تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - نسخه قابل چاپ +- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir) +-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3) +--- انجمن: دانستنی های اماس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%AA%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D8%B3) +--- موضوع: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد (/Thread-%D8%AA%D8%A7%D8%AB%D9%8A%D8%B1-%D8%AA%D8%B4%D8%AE%D9%8A%D8%B5-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%D9%8A-%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AF) |
تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - sara - 2010/01/28 افراد مختلف وقتي كه مي شنوند دچار بيماري ام اس شده اند وكنش هاي متفاوتي را ارائه مي كنند. بعضي از بيماران در چنين مواقعي براي خودشان احساس تاسف مي كنند، بعضي ها با عصبانيت از كوره در مي روند ، بعضي ها ترس سراسر وجودشان را فرامي گيرد و بعضي ها نيز دچار افسردگي شديد مي شوند زيرا مي پندارند كه دچار يك بيماري خطرناك شده اند كه تا آخر عمر همراه آنان خواهد بود. گاهي اوقات استرس هايي كه در هنگام تشخيص اين بيماري وجود دارد بقدري شديد مي باشد كه افراد اصلا ابتلابه چنين بيماري را انكار مي كنند. از نظر متخصصين ، انكار بيماري از طرف بيمار روش خوبي براي مقابله با بيماري نمي باشد ودر واقع مي تواند بسيارخطرناك هم باشد زيرا باعث مي شود كه بيمار به دنبال درمان بيماري اش نرود. بعضي از بيماران بعد از اين كه تشخيص داده شد كه مبتلا به ام اس هستند احساس راحت تري مي كنند زيرا بعد از مدت ها كه به دنبال علت وجود مشكلاتشان مي گردند بالاخره مي فهمند كه چه بيماري دارند. آن ها از اين كه به مدت طولاني از اين دكتر به آن دكتر بروند و هيچ كدام نيز به تشخيص نرسند خسته مي شوند و كه حالا مي دانند به چه بيماري مبتلا شده اند بطور عجيبي خيالشان راحت مي شود. پزشكام و گروههاي حمايتي ام اس تلاش خود را مي كنند تا به بيماران كمك نمايند تا افكار منفي را از خود دور نموده و يك زندگي خوب را درپيش بگيرند. ايجاد روحيه مثبت ، عامل مهمي در كنار آمدن با ام اس مي باشد. به غير از اين كه ارتباط بين پزشك و بيمار بايد ارتباط خوبي باشد. متخصصين مي گويند كه تقويت ارتباطات شخصي بيمار مي تواند به كنار آمدن راحت تر با بيماري كمك نمايد. اين ارتباطات شامل ارتباط با والدين ، همسر، فرزندان، ساير افراد خانواده و دوستان باعث مي شود كه بيمار در وضعيت بهتري قرار بگيرد. RE: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - mohsen121 - 2010/01/29 يا هو سلام والله اولش شوكه شدم ولي نه از اسم ام اس اينكه يهو منو فلج كرد اونم سمت چپم فكر ميكردم سكته كردم ولي از مخفي كاريهاي خونواده در هفته اول خيلي عصبي شدم كه با ظاهري آرام ميخواستن بگن من مشكلي ندارم تا اينكه در برد بيمارستان اسم خودم رو ديدم كه زده بود نام بيمار و بيماريms رژيم غذايي كم نمك اونموقع خيالم راحت شد و تازه ديده به پنهان كاري ها هم خاتمه داده شد ولي هرموقع ياد mri ميافتم تنم ميلرزه اونم از سرما و فضاي تنگ چي بگم ولي جالب بود RE: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - fereshteh - 2010/01/29 میدونی ساراجون، من به طور کلی از نطر روحی آستانه تحملم خیلی بالاست. وقتی هم که اتفاقی واسه م می افته، اولش فقط ممکنه شوکه بشم. وقتی جواب ام ار ای رومیخواستیم بگیریم، با پدرم رفتم. اون توی ماشین نشست و من خودم رفتم جواب رو گرفتم. توی راه که داشتم می اومدم جواب رو خوندم. یه ذره شوکه شدم. قبلا" دیده بودم بیمار ام اسی رو. به ظاهر که هیچ مشکلی نداشت، تنها مشکی که داشت این بود که باید آمپول میزد. بعد جواب رو کردم توی پاکت و اومدم توی ماشین نشستم. پدرم گفت: گرفتی جوابو؟ گفتم آره. گفت چی نوشته؟ گفتم نوشته احتمالا" بیماری ام اسه... پدرم یه نگاهی به من کرد. گفت ام اس؟ گفتم آره. گفت بده ببینم. بعد خودش جواب رو خوند. زمستون بود، همون زمستونی که هوا خیلی سردشده بود، دیدم توی اون هوای سرد پدرم شیشه ماشینو پایین داد، صورتش برافروخته بود. میتونستم بفهمم که الان صدای ضربان قلبش توی گوشش پیچیده، اون موقع فقط و فقط دلم واسه پدرم سوخت، خیلی. الان که دارم این مطلب رومینویسم بدجوری سنگینی یه بغض گلومو آزار میده... همون حسی که اون موقع بهم دست داد... نمیتونستم گریه کنم. واسه خودم نه واسه اون. متاسفانه پدرم در مورد بیمار ام اسی چیزای بدی شنیده بود. نمیدونم یکی از دوستاش یا آشنای یکی از دوستاش، 9 ، 10 سال پیش ام اس داشت و اون موقع پدرم میگفت: این بیماری باعث فلجش شده. این آخرین چیزی بود که از ام اس یادش بود. اما من بهش گفتم که الان مثل قبلا" نیست و من کسی رو می شناسم که ام اس داره و ..... اشک و غم مامانم رو هم توی مطب دکتر معالجم دیدم. اونم واسه م خیلی دردناک بود. شب توی خلوت خودم کلی گریه کردم، اما این گریه واسه خودم بود. همین و بس. بعد از اون روز از نو ، روزی از نو. نه افسرده شدم. نه توی اتاق خودم رو حبس کردم. نه از زندگی سیر شدم. نمیدونم چرا حس خوبی به این بیماری دارم. الانم سالم و سلامت و خوشحال در خدمت دوستان هستیم. به هر حال زندگی در جریانه، چه بخوایم چه نخوایم. من میخوام جریان زندگیم، چه کوتاه چه بلند ،با ام ا س گل آلود نشه RE: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - anaram - 2010/01/29 بچه ها من چرا اينجوريم؟ وقتي فهميدم ام اس دارم اولش عصبي شدم . نه بخاطره ام اس ها ! به اين خاطر كه وسط امتحانام بود و 3 روز منو هي اين دكتر اون دكتر كردن و كلي وقتم رو تويه ام آر آي و اينا هدر دادن بعدشم كلي حال كردم از ام اسي بودن چون 1) برايه اولين بار تويه عمرم وقتي فرمايه انجمن رو پر ميكردم احساس آدم بودن بم دست داد و خيلي فك كردم باكگلاسه عضو يه گروهي باشي كه در سرتاسره ايران مطرحه ( 15 سالم بود خب ) 2) بخاطره حممله سمت چپ يا راست بدنم ( يادم نيست كدوم ور بود) كاملا سر شده بود و امتحان ورزشو جيم زدم RE: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - reza - 2010/01/29 من که کلا از این که میدیدم یه جاییم که دختراش بیشتر از پسراست 2 تا حس بهم دست میداد اول اینکه آخ جون دوم اینکه من دوجنسییم !!! یا ام اس خله RE: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - sara - 2010/01/29 اولين بار كه دكتر بهم گفت ام اس دارم هيچ احساسي بهم دست نداد يعني اصلا باورم نشده بود فقط به فكر مامان و بابام بودم كه چجوري بهشون بگم دوست نداشتم اذيت شن. ولي بعدش دلم خيلي براي خودم سوخت وقتي اون سرما رو تزريق مي كردم . الانم هروقت آمپول مي زنم از آينده مي ترسم خدا مي دونه چي مي خواد بشه با اين كه ام اس رو دوست دارم ولي بازم از بودنش كنارم مي ترسم. از ام اس فقط بخاطر اين كه مجبورم كرد آيندمو عوض كنم خيلي دلخورم چون برام خيلي دردناك بود فكر مي كنم هنوزم از ضربه اش خلاص نشدم. RE: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - reza - 2010/01/29 من اون موقعی که دکتر گفت : خوشبختانه توده و تومور منتفیه ولی متاسفانه احتمال ام اس داری !!!! من خندیدم و دوست همدانشگاهیم که با من اومده بود زد زیر گریه !!! دکتر اول داشت منو آروم میکرد ! منم دوستمو !!!! بعد دیگه دوتایی داشتیم مرد گنده رو آروم میکردیم !!! آخرشم رفت از تو گنجه یه آمپول در آورد زد به دوستم ! یه جوری که خودش 5 دقیقه بعد فهمید چی شده !!!!! بعد آروم شد و بردیمش بیرون ! به دم در نرسیده رفت زیر سرم ! اینم من RE: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - Sina - 2010/01/29 سارا جون مرسی تاپیک جالبی شد همه میتونن اینجا بگن که برای اولین بار چطوری فهمیدن و وقتی فهمیدن چی شد ؟ RE: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - pariya - 2010/01/30 من چون مثل شماها ام اس ندارم نمیتونم جواب مستقیم بدم ولی میتونم حال نزدیکای شماها رو وقتی از ام اس باخبر شدن بفهمم من هم اولش باورم نمیشد ولی بعداً آروم شدم و الان هم اوضاع خیلی خوبه مخصوصاً از وقتی با بچه های این سایت آشنا شدم RE: تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد - nazaninn - 2010/01/30 من روزی که فهمیدم ام اس دارم تمام روزم رو توی حافظیه گذروندم تقریبا گیج گیج شده بودم پر بودم از حرف . پر بودم از سوال. دلم میخواست گریه کنم اما نمی تونستم اصلا نمی تونستم. دچار یه حسرت آنی شده بودم. |