ارسالها: 15
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2010
تشکر های اهدا شده: 3
تشکر های دریافت شده :8 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري :
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
تکرر ادرار در ام اس کی شروع میشه وچه شکلیه اخه مدتیه که هی دلم میخواد دم به دقیقه برم توالت ان هم با حجم بالای ادرار
ارسالها: 148
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Mar 2010
تشکر های اهدا شده: 61
تشکر های دریافت شده :227 بار در 121 پست
سال تشخيص بيماري : 1381
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
یادمه اون موقع معلم بودم یه ماه بود راه رفتنم مشکل پیدا کرده بود الان که فکر میکنم هیچ کس به نظرش یه ذره هم غیر طبیعی نیومده بود که من مشکل دارم تازه داییم فوت کرده بود و همه جا ریخته بود به هم خودم تنهایی رفتم پیش یه دکتر مغز و اعصاب که پیدا کرده بودم اول فرستاد منو آزمایشگاه هر آزمایشی که تو دنیا بود فکر کنید روم انجام دادن 3 تا سرنگ گنده خون گرفتن از این آزمایشهای روتین همیشگی بگیر تا ایدز تنها بودم و انقدر خون گرفته بودن که گیج بودمو راه نمیتونستم برم بعد هم بازم خودم تنهایی رفتم MRI دکتره 4 قسمت رو هم با تزریق و هم بدون تزریق خواسته بود 2 ساعت اون تو بودم . کلا هیچکی نمدونست من کجام و دارم چه غلطی میکنم تا این که بالاخره جواب MRI رو که گرفتم دیدم توش نوشته MS خوب بعد از این که مطمئن شدم تازه تو خونه اعلام کردم و اون موقع بود که شهر به هم ریخت آخه گارد بدی نسبت به این بیماری داشتن و تازه 2 سال میشد که دایی کوچیکم که این بیماری رو داشت فوت کرده بود برای همین همش انکار میکردن و از دکتر عفونی من و میبردن بیش داخلی از اونجا پیش یه دکتر دیگه و دیگه ... کلا به جای اینکه یکی بیاد ببینه من حالم چطوره من مواظب بقیه بودم و از همه بیشتر نگران مامانم و بعد هم طبق تجویز دکترم دیگه مدرسه نرفتم و وسط سال مجبور شدم بچه ها مو ترک کنم
ارسالها: 204
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Mar 2010
تشکر های اهدا شده: 540
تشکر های دریافت شده :749 بار در 367 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : دکتر فیاض نکو
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
دکتر شهرستانم بهم نگفت که ام اس دارم و منو بستری کرد و کورتون رو شروع کردیمخیال میکردم با کورتون مشکلم حل میشه.ولی چون تو بیمارستان خوب رسیدگی نمیکردن پاشدم اومدم نهران.دکتر معاینم کرد عکسای mri رو دید و بهم گفت که ام اس دارم.اصلا تا اون وقت نمیدونستم که امس چیه.واسه همون کلی بیخیال بودم .ولی پدر مادرم و اطرافیانم کلی واسم نگران بودن و دلسوزی میکردن. خلاصه بستری شدیم و بازم کورتون شروع کردیم. بعد از مرخص شدن که دکتر واسم سینووکس نوشت و وقتی از قیمتش باخبر شدم تازه فهمیدم که چه بیماری باکلاسی گرفتم که انقد هزینه امپولمه.یواش یواش تر به دلم نشست و کلی افسرده شدم.علی که همیشه شاد بود و دیگرون رو هم شاد میکرد تبدیل شد به یه پسر گوشه گیر و ساکت.دیگه حوصله بگو بخند نداشتم.واسه خودم هیچ آینده ای نمیدیدم.تا این که با شما دوستای خوبم آشنا شدم و حالم با وجود شما روز به روز داره بهتر میشه.از همتون ممنونم دوستای خوبم.
دشنام خلق را ندهم جز دعا جواب ....ابرم که تلخ گیرم و شیرین عوض دهم
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23484 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
تا حالا چندین نفر گفتن که علایم ام اس در اونها بعد از یه اتفاق بد مثل فوت یک عزیز یا یک تنش و ناراحتی مهم ظاهر شده.
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 78
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: Feb 2010
تشکر های اهدا شده: 52
تشکر های دریافت شده :182 بار در 40 پست
سال تشخيص بيماري : 88 (ابتلا 84)
دكتر معالج : آزاریانس
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
منم بعد یه بحران روحی شدید دچار شدم متاسفانه
ارسالها: 148
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Mar 2010
تشکر های اهدا شده: 61
تشکر های دریافت شده :227 بار در 121 پست
سال تشخيص بيماري : 1381
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
مال من خیلی وحشتناک بود ولی نمی تونم بگم
ارسالها: 13
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2010
تشکر های اهدا شده: 68
تشکر های دریافت شده :35 بار در 14 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : دکتر سیگارودی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
منم دقیقا یه روز بعد از امتحان کارشناسی ارشد دچار حمله شدم.دکترم کورتون واسم شروع کرد ولی علتشو نگفت.
من خودم با فضولی از روی جواب MRI فهمیدم...
پرواز را خواهم آموخت.همچون تو،همچون دیروز...
ارسالها: 15
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2010
تشکر های اهدا شده: 3
تشکر های دریافت شده :8 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري :
دكتر معالج :
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
به حرفتون گوش کردم ورفتم پیش دکتر جدید گفت که این مشکلاتت عصبیه برو زندگیتو بکن دارم دیوانه میشم سرگیجه وتاری دید ازیتم میکنه شما هم که جوابمو نمیدهید
ارسالها: 530
موضوعها: 25
تاریخ عضویت: Jan 2010
تشکر های اهدا شده: 2409
تشکر های دریافت شده :2925 بار در 1018 پست
سال تشخيص بيماري : مهر1388بیمار شد
دكتر معالج : دکتر بانکی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2010/04/19, 07:45 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2010/04/19, 08:14 AM، توسط pariya.)
(2010/04/19, 07:35 AM)5233 نوشته است: به حرفتون گوش کردم ورفتم پیش دکتر جدید گفت که این مشکلاتت عصبیه برو زندگیتو بکن دارم دیوانه میشم سرگیجه وتاری دید ازیتم میکنه شما هم که جوابمو نمیدهید
اگر دکتر جدیدتون با دیدم ام آر آی اول و دومتون باز هم ام اس را رد کرده، پس بهتره نگران نباشید.
اگر دارو داده بهتره داروهاتون را مصرف کنید و منتظر باشید تا با اتمام داروها تاثیره اونها رو ببینید.
مطمئناً اگر ناراحتی و استرس را از خودتون دور کنید حالتون خوب میشه.
شخصيت منو با برخوردم اشتباه نگير!
شخصيت من چيزيه كه "من" هستم اما برخوردِ من بستگي به اين داره كه "تو" كي هستي...!
ارسالها: 21
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2010
تشکر های اهدا شده: 64
تشکر های دریافت شده :30 بار در 18 پست
سال تشخيص بيماري : 1386
دكتر معالج : دکتر نجاران
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
من هم بعد از یه دوره بحران روحی این بیماری رو تجربه کردم اما هنوز هم نمی تونم قبولش کنم خیلی برام سخته یه جورایی احساس می کنم با آدمهای عادی دوروبرم فرق دارم
اگر تنها ترین تنها شوم بازهم خداهست