سلام بر عزيزان جان
به نظر من چون اين بيماري اکثر مواقع گريبان جوانان که شايد اکثريتقريب به اتفاق در سن ازدواج باشند را مي گيرد
بهتر ديدم که بخشي هم داشته باشيم که در آن نظرات و عقايد نوشته بشه و مسائلي را که در اين مورد براي همديگر پيش آمده باهم در ميان بگذاريم
از آنجايي که بيشتر ما در مطرح کردن بيماريمان با ديگران مشکل داريم در اين مورد بحراني هم بيشتر از مواقع ديگر فکر مان را به خودش مشغول مي کند که آيا اين مسئله را با طرف مقابل در ميان بگذاريم يانه؟
اگر نگوييم درست نيت و در آينده ممکن است مشکل زا شود
اگر بگوييم از آنجاييکه مردم م بسيار فهميده هستند به احتما زاد پا پس مي کشند
و به اين ترتيب اين فرشته ها شايد مجبور شوند تا هميشه بي مونس و همدم بمانند
شايد به نظر بعضي ها من جمله خود من اين مسئله مهم نباشه ولي� � � � � � �
ولي
اين واقعيت را بايد باور کرد که هميشه خانواده در کنار آدم نيست
به عقیده من در مورد ازدواج باید شرایطو به طرف مقابل تمام وکمال گفت چون اگر بعد از ازدواج بفهمه که چنین چیزی بوده وازش پنهان شده شدیدا ناراحت میشه (که البته کاملا هم حق داره) وممکنه بذاره بره که در اینصورت
عواقب بسیار شدید وبدتری داره نسبت به این که از اول گفته بشه وطرف مقابل قبول نکنه وبره.
من حدودا پنج ماهه که این بیماری رو دارم وتجربه ام خیلی زیاد نیست ولی فکر نمیکنم بشه این بیماری رو از کسی که داره باهات زندگی میکنه پنهان کرد
تزریق مداوم بعلاوه داروهای مختلف خوراکی ومشکلاتی که هراز گاهی پیش میاد باعث میشه که همسر سریعا متوجه قضیه بشه وشما خودتونو بذارین جای اون در اینصورت احساس نمیکردین سرتونو کلاه گذاشتند؟
به نظرمن یه بیمار ام اس نباید در ازدواج شتابزده عمل کنه باید صبر کنه وقتی احساس کرد شریک واقعی زندگیشو پیدا کرده(نه به هر کسی که سر راهش قرار گرفت) بیماریشو بگه اونوقت طرف مقابل اگه واقعا همراه خوبی باشه باهاش زندگی میکنه در غیر اینصورت میره اینطوری برای هیچکدام از دونفر مشکلی پیش نمیاد.
2009/07/15, 11:11 AM (آخرین ویرایش در این ارسال: 2009/07/15, 11:17 AM، توسط khatoon25.)
من اصلا موافق با نگفتن نيستم به هيچ وجه.يعني به نظرم دروغ خيلي بزرگيه.شريك زندگي آدم از هر كس نزديكتره و بايد همه چيز آدمو بدونه .بعد ديگه تصميم با هر دو نفر هست كه ادامه بدن يا نه اون شخصم حق داره تصميم بگيره.هيچ چيزي ارزشش رو نداره كه آدم قضيه به اين مهمي رو از همراهش پنهان كنه حتي اگه به قيمت از دست دادن اون شخص باشه چون اينجوري كه بگه در نهايت فقط عشقش رو از دست مي ده ولي اگه نگه هم وجدانش رو از دست مي ده هم اعتماد طرف مقابلش رو �هم آرامشش رو هم شرط انسانيت و صداقت رو زير پا گذاشته هم معني عشق از بين مي ره و در نهايت عشقش رو هم مطمئنا از دست مي ده.
به نکته خوبی اشاره� کرده سیما جان..
به نظر منم شک نکنین که حقیقت همیشه بهتر از نگفتن یا دروغ گفتن..
حالا امکان داره اصلا اونی که دوست� داریا از دست بدی ولی در آخر پیش خودت راضی...
ولی اطمینان داشته باشین اونی که از صمیم قلب بخوادت با تمام شرایط با تو خواهد بود..
واقعا� به قول مهسا خانوم بیشتر مواقع یه اسم تا� یه مریضی
هیچ چیز تو زندگی جای اعتماد و صداقت را نمیگیره اگه اینا باشه خیلی چیزا حل میشه..
و دیگر هیچ..
T a n T a n
هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهد
سلام
خوشحالم از این که این موضوع اینجا عنوان شد...
درست صداقت...فقط صداقت...ام اس بیماری قاتل ها و روانی ها ....و هر چی بدی نیست...
فرد مورد نطر باید بدونه این یه امتحان هم برای خودش هم برای شریک زندگیش...خیلی دوست دارم داد بزنم به همه بگم...
"""""""""""""""""""""""""""""" یه ام اسی قدر ثانیه ثانیه زنگی خودش میدونه""""""""""یه ام اسی میدونه فنا شدن یعنی چی...و زندگی حتی با عمر 120 ساله اش ارزش بدی ریا و دروغ نداره"""""""""یه ام اسی هم برای خودش هم برای خانواده اش بهترین ها رو میخواد"""""""""یه ام اسی انگیزه بهتری برای یه زندگی مشترک داره""""""""""" یه ام اسی یه فرشته است...روی زمین...
در ضمن:
من میگم با یه سوال میشه طرف امتحان کرد که:
اگه خدایی نا کرده تصادف کردی...فلج شدی...از من چه توقعی داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم...ولی نظر شخصی من اینه که صداقت در ابتدای کار مهمترین فاکتور...اون طرف با شما ازدواج میکنه نه بیماریتون...اگه این درک داشته باشه که هر کسی ممکن براش یه مشکلی پیش بیاد ... و چه مشکل های بزرگتر از ام اس...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بیماری من یا شما عیب نیست...یه فاکتور از طرف خداست برای اینکه خوب زندگی کنیم...توکلت علی الله
به امید سلامتی تک تک شما فرشته های ناز ام اسی ،با بهترین و سبزترین آرزوها
خب مهسا جون مطمئنا بايد كامل توضيح بدي براش يعني هر چيزي هست رو دقيقا بگي مثلا بگي اين بيماري مثل قبل نيست تحت كنترله مشكل خاصي نيست زندگي مثل بقيه آدما داره حتي ممكنه براي خيلي از آدما به صورت مخفي باشه ولي ندونن پس دليلي بر ناتواني نيست و از اينجور حرفا....فكر مي كنم �ديگه مثل قبل نيست خيلي از آدما دورو ورشون كسايي رو دارن كه اين بيماري رو دارن و سالهاست دارن زندگي عاديشونو مي كنن نظر مردم تا حدودي برگشته
منم نظرم مثل همه تون اينه كه بايد گفت حتي به قيمت جدايي
همه مشكلاتمون هم بايد بگيم از قبيل اين كه مثلا يه روزي دارو گير نياد و .....
خودتون رو جاي طرف بگذاريد . حتي اگه يه چيز خيلي ساده رو هم طرفمون نگه ناراحت ميشيم و احساساتمون لكه دار ميشه حالا چه برسه به يه همچين موردي
نگران نباشيد كسي واقعا بخواد طرفشو و دوسش داشته باشه به يه مريضي به اين كوچيكي توجهي نميكنه
----
من گفتم مشكليم پيش نيومد ( البته 3-4 روز گريه زاري در بر داشت� :-* :-* ) . همچنانم روابط حسنه هست� :
سلام .منم معتقدم که باید قبل از ازدواج به طرف این مساله رو گفت.و این رو هم میدونم گفتنش به قیمت این تموم میشه که طرف بره و پشت سرشو هم نگاه نکنه. به نظر من تنها در صورتی طرف این مساله رو میپذیره که به خاطر رابطه دوستی قبلی با دختر خانمه و به خاطر شناختی که از اون پیدا کرده متوجه بشه که ام اس مشکل بزرگی نیست.در غیر اینصورت میره سراغ یه مورد ایده التر.
وخلاصه کلام اینکه من خودم رو مساله ازدواج خط کشیدم.