9r-61UjrVCv8pkYuuVYZta&att...99278583fd]

اولین روستا در مسیر خرسرا بود، که البته خری در آن دیده نمی شد. توقفگاه بعدی موعد نهار بود، وشیب تند بود که گرسنگیمان را افزون می کرد. خوب من عاشق این زمان های صبحانه ونهار برنامه های کوه هستم، که علتش نه خوردن غذا ورفع گرسنگی، که استراحت و دورهمی است! در دشت بزرگ سی سرا بساط نهار را برپاکردیم، که در همان بدو امر باران بهاری بود که باریدن آغاز کرد!!!
نهار را در کنار دوستان خورده و در زیر باران حرکت را ادامه دادیم. البته قبل از آغاز حرکت، با تعویض لباس، خود را جهت پیمایش بارانی مجهز کردیم! زمین به دلیل ریزش باران به شدت گل آلود بود ، که البته این وضعیت نیز لطف خود را داشت!
به هر حال در حدود ساعت 5 بعد از ظهر به محل اطراق رسیدم: تی تی سرا
در تی تی سرا ابتدا یک زمین مسطح در مجاورت یک خانه روستایی، که برای برپایی کمپ مناسب بود را انتخاب کردیم. مشکل اینجا بود که در کنار این خانه روستایی طویله انواع حیوانات موجود بود و افزون بر بوی دل انگیز، چهارپایان گرامی جای تمیز جهت برپایی چادرها باقی نگذاشته بودند.
از این رو مسیر کوتاهی را به سمت پایین ادامه داده ودوستان به برپایی چادرهای خود مشغول شدند. در این بخش برنامه شهرزاد، مریم ومن، منتظر و کمی سرگردان (با کمی حس بی خانمانی) چادر برپا کردن همراهان را نظاره گر بودیم، که فربود سراغ بچه هایش را گرفت!!!
فربود چادری را برای دختران پرتغالی برپا کرد وما دراین قسمت نحوه برپایی چادر را نیز آموزش دیدیم، که در روز بعد به خوبی درسمان را جواب دادیم! happy0065.gif happy0065.gif happy0065.gif

[تصویر:  ?saduie=AG9B_P9r-61UjrVCv8pkYuuVYZta&att...5b77d586ed]

(در اینجا لازمه که یک تشکر ویژه از فربود برای تمام زحماتش در این دو روز داشته باشیم وچقدر خوب بود موقع هایی که می گفت بچه های من کجان؟ یا بچه های ما بیان اینجا، حس "با هم بودن"مان عالی است)
چادرهای دوستان یکی یکی برپا شد، در دو قسمت هم بچه ها آتش روشن کردند و با جمع شدن دور آتش کمی گرم شدیم.
بارش باران ما را حسابی خیس وگلی کرده بود و عجیب حس نوچی داشتیم! واکنش ها نسبت به شب مانی در چادر آن هم با آن وضعیت بسیار متفاوت بود! آنقدر که یک نفر خداحافظی زود هنگام خود را از دنیای کوهنوردی اعلام کرد، که البته مگه ما میذاریم!!!
تجربه شب مانی در چاد فوق العاده بود. مهدی اعلام کرد که زمان حرکت فردا 3 بامداد است. پس دیگر وقت خواب بود!!!
(خوب فعلاً از خواندن گزارش روز اول لذت ببرید، شاید مثل قهوه تلخ یا... ادامه آن پخش نشود!)
confusedwink2wink2
چقدر شعـــــــر نوشتیم برای باران
غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود
 تشکر شده توسط : shahrzad , chipchip , fireboud , hamid , م.ه , یه غریبه , movahedi , شيدا رها , neda.n , Mehdi Marjani , arezoo_azizi , kheiri.mahdi , hilda , naarin.p , eglantine
#13
خندم گرفت از نوشته ات متین
چقدر شب باحالی بود
دکمه ی غر من روشن شده بود
خیلی خوشحالم که این برنامه رو شرکت کردم
همینجا از هم چادری هام معذرت میخوام.واقعا شرایط روحی خوبی نداشتم
خیلی خوب بود که من اونجا بودمagreement2
وقتی نیستی،همه نیستن
نه که نیستن،هستن
مثل تو نیستن
 تشکر شده توسط : fireboud , matinfard , م.ه , movahedi , Mehdi Marjani , arezoo_azizi
#14
عزیزی شهرزاد جان...
این چه حرفیه...
ما هم از هم گامی با تو کلی خوشحالیم وکلی لذت می بریم
love51 love51 love51
چقدر شعـــــــر نوشتیم برای باران
غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود
 تشکر شده توسط : م.ه , movahedi , shahrzad
#15
یعنی اگر روز دوم رو بنویسی من از همایش و سر کار رفتن و مرخصی و ... متنفر میشممممم angry3angry3angry3sadsadsad
نامردا به جای اینکه بگن نریم این حمید بیچاره 2000 روز مرخصی گرفته واسه همایش و حالا نمیتونه بیاد !!!
علاوه بر اینکه رفتن و کلی عشق و حال کردن ، دارن تعریف هم میکنن angry3angry3angry3sadsad

ولی جدا از شوخی بنویس خیلی خوبه
فکر میکردم بعد از یک ماه کناره گیری از کوهنوردی، دیگه میلم نمیکشه برم کوه
الان تا این حد وسوسه شدم که دارم از خواب میمیرم ولی زده به مغزم که همین الان پاشو برو شیرپلا smiling
باید ببینم خواب پیروز میشه یا شیرپلا Smile (16) قطعا خواب laughing3laughing3laughing3laughing3
مث حس ی عشق تازه بودی
مث افسانه بی اندازه بودی ...
 تشکر شده توسط : fireboud , matinfard , فرناز , م.ه , shahrzad , hilda
#16
حمید فکر کن دیگه حاضر بشیم بدون تو بریم کوه...
باید بیای که همش حالمون رو بپرسی... Smile
ایندفعه هم بی خبر نیومدی!!!
گزارش روز دوم رو هم فقط به خاطر تو نمی نویسم confused
چقدر شعـــــــر نوشتیم برای باران
غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود
 تشکر شده توسط : movahedi , shahrzad , hamid
#17
شهرزاد خوب بود حالت خوب نبود ما رو انقدر خندوندی
من واقعا یاد لیوان تو میوفتد از خنده روده بر میشم laughing3 laughing3 laughing3
مخصوصا قیافه فربود موقعه دیدن لیوان تو و مهدی وقتی فهمید لیوان تو چی بود
شهرزاد :گرگ گ گ گ گ گ گ گ smiling
 تشکر شده توسط : matinfard , movahedi , shahrzad , hamid
#18
بابا اون لیوان خاطرات منه؛بدون لیوانم جایی نمیرم من‏!‏اگه موقع ناراحتیم ناراحت میشدم و میزدم تو سرم و خودمو میکشتم ک ام اس نمیگرفتم!‏!
حمید ما هم میایم شیرپلا
وقتی نیستی،همه نیستن
نه که نیستن،هستن
مثل تو نیستن
 تشکر شده توسط : matinfard , movahedi , م.ه
#19
درود بر هم گام های عزیزم بخصوص متین،مریم،شهرزاد و فربد عزیز و همه اونایی که جاشون (ندا ،حمید و ...) خالی بود.
تشکر ویژه هم از متین عزیز بخاطر گزارش خوبی که نوشته و مقداری از حس و حال اون روز ها رو زنده کرده که هر چی میگذره ارزشش و خاطراتش و بیشتر قدر می دونیم
باعث افتخار من بود هم گامی با شما در این برنامه با اون طبیعت بکر و زیبا من تمام سعی ام رو کردم اونجور که باید انجام بشه به همین خاطر اگه به کسی سخت گرفتم (اینکه بیشتر عده ای رو صدا کردم یا بقولی گیر دادم نشون دهنده اینه که همش حواسم بهشون بوده )یا کم و کاستی ای برنامه داشت به بزرگی خودتون ببخشید ashamed0006.gif و بهم انتقال بدید هر گونه انتقادی رو که با آغوش باز می پذیرم.
در مورد گزارشت متین جان :
در توصیف وقایع و خاطرات خیلی خوب نوشتی همینطور مشخصات و تاریخ نگاری برنامه
فقط کمی باید بار فنی اون و بیشتر کنی تا در عین زیبا نوشتی که داشتی فنی هم باشه و هرکسی با خوندنش بتونه تصمیم بگیره برای چگونگی اجرای برنامه مثلاً توصیف جغرافیای منطقه مثل شرایط زمین اینکه از رود خانه رد شدیم ؟ چند بار؟ پل داشت یا نه ؟ پوشش گیاهی به کدام جهت شمال جنوب و یا... حرکت کردیم هم بهش اضافه کنی
همینطور خطرات و مشکلات برنامه بطور مثال اینکه فصل صعود این منطقه کی هست؟ مه دارد یا نه ؟و یا تنهایی یا بدون راهنما میشه این مسیر و رفت یا نه؟ یا آموزشی اگر در این برنامه گرفتی رو به بقیه هم انتقال بدی دیگه گزارشت عالی میشه
بهر حال خیلی عالی بود و من از خوندنش لذت بردم منتظر بقیه اش هستم
بهترین آرزوها رو براتون دارم موفق باشید.
خاطرم نیست تو از بارانی یا که از نسل نسیم، هرچه هستی گذرا نیست! هوایت ، بویت ... فقط آهسته بگو ...با دلم می مانی...
 تشکر شده توسط : hamid , matinfard , shahrzad , fireboud , neda.n , م.ه , movahedi , eglantine
#20
مرسی مهدی جان از پیشنهادات عالی...
برای اون روز هم یک بار دیگه ببخشید... بذار پای... بگذریم Wink
در مورد بقیه گزارش (روز دوم) هم به دلیل ؟!؟ که خودت می دونی نگیم بهتره Angel party0048.gif :60:
شاید اگه یه روز رفتیم دماوند، از روز دوم این برنامه حرف بزنیم... icon_biggrin
البته گزارش روز دوم رو میشه واگذار فربود هم کرد happy0065.gif
امیدوارم هم گام خوبی برای صعودهای آتی باشم...
شاد باشی
چقدر شعـــــــر نوشتیم برای باران
غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود
 تشکر شده توسط : fireboud , neda.n , movahedi , kheiri.mahdi , eglantine
  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  گزارش برنامه صعود به قله دماوند بام ایران "برنامه 33" گروه کوهنوردی ام اس سنتر 26 45,508 2018/07/31, 10:05 PM
آخرین ارسال: azinPHD
  گزارش صعود به الوند "برنامه 28 ام" گروه کوهنوردی ام اس سنتر 17 15,568 2014/06/25, 11:44 PM
آخرین ارسال: leili-asmaneh
  گزارش صعود به توچال"برنامه 23 ام" shahrzad 12 13,062 2013/12/07, 01:46 PM
آخرین ارسال: Maz
  گزارش برنامه صعود به قله دماوند بام ایران "برنامه 17" گروه کوهنوردی ام اس سنتر 10 18,216 2013/09/25, 10:42 AM
آخرین ارسال: hilda
  گزارش برنامه کلون بستک "برنامه 16" neda.n 17 18,034 2013/09/23, 12:58 PM
آخرین ارسال: hamid
  گزارش برنامه صعود به قله سبلان"برنامه 14" shahrzad 32 26,189 2013/08/06, 03:58 PM
آخرین ارسال: sima
  گزارش برنامه شاه البرز "برنامه 15" neda.n 15 19,457 2013/08/05, 10:46 AM
آخرین ارسال: hilda
  گزارش برنامه صعود به قله خرسنگ"برنامه 13" shahrzad 10 14,139 2013/07/20, 09:46 PM
آخرین ارسال: kheiri.mahdi
  گزارش برنامه صعود به جان پناه امیری، "برنامه12" matinfard 7 12,659 2013/06/20, 02:09 PM
آخرین ارسال: shahrzad
  گزارش برنامه پیمایش به آبشار سنگان"برنامه 9" shahrzad 11 10,444 2013/04/27, 10:53 PM
آخرین ارسال: neda.n



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
5 مهمان