[پروانه]

پدرش با شما مادرش و بسپريد دست ما خانوهاي سايت شما نامرحميد....تيكه بزرگه گوششه بچه هايي كه موافقن براي جنگ اماده بشن و بيان ام اس نزذيك هاي كوچه بن بسته

[mahta]

بچه ها خیلی دوستتون دارم.اینجا که میام حس میکنم تنها نیستــــــــــــــــــــــــــــــــم.البته که خدا همیشه هست.من اولش که فهمیدم انگار اصلا گوشم نشنید.واقعا ازش گذشتم.ولی بعدش یعنی چند وقت بعد تازه این ترسها و نگرانی از آینده اومد سراغم.خیلی خل شده بودم.خِیـــــــــــــــــــــــــــــــــلی...ولی بعدش خدا برام یه فرشته فرستاد که کمکم کنه که این مهمون ناخوندرو از همون راهی که اومده برشگردونم.یه نفری بهم گفت خدا گفته اگه بنده هاش بفهمن که اون چقدر دوستشون داره از خوشحالی قالب تهی می کنن.اگه ادم اینو درک کنه چیزی برای ترس وجود نداره.

[محمد ارجمند پور]

سلام
ای بابا من از سوسک نمی ترسم اونوقت از ام اس بترسم
یا علی

[sargol]

ترس ازبیماری ام اس کاملابی معنی است.بیماری ام اس مثل اسب رام شده ای که افسارش دست مااست.اگرخدایی نکرده ماازاین اسب رام شده وحشت بکنیم.اون اسب مارومی ندازدولی اگرما سوارکارماهری باشی اون اسب کاملارام شده اصلاکاری بماندارد.ماسواربراین اسب میتوانیم به همه آرزوهامون برسیم.اسب حیوان وفاداری است هرگزصاحبش رواذیت نمیکند.بشرطیکه ماهم بابیماری ام اس{اسب رام شده}باروحیه ی فوق العاده عالی راه بیاییم.توی دنیابیمارانی هستندکه جزمرگ دردناک دیگه درمانی ندارندامابااین وجودخیلی هاشون روحیه اشون عالی است.من داستان واقعی یک پیرمرد85رابرای شمامیگوییم امیدوارم باشنیدن این داستان دیگه ترس ازام اس روبرای همیشه ازخودتون دورکنید:اسم بیماری اون پیرمردرومن نمیدونم ولی مثل اینکه دکترهابهش گفته بودندتا3روزدیگر100%می میری.امااون پیرمردحتی باشیندن این حرف ازدهان دکترهرگزروحیه اش روازدست نداد.بجای اینکه 3روزبعدبمیره تایکسال باسلامتی عمرکرد.تادم مرگ هم اون پیرمرد روحیه اش روازدست ندادباخنده ازدنیارفت.ماوشمامگه اون پیرمردکمترهستیم که بخواهیم ازبیماری که اصلاترس نداردبترسیم؟

[ghaside]

مرسی سارگل جان . اما وقتی نمیتونم پا به پای بقیه تند راه برم یا بدوام و زود نفسم میگیره چطور فکر کنم ک ام اس یه اسب رام شده هستش و وقتی تو یکی از تاپیک خوندم ما مستعد سرطانیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خشکم زد . هر باری ک می خوام خوب فکر کنم یه چیزی حالمو میگیره

[sargol]

مرسی سارگل جان . اما وقتی نمیتونم پا به پای بقیه تند راه برم یا بدوام و زود نفسم میگیره چطور فکر کنم ک ام اس یه اسب رام شده هستش و وقتی تو یکی از تاپیک خوندم ما مستعد سرطانیم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خشکم زد . هر باری ک می خوام خوب فکر کنم یه چیزی حالمو میگیره

عزیزمن هرکسی بهت گفته مامستعدسرطان هستیم.حتماعقلش معیوب بوده است وگرنه انسان باعقل سالم هیچوقت حرف بیخودوچرندبرزبان نمیاره.اینجورافرادچشمهاشون وگوشهاشون رومی بندن وفقط الکی زبونشون بکارمیاندازند.حرف ایناهرگزصحت نداره.

مااراده بکنیم حتمامیتونیم ازکوه هیمالیابالابریم.

[rahaei]

من از ام اس بترسم؟
این ام اس کوچولو خیلی ضعیفه ترس نداره که بترسیم.

[الی کوچولو]

وقتی خدای به این مهربونی داریم ترس معنایی نداره
باید امیدمون در همه حال به خودش باشه

[مهري]

نه نمی ترسم اما از وقتی ام اس گرفتم از خیلی چیزهای اطرافم دل آزارم.
از نظر جسمی ذره ای مشکلی ندارم ولی طوری رفتار میشه انگار زیر ذره بینم.
واالله ازش نمی ترسم

[hamid t]

ای بابا..............
دست رو دلم نزار که خونه
من دو سال بعد از تشخیص بیماریم فهمیدم ام اس دارم به لطف پنهان کاری خانوادم
خب بعدش که فهمیدم گفتم دو ساله دارم فرقی تو زندگیم ایجاد نشده
خلاصه نفهمیدم کی مبتلا شدم که بترسم یا نترسم