امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امیتازات : 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بیماری خود را قبل از ازدواج با همسر آینده مطرح کنید
#11
آتش جان خوشحالم که این کار رو انجام دادین. الان بعد از11 سال که مشکل خاصی از لحاظ جسمی براتون ایشالله پیش نیومده؟ Wink
به جهان خرم ازآنم که جهان خرم از اوست/ عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور
#12
من انقد اعتماد به نفسم کمه واس همینم نگفتم اگه بدونه یه وقت بگه بد راه میری کلا روحیمو از دست میرم نا خود آگاه مثل فلجا راه میرم واس همینم نگفتم همشم مواظبم که خودمو خسته نکنم که راه رفتنم ایراد داشته باشه اینجوری چون با ام اس مبارزه میکنم راحت ترمSmile
گاهی سکوت برای بقا لازمه ؛نشکونش
 تشکر شده توسط : nazaninamiri70 , پریا حقیقت پور
#13
خب کی تزریق میکنی کی برات دارو میگیره ؟ کیهزینشو میده چجوری قایمش میکنی توی یخچال و هزاران سوال دیگه

راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار baybay
 تشکر شده توسط : nazaninamiri70 , زیبا* , پریا حقیقت پور
#14
عجب مگه موضوع به این مهی رو مگه میشه مخفی کرد شاید آقایون بتونند هزارتا بیماریشون رو مخفی کنند ولی بیماری ما خانم زود معلوم میشه.angry3

خاص فقط خداست
 تشکر شده توسط : nazaninamiri70 , پریا حقیقت پور
#15
نمیشه نگفت .... لااقل اگه بگی و طرف همون موقع جا بزنه و بره خیلی بهتره از اینکه ندونه بعد زیر همه چی بزنه .... به نظر من دومی تحملش خیلی سخت تره ....
بابا لِنگ‌دراز عزیزم:
تمام دلخوشی دنیای من این است که تو ندانی
و من دوستت بدارم.
وقتی میفهمی و می‌رانی‌اَم،
چیزی درون دلم فرو می‌ریزد...
چیزی شبیه غرور!
بابا لنگ دراز عزیزم:
لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بِزن، و بگذار دوستت بدارم!
من همین که هستی را دوســــت می‌دارم...
حتی سایه‌ات که هیچ وقت به من نمی‌رسد!
 تشکر شده توسط : زیبا* , پریا حقیقت پور
#16
به نظر من جلسه اول و دوم گفته نشه. چون اگه همون روز اول بهش بگی معلومه که دَر میره، باید شما رو ببینه خوب، بشناسه و اینکه ببینه که مشکلی ندارین، بعد از اینکه از خصوصیاتتون گفتین تو جلسه های بعد این موضوع مطرح بشه
دور نرو...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...
 تشکر شده توسط : goli61 , paeeze , پریا حقیقت پور , mahbub
#17
ما كه : ياعلي گفتيم و عشق اغاز شدevilgrin0039.gif
ما كه هميشه بعد يكي كردن معيارهامون زود حس صداقتمون گل ميكنه و ميگيم اما بنطر من خيلي مهم هستش كه طرف مقابل كي باشه منظورم اينكه فاميله يا همسايه يا غريبه چون گاهي دردسر ساز ميشه و اگه ادمي باشيم كه نخواييم عالم و ادم بدونه برامون مشكل بوجود ميادconfused(البته برا من مهم نيست چون به همه گفتمTongue)
بهتره وقتي بگيم كه ام اس اخرين مورد ناگفته ها باشهagreement2
در این خاک, در این خاک
در این مزرعه ی پاک
به جز عشق, به جز مهر
دگر بذر, نَکاریم...!
 تشکر شده توسط : yummy , paeeze , پریا حقیقت پور
#18
خود من یه مدت که از آشناییم با خواستگارم ( همسر فعلی ) گذشت و با خصوصیات اخلاقی و روحیات همدیگه آشنا شدیم بهش گفتم و از این موضوع هم خوشحالم.اصلا هم سعی نکردم همه چی رو الکی خوب جلوه بدم.تمام شرایطم رو توضیح دادم و ازش خواستم بره کامل راجع به این بیماری تحقیق کنه.پیش پزشک خودم هم فرستادمش.حتی ام آر آیم رو بهش دادم گفتم برای اطمینان بیشتر پیش یه پزشک دیگه هم بره.
باور کنید اگه کسی قراره طرف مقابلش رو ترک کنه بهتره قبل از ازدواج و تشکیل زندگی و دلبستگی باشه.چون اگه این اتفاق بعد از ازدواج بیفته ضربه بدی به آدم وارد می کنه و از طرفی اعتماد بین همسران رو از بین میبره.
نگران این که اگه بهش بگم میذاره میره نباشید.چون وارد شدن به ابن جور رابطه ها خیلی خیلی بدتر از ازدواج نکردن تا آخر عمره.
من به همسرم گفتم که کاملا حق داره بپذیره یا نه،من هیچ انتظاری ازش ندارم.و ایشون هم حدود یک ماه داشت تحقیق و فکر میکرد.الان نزدیک 6 سال از اون موقع میگذره و من همیشه خدا رو به خاطر داشتن همسری که واقعا منو درک میکنه شکر میکنم.Angel
تو منو تنها نذار....ای خدا.....خدا.....
 تشکر شده توسط : yummy , paeeze , maryamjoooon , mari , پریا حقیقت پور , mahbub
#19
میدونید از لحاظ قانونی هم کارتون اشتباه بوده و باید از روز اول همسرتون رو درجریان میزاشتین مریضی ما سرماخوردگی نیست که زود با یه استامینوفن خوب بشه
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور , زهراخانم
#20
اصلا ام اس میدونی چیه ؟
تازه درگیرش شدی ممکنه تا 10 سال یا بیشتر هم حالت ظاهری نداشته باشی 
این استرس این که اگه همسرم بفهمه شاید روند 10 ساله بیماری رو 5 سال کنه 
بعد دارو داری 
پاهات خسته میشه ،تو راه رفتن ممکنه لرزش پیدا کنه
همسرت باید حامی تو باشه، در کنارت باشه، در کتارت باشه 10 سال رو شاید 20 سالش کنی.
 اگه یه ترس، یه استرس داشته باشی خودش میشه دلیل عود بیماریت 
10 سال دیگه خودتو فحش میدی که کاش گفته بودم 
بیشتر هنر کنترل استرس باید داشته باشی تو این بیماری ،که متاسفانه نداشتی که ام اس گرفتی و میریضیت بیدار شده 
به عنوان یه ام اسی واسه بیماریت احساس خطر میکنم 
بشین باهاش صحبت کن این متن هم بزار جلوش
شاید امروز اون روزی باشه که در آینده منتظرشم..ما فقط شاید تجربش کرده باشیم که روزمره امروز شاید آرزوی فردامون بشه..305320_JC_thinking
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور , زهراخانم , سحر محمدی
  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  ازدواج و ام اس sima 4,292 2,683,934 2024/06/17, 03:29 PM
آخرین ارسال: mj.ny-luise
  داستان ازدواج یک ام اسی آذرستون 36 28,301 2020/07/18, 08:37 PM
آخرین ارسال: یاسمین123
  بیماری ام اس و ویروس کرونا hamid 27 11,384 2020/03/28, 05:22 AM
آخرین ارسال: Silverlight
  چه کسانی از بیماری شما اطلاع دارند؟ مهسا24 166 90,144 2019/09/30, 06:49 PM
آخرین ارسال: مامان امیرحسین
  دید جامعه نسبت به بیماری ام اس hamid 220 123,412 2018/07/25, 07:39 AM
آخرین ارسال: سمیرا67
  می ترسید ؟ آیا از بیماری ام اس می ترسید ؟ Sina 335 220,692 2018/07/04, 02:10 PM
آخرین ارسال: silent
  بیماری خود را از نظر خودتون کاملا تعریف و معرفی کنید maryamm 78 56,389 2018/01/02, 04:22 PM
آخرین ارسال: hourieh
  در آخر این بیماری چه میشود؟ آینده و بیماری MS محيا 142 103,783 2017/12/31, 02:48 AM
آخرین ارسال: mojerf3436
  نحوه برخورد خانواده همسر پس از ازدواج عمومهربان 76 48,936 2017/07/26, 09:57 PM
آخرین ارسال: famoon
Heart موافق و مخالف ازدواج shams_taban2000@yahoo.com 160 103,534 2017/07/12, 11:58 AM
آخرین ارسال: famoon



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
3 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست