دو سوالی که باید از خود بپرسید:
۱.آیا در طول دوهفتهی گذشته، احساس شکست، غم و ناراحتی یا ناامیدی داشتهاید؟
۲.آیا در طول دو هفته گذشته، احساس انگیزه و لذت کمی برای انجام کارهایتان داشتهاید؟
اگر پاسخ شما به این سوالات"بله" است، شما دچارغم شدهاید و یکی از رایج ترین علامتهای MS را دارید.
علائم خود را برای پزشک یا پرستار خود ذکر کنید.
اگر به این سؤالات "نه" پاسخ دادهاید ، اما احساسات کمی دارید ، ممکن است دچار ناراحتی نرمال یا تغییرات عاطفی دیگری شوید. افراد مبتلا به ام اس ممكن است ضررهایی را تجربه كنند - مثلاً توانایی كار، پیاده روی یا مشغول انجام فعالیتهای اوقات فراغت - و روند واکنش به این مشکلات ممكن است شبیه افسردگی باشد. با این حال ، اندوه عموماً محدود است و به تنهایی برطرف میشود. علاوه بر این، شخصی که اندوه را تجربه میکند، ممکن است گاهی اوقات بتواند از برخی فعالیت های زندگی لذت ببرد.
در مواجهه با بیماری ام اس ، مردم تمایل دارند در درجه اول به سلامت جسمی خود توجه کنند و از سلامت عاطفی خود غفلت میکنند - در حالیکه این یک مؤلفه اساسی سلامت کلی است.
بررسی اجمالی
"افسردگی" اصطلاحی است که معمولاً برای طیف گستردهای از حالات عاطفی استفاده میشود، از احساس خستگی برای چند ساعت در روز تا افسردگی شدید بالینی که ممکن است برای چند ماه ادامه یابد.
افسردگی در اشکال مختلف آن یکی از شایع ترین علائم بیماری مولتیپل اسکلروزیس است. در حقیقت، مطالعات نشان دادهاند كه افسردگی بالینی - شدیدترین نوع - در بین مبتلایان به ام.اس شایع تر از جمعیت عمومی یا بسیاری از بیماریهای مزمن است. افسردگی به طور مساوی در سایر بیماریهای التهابی عصبی و التهابی (مانند آرتریت روماتوئید و روده التهابی روده) نیز مؤثر است و نشان میدهد که التهاب در این شرایط عامل مؤثر در افسردگی است.
هنگام بروز افسردگی ، ارزیابی دقیق و درمان دقیق مانند سایر علائم بیماری ام اس وجود دارد.
- افسردگی درهر فرد مبتلا به ام اس ، در هر مرحله از بیماری ممکن است رخ دهد. افراد مبتلا به ام اس که به شدت ناتوان هستند، لزوماً احتمال افسردگی ندارند.
- افسردگی نشانگر ضعف شخصیت نیست و نباید آن را شرم آور دانست که باید پنهان شود.
- یک فرد، با اراده و عزم نمیتواند افسردگی را کنترل یا از بروز آن جلوگیری کند.
در صورت عدم درمان، افسردگی كیفیت زندگی را كاهش می دهد و باعث می شود علائم دیگر - از جمله خستگی ، درد و یا تغییرات شناختی بدتر شوند و ممکن است تهدید كنندهی زندگی باشند.
علائم خود را به ارائه دهنده خدمات درمانی خود اعلام کنید.
در حالی که ماهیت افسردگی در بیماری ام اس کاملاً درک نشده است ، به نظر میرسد عوامل بسیاری در بروز آن نقش دارند:
- واکنش به شرایط دشوار زندگی یا استرس: درک این مسئله که تشخیص بیماری ام اس چگونه میتواند باعث افسردگی شود، آسان است.
- نقاط عمده انتقال: به دنبال تشخیص، در هنگام تشدید یا هنگام تغییر عمده عملکرد یا تواناییها.
- خود فرآیند بیماری ام اس: وقتی MS به مناطقی از مغز آسیب میزند که در بیان و کنترل عاطفی نقش دارند، میتوان گفت، انواع مختلفی از تغییرات رفتاری را میتواند در پی داشته باشد.
- تغییرات مرتبط با ام اس که در سیستم ایمنی و / یا عصبی و غدد عصبی رخ می دهند: شواهدی وجود دارد که نشان میدهد تغییرات خلقی با تغییر در پارامترهای خاص ایمنی همراه است.
- عوارض جانبی برخی از داروها: کورتیکواستروئیدها و احتمالاً داروهای اینترفرون ممکن است باعث ایجاد افسردگی در افراد مستعد شود.
استراتژی های مقابله
در مواجهه با بیماری ام اس ، مردم تمایل دارند در درجه اول روی سلامت جسمی خود تمرکز کنند و از سلامت عاطفی خود غفلت کنند – سلامت عاطفی یک مؤلفه اساسی سلامت و سلامتی کلی است.
مقابله با چالشهای زندگی، با ام اس و یا افسردگی (اگر آن را تجربه کردهاید) می تواند مشکل باشد. به سلامتی کلی خود فکر کنید، و یک یا دو مورد را امتحان کنید. در اینجا چند ایده آورده شده است:
- روزانه ورزش کنید
- استرس در زندگی خود را کاهش دهید، و سعی کنید با آرامش بیشتری کارهای خود را انجام دهید و استرس خود را کنترل کنید. تمرینهای تنفسی را امتحان کنید.
- شبکه های اجتماعی خود را حفظ کنید. با دوستان خود تماس بگیرید. به یک گروه پشتیبانی بپیوندید و وقت خود را باخانواده بگذرانید.
- با تیم پزشکی خود در تماس باشید.
- احساسات خود را بیان کنید. یک دفترچه تهیه کنید و آنها را یادداشت کنید. لیستی از عوامل استرسزا تهیه کنید تا کمی بتوانید در مورد آنها فکر کنید.
- از مواد اعتیاد آور مانند الکل خودداری کنید.
افسردگی بالینی
توانایی شناخت تمایز بین دلگرفتگیهای سطحی روزانه (که همه ما هر از چندگاهی آن را تجربه میکنیم) و سوگ و افسردگی بالینی بسیار مهم است. دو سئوالی که در بالا از خودتان پرسیدید میتوانند در این زمینه کمک کنند.
افسردگی بالینی ماندگار و مداوم است. علائم آن ممکن است از حداقل دو هفته تا بعضاً چند ماه ادامه پیدا کند. این یک عارضه شدید است که توسط یک متخصص بهداشت روان قابل تشخیص میباشد و باعث ایجاد هیجانات ناگهانی میشود که به آن اپیزود افسردگی شدید اطلاق میشود وعلائم آن شامل:
- غم و یا تحریک پذیری
- از دست دادن علاقه یا لذت در فعالیت های روزمره
- از دست دادن اشتها — یا افزایش اشتها
- اختلالات خواب - بی خوابی یا خواب بیش از حد
- برانگیختگی یا کندی در رفتارها
- خستگی
- احساس بی ارزشی یا گناه
- مشکلات تفکر یا تمرکز
- افکار مداوم در مورد مرگ یا خودکشی
درمان
هنگام بروز افسردگی ،امکان ارزیابی دقیق و درمان دقیق مانند سایر علائم بیماری ام اس وجود دارد.
افرادی که افسرده هستند اغلب از فعالیتها خارج می شوند و نتیجه عدم تحریک بیشتر باعث کاهش کیفیت زندگی آنها می شود و یک مارپیچ رو به پایین ایجاد می کند.
علائم خود را به پزشک یا پرستار خود در میان بگذارید.
در حالی که خانواده و دوستان حامی ممکن است به فرد در کاهش افسردگی خفیف کمک کنند، روان درمانی و یا داروهای ضد افسردگی به طور کلی برای درمان مناسب این بیماری و جلوگیری از افسردگی حتی عمیقتر که درمان آن سختتر است لازم است. گروههای پشتیبانی ممکن است با انواع خفیف تر افسردگی کمک کنند، اما در درمان افسردگی شدید بالینی مؤثر نیستند.
چندین داروی ضد افسردگی برای استفاده تحت نظر پزشک در دسترس هستند. در پاسخ به داروهای ضدافسردگی تنوع گسترده ای وجود دارد و ممکن است لازم باشد قبل از داروی موثر، داروهای مختلف و دوزهای مختلف را امتحان کنید یا ترکیبی از داروها یافت می شود.
احساسات خودکشی
افسردگی شدید می تواند یک وضعیت تهدید کننده برای زندگی باشد زیرا ممکن است شامل احساسات خودکشی باشد. در یک مطالعه مشخص شد که خطر خودکشی در بین مبتلایان به ام اس ۷/۵ برابر بیشتر از جمعیت عمومی بوده است. اگر به صدمه زدن به خود فکر میکنید یا احساس می کنید در معرض خطر صدمه زدن به شخص دیگری هستید خط تلفن سه رقمی ۱۲۳ در جهت اورژانسهای اجتماعی -که خودکشی نیز بخشی از آن است- به صورت شبانه روزی به ارائه خدمات میپردازد.