مهمونيارو که با کله ميرم ولی کو مهمونی
خب منم اون موقعی که مریضیم زیاد پیشرفت نکرده بود، هیچ مهمونی رو از دست نمی دادم.
ولی الآن فقط بعضی مهمونیا رو میرم و خونه غریبه هارو نمیرم. همون خونه آشناها هم رفتنش سخته چون همش میگن تو بشین، دست به چیزی نزن خسته میشی، کار نکن و ...
منم دیگه خیلی شیک میشینم و اصلا به روم نمیارم.
salaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam.bale.chera ke naaaa
عرض کنم که فعلا فامیلا نمیدونن و نمی خوامم بدونن ولی اگه خدایی نکرده روزی برسه که بفهمن اینقد تو مهمونیا و ... شرکت میکنم و شرکت که میگم شرکنت فعــــــــال
که دیگه هیچکدومشون از ام اس نترسن
من کمتر میرم مهمونی سرگیجه و سردرد اذیتم میکنه
تو شادیها اغلب شرکت میکنم اما تو مراسم ترحیم بندرت.
من که هنوز 50 50 م ، مهمونی نمیرم ،چه برسه به این که ام اس داشته باشم، نمیدونم چرا حسش نیست
منم میرم عاشق عروسیم
آقا برقصی
تموم مهمونا بسیج بشن بکشنت این طرف
تو هی نیای
هی برقصی
حاله همه رو بهم بزنی
آی حال میده
ولی از مریضی من کسی خبر نداره هاااااااااا
فقط مامان بابا آبجی و شوشو
همین
بچه ها این سوالا چیه برید
ما بابقیه فرق نداریم