•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7(current)
  • 8
  • 9
  • 10
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات : 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد
#61
نمی‌دونم. همه را خواندم و دوباره یاد ده سال پیش افتادم ... گریه، گریه گریه ...
رنج زیادی کشیدیم تا به اینجایی که هستیم برسیم. می‌دانم که با توجه به مشکلات بیشماری که داریم، خوش‌بین بودن و مثبت فکر کردن خیلی ابلهانه به نظر می‌رسه، چون من خودم هر وقت خواستم مثبت فکر کنم و سرخوش باشم و بیخیال این ام اس لعنتی یکجورهای غیرمنصفانه‌ای خودنمایی کرده و زهرمارم کرده. بدبختانه نمی‌شود کاری کرد جز ادامه دادن. ما باید زندگی کنیم بچه‌ها. باید از زندگی «لذت» ببریم حتی اگر شده کم. از رنجوری‌ها و از دردها و غصه‌هامان ... گریه‌های یواشکی، درگیر شدن با بیماری لعنتی درست در اوج جوانی و از دست دادن خیلی از موقعیت‌ها ...
یکی از همکارانم که با هم استخدام شدیم الآن سوپروایزر شده و من مدام به این فکر می‌کنم که اگر آن درگیری ذهنی در رابطه با این ام.اس لعنتی پیش نیامده بود من تا کجا پیش می‌رفتم؟ دلم برای بیمارستان و کار و تلاش تنگ شده. برای آن همه معلومات و زبدگی ... برای سوسن جعفری که بهترین پرستار اتاق عمل بود ... برای آن همه موقعیت‌های خوبی که از دست رفت ... جز گریه و آه و حسرت چیزی مانده؟
ولی باید زندگی کرد ... باید زندگی کرد بچه‌ها ...
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
 تشکر شده توسط : hanie , nahid , sara.i , somaye_602000 , بهــار
#62
سلام . امیدوارم که همه دوستام خوب خوب باشند . با امید و توکل و همت
من وقتی به خاطر مور مور شدن و گز گز شدن دست چپم رفتم دکتر ، دکتر با یک معاینه سریع برام ام آر آی نوشت . من ام آر آی را انجام دادم . بعد از اینکه از اتاق ام آر آی اومدم بیرون خانمی که ام آر آی را انجام میداد بهم گفت خانم شما مغز سرتون مشکل دارم اولش خندم گرفت گفتم چرا؟ گفت روی مغزتون پلاکه . من که یکی از علت های بیماری ام اس را دیدن پلاک روی مغز میدونستم شکه شدم اصلاً نمیدونستم چی بگم . از اتاق رفتم بیرون داداشم و یکی از دوستام با من همراه بودند . رفتم داخل اتاق کناری که لباس های بیرونم بپوشم برم خونه . یک خانمی سوال کرد ام آر آی شما خوب بود با شنیدن این حرف بغض گلوم ترکید و بلند بلند زدم زیر گریه . از اتاق اومدم بیرون دوست نداشتم به داداشم موضوع را بگم اما با دیدن اون و دوستم گریم گرفت و اونا از ماجرا باخبر شدن . با شنیدون این موضوع فکر میکردم که سریع فلج میشم . همش به بجه ها میگفتم خوب نگاه به راه رفتن من کنید و از این حرفا . ام آر آی را که به دکتر نشون دادم یک نگاهی به ام آر آی و یک نگاهی به من انداخت . به ش گفتم دکتر من میدونم چمه احتیاجی به توضیح نیست . گفت چیه ؟ خندیدم و گفتم هیچی . خدا را هزار مرتبه شکر الان روحیه خوبی دارم و همه چیز را قبول کردم و امیدم به خداست و مطمئنم که تنهام نمیذاره .
رحمت اوست که پیوسته پناه من و توست .
 تشکر شده توسط : Prime , sara.i
#63
ام اس تو زندگی من خیلی خاطرات تلخ داشت
ولی خاطرات خوبش بیشتر بود
مهمترین تاثیرش این بود که فهمیدم خدامنو خیلی دوس داره
و خیلی بهم نزدیکه
ویکی مهم دیگشم این که دوستای گلی مثل شما پیداکردم

اگه به تلخی و عذاب و تاثیر بد ام اس نگاه کنیم
من خیلی بیشتر تو عذاب بودم چون من سنم بشدت کم بود
ومنم که شلوغ
اصلا نمیتونم یه جا اروم بشینم
چه برسه بهم بگن باید یه چیزایی رو رعایت کنی

منم اصلا گوش نمیدم
بی خیال بابا
پس با فکر کردن به اینکه یه دختر14ساله
چی میتونه کشیده باشه
ام اس رو دوست داشته باشید
و خدارو شکر کنید
 تشکر شده توسط : fireboud , zaynab , naser_m , sara.i , somaye_602000
#64
bacheha in site va kolan gharar gereftan to jame bachehaee ms hala har ja baes mishe ba bimarimoon rahat tar kaenar biaym
shaiad man migoftam khaili mazloom boodam ke 19 salegi ms gereftam
vali vaghti mibinam doostaii hastan ke az man kochiktar boodan va inghadr angize daran va shadan be khodam migam rooto kam kon
پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنی است
 تشکر شده توسط : fireboud , sara.i
#65
اولش اسون بنظر میاومد.ولی کم کم که اطلاعاتم دربارش بیشتر شد ترسیدم.یعنی باید تا اخر عمر بترسیم؟نمیتونم بیخیال باشم.من فقط میخوام خوب شم
#66
چرا باید بترسی؟
تازه شما که مفرمایید مطالعه کردید در این رابطه؟
واقعا چیزی نیست که بخواهید ازش بترسید ، استرس به خودتون راه ندید
gone out

follow the white rabbit
[/b]

 تشکر شده توسط : sargol
#67
مهوش جون ام اس ترس نداره
حیف نیست تمام قشنگیا و خوبیای زندگی رو بخاطر ترس از ام اس به این نازی ندید بگیری
بیخیال ام اس شو
یعنی باهاش دوست شو ولی ازش نترس
مگه ادم از دوستش میترسه
به زندگی شیرین نگاه کن عزیزم
 تشکر شده توسط : naser_m , sara.i
#68
manam az ms mitarsam kheyli ziad mariziye man taghriban 2 mahe tashkhis dade shode vay che roozaye badi dashtam cheghadr gerye cheghad ghose khordam daghoon shodam hanoozam daghoonam makhsoosan roozaei ke az esteres halam bad mishe hanooz ghaboolesh nakardam ehsas mikonam dige ayandei baram namoonde harfaye shoma chand lahze ye hhese khoob behem mide vali dobare ghoseham yadam miad ms aslan doost dashtani nist kheyliiiiiiiiiiiiiii bade
بگذار سرنوشت هر راهی می خواهد برود راه من جداست....
بگذار این ابرها تا می توانند ببارند چتر من خداست.....
#69
(2011/07/04, 06:06 PM)sara.i نوشته است: manam az ms mitarsam kheyli ziad mariziye man taghriban 2 mahe tashkhis dade shode vay che roozaye badi dashtam cheghadr gerye cheghad ghose khordam daghoon shodam hanoozam daghoonam makhsoosan roozaei ke az esteres halam bad mishe hanooz ghaboolesh nakardam ehsas mikonam dige ayandei baram namoonde harfaye shoma chand lahze ye hhese khoob behem mide vali dobare ghoseham yadam miad ms aslan doost dashtani nist kheyliiiiiiiiiiiiiii bade

سلام سارا ی عزیز دوست گلم هیچکدوم از ما از ام اس خوشمون نمیاد
شما تازه 2 ماهه فهمیدی ام اس داری
من هم، حتی یکسال بعد از تشخیص قبولش نداشتم ولی به مرور زمان فهمیدم ام اس حالا حالاها با منه و اجبارا و باید باهاش سازش کنم تازه وقتی پشت سر و روزهای گذشته را نگاه کردم دیدم چقدر روزها رو به بطالت و غصه خوردن گذروندم
بعد از اون سعی کردم به بیماریم فکر نکنم و هر جا رفتم از ام اس با نام دوست خشن که به زحمت با هم کنار اومدیم یاد کردم البته با خشانتی که داره بهش عادت کردم یه جورائی دوستش دارم عزیزم چرا اینده ای نمی بینی ما در اوج پیشرفت علم قرار گرفتیم و البته این هم از خوش شانسی مونه من اینده رو روشن می بینم عزیزم اگه ما طرز فکرمون مثل شما باشه دیگه از دیگران چه انتظاری میشه داشت قربونت برم پاشو پاشو یه تکونی به خودت بده یا علی بگو و به زندگی عادی برگرد از تجربه ی ما استفاده کن تا بعد ها مثل من افسوس روزهائی که بیهوده گذروندم نکشی اره فدات شم پاشو دختر گلم love28love51love28icon_questionicon_questionicon_question
 تشکر شده توسط : sargol
#70
mamnoon az hafaye ghashanget azizam hameye hafaye shoma doroste vali amal kardan behesh sakhte man roozaye badi dashtam roohiyamo kheyli bakhtam dige taghatam mesle ghabl nist hame chi too zendegim avaz shode dooste mehraboonam baram 2a kon zoodtar az in vaziat rahat sham khaste shodam az afsordegi say mikonam mosbat basham vali in marizi ba in alaemesh nemizare
بگذار سرنوشت هر راهی می خواهد برود راه من جداست....
بگذار این ابرها تا می توانند ببارند چتر من خداست.....
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7(current)
  • 8
  • 9
  • 10
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  مهارت های زندگي با ام.اس - مراقبت از خود Majid 41 32,835 2014/01/22, 03:32 PM
آخرین ارسال: یوسفی نازنین
  تاثير زغال اخته و ميوه هاي بنفش در ام اس nazaninn 15 9,962 2010/12/14, 11:00 PM
آخرین ارسال: mehdi.abdn
  تشخيص مراحل اوليه ام.اس با معاينه چشم fereshteh 0 2,374 2009/09/17, 02:35 PM
آخرین ارسال: fereshteh



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
16 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست