ارسالها: 1,236
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 4409
تشکر های دریافت شده :7524 بار در 2638 پست
سال تشخيص بيماري : 1382
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
همون برخورد اول (خواستگاری)
این ام اس را بگید
به خدا سلامتی مهمتر از این حرفاست مثلا جواب رد بشنوین و یا هیچ کسی نیاد خواستگاری و و امثال این حرفاست کلا گور باباشون
اصلا نیان یا بله نگن
گفت از دوست چه خواهی که تورا شاد کند گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند
If you want to be OK , you should have a healthy lifestyle with exercise and don`t think about any problems
ارسالها: 3
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2016
تشکر های اهدا شده: 44
تشکر های دریافت شده :74 بار در 16 پست
سال تشخيص بيماري : 85
دكتر معالج : ...
داروي مورد استفاده : بتافرون
محل سکونت : تهران
من در هر دو صورت امتحان کردم
هم قبل خواستگاری گفتم
هم بعد از شناخت طرفین
در هر دو صورت هم برخورد خوبی ندیدم
انگار ام اس واگیر داره
بیخیال ازدواج اصلا
مگه تنهایی چه بدی ای داره که الکی خودمونو درگیر ازدواج و یه فرد دیگه کنیم؟
ارسالها: 1,236
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 4409
تشکر های دریافت شده :7524 بار در 2638 پست
سال تشخيص بيماري : 1382
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
2019/04/03, 11:00 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2019/04/04, 08:18 AM، توسط hessam.)
(2019/04/03, 06:28 PM)سفید برفی نوشته است: من در هر دو صورت امتحان کردم
هم قبل خواستگاری گفتم
هم بعد از شناخت طرفین
در هر دو صورت هم برخورد خوبی ندیدم
انگار ام اس واگیر داره
بیخیال ازدواج اصلا
مگه تنهایی چه بدی ای داره که الکی خودمونو درگیر ازدواج و یه فرد دیگه کنیم؟
خوب برخورد بدی داشتند گور باباشون یکی دیگه
اصلا قبل از خواستگاری بگو اگه طرف شعور لاذم را نداشت که کلا تا خواستگاری هم نمیاد دیگه روی دوش خانوادت هزینه مراسم خواستگاری نمی اندازی اینجوری خیلی بهتره آدم ها کاذب و الکی سریع شناسایی می شن و حضورشون حذف می شه
گفت از دوست چه خواهی که تورا شاد کند گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند
If you want to be OK , you should have a healthy lifestyle with exercise and don`t think about any problems
ارسالها: 126
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: May 2014
تشکر های اهدا شده: 119
تشکر های دریافت شده :330 بار در 133 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر سیامک عبدی
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : تهران
2019/04/04, 10:21 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2019/04/04, 10:28 AM، توسط i_sh.)
(2019/04/03, 06:28 PM)سفید برفی نوشته است: من در هر دو صورت امتحان کردم
هم قبل خواستگاری گفتم
هم بعد از شناخت طرفین
در هر دو صورت هم برخورد خوبی ندیدم
انگار ام اس واگیر داره
بیخیال ازدواج اصلا
مگه تنهایی چه بدی ای داره که الکی خودمونو درگیر ازدواج و یه فرد دیگه کنیم؟
کنترات بردار
به این خاله خان باجی که سفره و.. میرن بسپر .
تو 40 الی 50 تا جواب میده باید بری سر لیست هرمی یه مطلع منطقه، باید دو نفر معرفی کنی فقط اونا هم دونفر معرفی کنن
بوده این مدلی دیدن گل شیرینی از قبلی استفاده نشده دم در رد شنیدن، سر راه خونه دیگه خرجش کردند
شاید امروز اون روزی باشه که در آینده منتظرشم..ما فقط شاید تجربش کرده باشیم که روزمره امروز شاید آرزوی فردامون بشه..
ارسالها: 822
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 15385
تشکر های دریافت شده :19995 بار در 7819 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر احمدی و دکتر آشتیانی
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت : همینجا
2019/04/04, 06:37 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2019/04/04, 06:40 PM، توسط سمیرا67.)
نگفتن خیلی اشتباه بزرگیه. چون اگر بعد ازدواج بفهمه میتونه به عنوان کلاهبرداری از شما شکایت کنه و حتی خسارت بگیره. به نظر من فقط دو طرف لازمه بدونن و بقیه افراد اصلا ربطی بهشون نداره .بابای من تو چندمین جلسه خواستگاری بیماری منو با خانواده همسرم مطرح کرد البته خودم قبل از اینکه خواستگاری انجام بشه به همسرم گفته بودم که ام.اس دارم و ایشون خودشون خواستن با خانواده شون مطرح نشه اما پدرم راضی نشد و گفت و ازدواج ما سه سال به تاخیر افتاد حالا جالبش اینکه من بعد ازدواجم فهمیدم پدر و مادر همسرم به خاطر سن بالا اصلا متوجه نشدن که بیماری من ام.اس یا هرچیز دیگه هست اونا فقط متوجه شدن که من یه بیماری دارم
و مخالفتشون بابت کلا بیماری بود .الان بعد سه ماه از ازدواج همسرم به من گفت که اونا نمیدونن و بهشون گفته که سمیرا تو دوران خوابگاهی بودنش یه بیماری گرفته و تموم شده مشکلی هم نداره و بابای سمیرا از روی صداقت این موضوع رو مطرح کرده و میتونسته نگه
الان من کلا گیجم
به اندوه خود لبخند بزن...
ارسالها: 1,236
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 4409
تشکر های دریافت شده :7524 بار در 2638 پست
سال تشخيص بيماري : 1382
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
(2019/04/04, 06:37 PM)سمیرا67 نوشته است: نگفتن خیلی اشتباه بزرگیه. چون اگر بعد ازدواج بفهمه میتونه به عنوان کلاهبرداری از شما شکایت کنه و حتی خسارت بگیره. به نظر من فقط دو طرف لازمه بدونن و بقیه افراد اصلا ربطی بهشون نداره .بابای من تو چندمین جلسه خواستگاری بیماری منو با خانواده همسرم مطرح کرد البته خودم قبل از اینکه خواستگاری انجام بشه به همسرم گفته بودم که ام.اس دارم و ایشون خودشون خواستن با خانواده شون مطرح نشه اما پدرم راضی نشد و گفت و ازدواج ما سه سال به تاخیر افتاد حالا جالبش اینکه من بعد ازدواجم فهمیدم پدر و مادر همسرم به خاطر سن بالا اصلا متوجه نشدن که بیماری من ام.اس یا هرچیز دیگه هست اونا فقط متوجه شدن که من یه بیماری دارم و مخالفتشون بابت کلا بیماری بود .الان بعد سه ماه از ازدواج همسرم به من گفت که اونا نمیدونن و بهشون گفته که سمیرا تو دوران خوابگاهی بودنش یه بیماری گرفته و تموم شده مشکلی هم نداره و بابای سمیرا از روی صداقت این موضوع رو مطرح کرده و میتونسته نگه الان من کلا گیجم
ولی سمیرا
کلا دارین سر پدر و مادر همسرتون را شیره می مالید
راستش راحت بهشون بگید تازه آگاهیشونم بیشتر می شه
گفت از دوست چه خواهی که تورا شاد کند گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند
If you want to be OK , you should have a healthy lifestyle with exercise and don`t think about any problems
ارسالها: 822
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 15385
تشکر های دریافت شده :19995 بار در 7819 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر احمدی و دکتر آشتیانی
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت : همینجا
پدر من رسما اعلام کرد که سمیرا از سال 90 مبتلا به بیماری MS هست و حتی گفت پرونده پزشکی دخترم موجوده و میتونین ببرین و... خود همسرم نمیخواد خانواده اش بدونن و چون از نظر مالی و عقلی و... هیچ احتیاجی به خانواده اش نداره هم قانون و هم شرع میگه هیچ نیازی نیست که بدونن
به اندوه خود لبخند بزن...
ارسالها: 11
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2018
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :52 بار در 16 پست
سال تشخيص بيماري : 1395
دكتر معالج : ایکس
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ماب
محل سکونت :
سلام بچه ها آخه چه ربطی به دیگران داره فقط زن و شوهر باید مطلع باشن لزومی نداره دیگرانو درگیر کرد از نظر شرعی فقط در برابر همسر موظف هستیم از نظر قانونی هم فقط اطلاع همسر لازمه نه کس دیگه این بهترین راهه مگر اینکه اونقدر خانواده طرف فهمیده و مطلع باشن که فرد اذیت نشه اونم خیلی بعید میدونم این بیماری اونقدر هولناک نیست که ما خودمون بزرگش میکنیم مثلا من از نظر حرکتی مشکلی ندارم اما چشمم درگیر بیماریه اما وقتی دارم راه میرم بعضیا یه جوری آدمو نگاه میکنن که خودت راه رفتنت یادت میره اما همسر حتما باید مطلع باشه
ارسالها: 192
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2014
تشکر های اهدا شده: 2351
تشکر های دریافت شده :1453 بار در 509 پست
سال تشخيص بيماري : 84
دكتر معالج : مقدسی
داروي مورد استفاده : در لیست وجود ندارد
محل سکونت : تهران
من زمانی میخواستم ازدواج کنم همسرم گفت نمیخوام خانوادم بدونن پدرم راضی شد ندونن به منو خانوادم گفت اصل منم ..منم موافقم ولی بعد از 5 ماه اصلا همه چیو میزد تو سرم بستری شدم بیمارستان نمیومد بیمارستان مثلا خیر سرم تازه عروسم بودم ...اخرشم خانوادش متوجه شدن گفتن چرا به ما نگفتید ..به ما گفتن اگه به ما میگفتید نمیزاشتیم این ازدواج سر بگیره نه بخاطر اینکه بیمارم بخاطر اینکه طرفم اصلا هیچی از بیماریم نمیدونست .....اخرشم جدا شدم بد داغونم کرد
میبینی مادر..؟
دیگر سیگار هم غم هایم را تسکین نمیدهد ...
سلطان غم بگو مسکنت چیست ..؟
فرزندت از پای درآمده ...
ارسالها: 36
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2010
تشکر های اهدا شده: 13454
تشکر های دریافت شده :378 بار در 105 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : دالفیرا - نانوحیات دارو
محل سکونت : تهران
من قبل عقد به طرفم گفتم ولی اوشون ازم شکایت کرد که اصلا نمیدونسته و ۳ سال بعد تفاهمی و توافقی از هم جدا شدیم