بي خوابي يعني ناتواني در خوابيدن. امروزه ميليون ها نفر از اختلال مداوم خواب رنج مي برند كه زندگي آن ها را براي ماهها و حتي سال ها مختل كرده است. بررسی اخير نشان مي دهد كه 80 درصد از كساني كه نزد دكتر مي روند، با خوابيدن مشکل دارند. هنر تن آرامي و خوابيدن، گم شده است. مردم ديگر قادر نیستند كه بـدن و ذهـن خـود را آرام كنند. در نـتيجه ميليـون ها تُن آرام بخش، هر ساله توليد مي شود تا تنش هايشان را تسكين دهد.
چرخه تکرارشونده اضطراب، باعث ناتواني در استراحت كردن و تغذيه مناسب بافت هاي بدن مي شود كه اين خود باعث افزايش سموم و هورمون ها شده و در نهايت به نگرانی بيشتر مي انجامد. وقتي اضطراب داريم نمي توانيم آرام بگيريم. بنابراين خوابيدن برايمان سخت می شود، خوابیدن ما را سرزنده نمي کند و وقتي بيدار مي شويم، احساس خستگي داریم. نگرانی که افزايش مي يابد ... ناتواني در به خواب رفتن بيشتر مي شود ... ترس از خوابيدن به خاطر تجربه هاي بد قبلي، بوجود مي آيد ... اضطراب بيشتر مي شود. ارتباط غیرقابل انکاری بين عدم توانايي از بين بردن تاثيرات اضطراب و بيماري هاي روان تني وجود دارد.
افراد بسيار كمي وجود دارند كه مي دانند چگونه بخوابند. اكثر افراد در حال تفكر يا مطالعه خوابشان مي برد، در حاليكه ذهنشان سراسر انباشته از دغدغه ها و نگراني هاست، آنها حتي متوجه نمي شوند كه كي خوابشان برده است. اين روش غير علمي براي خوابيدن، به بدن استراحت کامل نمي دهد. اين كار باعث دیدن خوابهاي آشفته، عملکرد ضعیف سیستم هضم و كمبود انرژي در روز بعد مي شود.
عمدتاٌ 3 نوع اختلال خواب وجود دارد:
1.بي خوابي يا خواب بسیار کم
2.ناركولپسي (حمله هاي خواب) يا خواب خیلی زیاد
3.دیسومنیا از قبيل صحبت كردن، جيغ زدن، ادرار كردن، راه رفتن و فشردن دندان ها به هم در خواب كه در مرحله غير REM خواب (حرکت سریع چشمها) رخ مي دهد که با امواج آرام مغزي همراه است.
اختلالات خواب، عمدتاٌ اختلالات روان تني هستند، هر چند كه تعداد عوامل عصب شناختي مربوط به اندامها هم رو به افزايش است. اين ها تظاهرات دير هنگام اختلالات روان شناختي هستند كه طي سالها، الگوهاي نرون هاي مغز را تغيير داده اند و موجب عدم تعادل اندام ها شده اند. هر چند كه اين موارد در اقليت هستند.
شبه – بي خوابي احتمالاً رايج ترين مشكل خواب است. اين مساله براي آن دسته از افراد رخ مي دهد كه دائما فكر مي كنند به خواب مناسب نياز دارند، چرا كه فكر مي كنند كمتر از حد لازم مي خوابند. اين مساله در مدارات مغز واكنشي از ترس ايجاد مي كند. همين كه اين الگو نقش بست، فرد بسيار مشكل میخوابد و وقتي هم كه خواب فرا مي رسد، پريشان است. براي مثال در مجله "روانشناسی امروز" (دسامبر 1975) ام میتلر مورد مردي را گزارش مي كند كه فكر مي كرد قبل از آن كه خوابش ببرد يك ساعت در رختخواب بيدار است و بطور متوسط كمتر از پنج ساعت در شب مي خوابد. چون هميشه در طول روز احساس خستگي مي كرد. او تصميم گرفت كه زودتر از موعد از كار بازنشسته شود. وقتي كه او بوسيله تجهيزات آزمايشگاهي مورد بررسي قرار گرفت، مشخص شد كه يك خواب رونده عادي است كه در كمتر از 10 دقيقه، به خواب مي رود. او از هفت ساعت و 15 دقيقه اي كه در رختخواب بود، فقط 20 دقيقه بيدار بود. اطمينان آفريني، ناراحتي او را برطرف كرد و تشويش و نگرانی او را از بين برد.
بسياري از مردم بيش از حد نگران اين واقعيت هستند كه نمي توانند بخوابند يا به اندازه كافي نمی خوابند، و اين خود باعث مي شود كه سخت تر به خواب روند. بنـابراين به آرام بخـش ها و قـرص هاي خواب آور پـناه مي برند. اما يك مشكل بزرگ با داروها اين است كه اگر بعد از آنكه شخص خوابيدن را مشكل يافت مصرف شوند، خيلي دير اثر مي كنند و باعث احساس ضعف و گيجي در روز بعد مي شوند. در نتيجه بسياري از افراد با پيش بيني يك خواب بد شبانه آن را زودتر مصرف مي كنند و يك مشكل رواني موقتي كوچك را تبديل به يك وابستگي شيميايي و مشكل پزشكي ماندگار مي كنند.
بدن نسبت به آرام بخش ها و قرص هاي خواب آور مقاوم مي شود، بنابراين فرد مجبور است مقدار مصرف را افزايش دهد تا همان اثرات اوليه را دريافت كند. در نهايت، داروها ديگر اثري ندارند و وقتي كه ترك شوند در شب اول بي خوابي و در چند شب بعدي، پریشان خوابی را به عـنوان تاثيرات نـاخـواسته بر جا مي گذارند. اگرچه اين وضعيت موقتي است، شخص ممكن است وحشت كند و به دلیل اینکه با داروها وضعیت بهتری داشت، به همان شيوه ناخوشايند قبلي بازگردد. به خاطر داشته باشيد كه مصرف گاه به گاه قرص خواب آور آسيبي نمي زند، اما هر چيزي زیاد مصرف شود، آسیب رسان خواهد بود.
در هنگام وابستگي شيميايي، شخص بايد دارو را به تدريج و تحت نظارت كاهش دهد. ميتلر همچنين مورد دختري را نقل مي كند كه بخاطر بي خوابي 10 سال دارو مصرف مي كرد. او 18 ماه مراقبت شديد نياز داشت تا به تدريج، دارو را رها کند و به روال خواب طبیعی بازگردد.
افراد راههاي بسیار متفاوتي را براي غلبه بر بي خوابي شان، مثل شمارش گوسفندان يا خوردن یک غذای سبک، امتحان می کنند. مداركي علمي براي تاثيرگذاري دستور قديمي استفاده از شير گرم، یافت شده است. شير حاوي تريپتوفان است، نوعي آمينواسيد (پروتئين) كه در مقادیر زياد مي تواند اثرات آرام بخش، داشته باشد.
هيچكدام از روش هاي بالا تاثيرگذاري تكنيك هاي يوگا مثل يوگانيدرا را ندارند. يوگا به لحاظ علمي طوري طراحي شده است تا فشارهاي ذهني و جسمي را آرام كند، طوریکه خواب به سرعت و آساني فرا رسد. در مقابل، بسیاری از روش ها- مثل ورزش سنگين به اميد آنكه بدن خسته شود- استرس را افزايش مي دهند. از بین همهء اين تكنيك ها، شمردن گوسفندان به يوگانيدرا نزديك تر است.
مترجم:مهدی رحیمی
منبع: سایت بیهار
چرخه تکرارشونده اضطراب، باعث ناتواني در استراحت كردن و تغذيه مناسب بافت هاي بدن مي شود كه اين خود باعث افزايش سموم و هورمون ها شده و در نهايت به نگرانی بيشتر مي انجامد. وقتي اضطراب داريم نمي توانيم آرام بگيريم. بنابراين خوابيدن برايمان سخت می شود، خوابیدن ما را سرزنده نمي کند و وقتي بيدار مي شويم، احساس خستگي داریم. نگرانی که افزايش مي يابد ... ناتواني در به خواب رفتن بيشتر مي شود ... ترس از خوابيدن به خاطر تجربه هاي بد قبلي، بوجود مي آيد ... اضطراب بيشتر مي شود. ارتباط غیرقابل انکاری بين عدم توانايي از بين بردن تاثيرات اضطراب و بيماري هاي روان تني وجود دارد.
افراد بسيار كمي وجود دارند كه مي دانند چگونه بخوابند. اكثر افراد در حال تفكر يا مطالعه خوابشان مي برد، در حاليكه ذهنشان سراسر انباشته از دغدغه ها و نگراني هاست، آنها حتي متوجه نمي شوند كه كي خوابشان برده است. اين روش غير علمي براي خوابيدن، به بدن استراحت کامل نمي دهد. اين كار باعث دیدن خوابهاي آشفته، عملکرد ضعیف سیستم هضم و كمبود انرژي در روز بعد مي شود.
عمدتاٌ 3 نوع اختلال خواب وجود دارد:
1.بي خوابي يا خواب بسیار کم
2.ناركولپسي (حمله هاي خواب) يا خواب خیلی زیاد
3.دیسومنیا از قبيل صحبت كردن، جيغ زدن، ادرار كردن، راه رفتن و فشردن دندان ها به هم در خواب كه در مرحله غير REM خواب (حرکت سریع چشمها) رخ مي دهد که با امواج آرام مغزي همراه است.
اختلالات خواب، عمدتاٌ اختلالات روان تني هستند، هر چند كه تعداد عوامل عصب شناختي مربوط به اندامها هم رو به افزايش است. اين ها تظاهرات دير هنگام اختلالات روان شناختي هستند كه طي سالها، الگوهاي نرون هاي مغز را تغيير داده اند و موجب عدم تعادل اندام ها شده اند. هر چند كه اين موارد در اقليت هستند.
شبه – بي خوابي احتمالاً رايج ترين مشكل خواب است. اين مساله براي آن دسته از افراد رخ مي دهد كه دائما فكر مي كنند به خواب مناسب نياز دارند، چرا كه فكر مي كنند كمتر از حد لازم مي خوابند. اين مساله در مدارات مغز واكنشي از ترس ايجاد مي كند. همين كه اين الگو نقش بست، فرد بسيار مشكل میخوابد و وقتي هم كه خواب فرا مي رسد، پريشان است. براي مثال در مجله "روانشناسی امروز" (دسامبر 1975) ام میتلر مورد مردي را گزارش مي كند كه فكر مي كرد قبل از آن كه خوابش ببرد يك ساعت در رختخواب بيدار است و بطور متوسط كمتر از پنج ساعت در شب مي خوابد. چون هميشه در طول روز احساس خستگي مي كرد. او تصميم گرفت كه زودتر از موعد از كار بازنشسته شود. وقتي كه او بوسيله تجهيزات آزمايشگاهي مورد بررسي قرار گرفت، مشخص شد كه يك خواب رونده عادي است كه در كمتر از 10 دقيقه، به خواب مي رود. او از هفت ساعت و 15 دقيقه اي كه در رختخواب بود، فقط 20 دقيقه بيدار بود. اطمينان آفريني، ناراحتي او را برطرف كرد و تشويش و نگرانی او را از بين برد.
بسياري از مردم بيش از حد نگران اين واقعيت هستند كه نمي توانند بخوابند يا به اندازه كافي نمی خوابند، و اين خود باعث مي شود كه سخت تر به خواب روند. بنـابراين به آرام بخـش ها و قـرص هاي خواب آور پـناه مي برند. اما يك مشكل بزرگ با داروها اين است كه اگر بعد از آنكه شخص خوابيدن را مشكل يافت مصرف شوند، خيلي دير اثر مي كنند و باعث احساس ضعف و گيجي در روز بعد مي شوند. در نتيجه بسياري از افراد با پيش بيني يك خواب بد شبانه آن را زودتر مصرف مي كنند و يك مشكل رواني موقتي كوچك را تبديل به يك وابستگي شيميايي و مشكل پزشكي ماندگار مي كنند.
بدن نسبت به آرام بخش ها و قرص هاي خواب آور مقاوم مي شود، بنابراين فرد مجبور است مقدار مصرف را افزايش دهد تا همان اثرات اوليه را دريافت كند. در نهايت، داروها ديگر اثري ندارند و وقتي كه ترك شوند در شب اول بي خوابي و در چند شب بعدي، پریشان خوابی را به عـنوان تاثيرات نـاخـواسته بر جا مي گذارند. اگرچه اين وضعيت موقتي است، شخص ممكن است وحشت كند و به دلیل اینکه با داروها وضعیت بهتری داشت، به همان شيوه ناخوشايند قبلي بازگردد. به خاطر داشته باشيد كه مصرف گاه به گاه قرص خواب آور آسيبي نمي زند، اما هر چيزي زیاد مصرف شود، آسیب رسان خواهد بود.
در هنگام وابستگي شيميايي، شخص بايد دارو را به تدريج و تحت نظارت كاهش دهد. ميتلر همچنين مورد دختري را نقل مي كند كه بخاطر بي خوابي 10 سال دارو مصرف مي كرد. او 18 ماه مراقبت شديد نياز داشت تا به تدريج، دارو را رها کند و به روال خواب طبیعی بازگردد.
افراد راههاي بسیار متفاوتي را براي غلبه بر بي خوابي شان، مثل شمارش گوسفندان يا خوردن یک غذای سبک، امتحان می کنند. مداركي علمي براي تاثيرگذاري دستور قديمي استفاده از شير گرم، یافت شده است. شير حاوي تريپتوفان است، نوعي آمينواسيد (پروتئين) كه در مقادیر زياد مي تواند اثرات آرام بخش، داشته باشد.
هيچكدام از روش هاي بالا تاثيرگذاري تكنيك هاي يوگا مثل يوگانيدرا را ندارند. يوگا به لحاظ علمي طوري طراحي شده است تا فشارهاي ذهني و جسمي را آرام كند، طوریکه خواب به سرعت و آساني فرا رسد. در مقابل، بسیاری از روش ها- مثل ورزش سنگين به اميد آنكه بدن خسته شود- استرس را افزايش مي دهند. از بین همهء اين تكنيك ها، شمردن گوسفندان به يوگانيدرا نزديك تر است.
مترجم:مهدی رحیمی
منبع: سایت بیهار