ارسالها: 1,185
موضوعها: 55
تاریخ عضویت: Jun 2009
تشکر های اهدا شده: 2761
تشکر های دریافت شده :7724 بار در 1749 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
(2010/06/23, 10:37 AM)ستایش نوشته است: ولی من واقعاً از ام اس می ترسم هیچ جوری هم ترسم تموم نمیشه
نمی دونم چکار کنم حتی نمی تونم آمپولمو خودم بزنم
خوب منم نمیتونم آمپولم و خودم بزنم
خیلی سختمه
............................
شما هم بترس ... هیچ موردی نیست ... بالاخره ترست میریزه
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2
ارسالها: 10
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2010
تشکر های اهدا شده: 127
تشکر های دریافت شده :55 بار در 33 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : دكتر نجف آبادي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
من از ام اس مي ترسم ، از خودش نه، از اثراتش كه داره زندگي منو تحت تاثير قرار مي ده
ام اس باعث شده از كارم بيام بيرون، اعتماد به نفس ندارم. هرچي بهم ميگن هيچي نيست، ببين الان كه خوبي، بازم تاثير نداره. چند روز پيش رفتيم پيش دكترم، جريانو بهش گفتن بيچاره دكتر كلي با من صحبت كرد منم قبول كردم تا چند ساعتم خوب بودم ولي از فرداش دوباره همون آش شد همون كاسه. خودم خيلي سعي مي كنم به خودم تلقين كنم كه چيزيم نيست اما بي فايدست چون تا مي يام به ام اس فكر نكنم نوبت تزريق بعدي مي رسه. ستايش جون منم مثل تو هيچ جوري ترسم تموم نمي شه.
ديگر گذشته را به باد نخواهم سپرد
گذشته من با وجود تو بهشتي است
كه من آن را با ذره ذره هستي ام به آينده خواهم سپرد
ارسالها: 389
موضوعها: 16
تاریخ عضویت: Apr 2010
تشکر های اهدا شده: 4389
تشکر های دریافت شده :2984 بار در 980 پست
سال تشخيص بيماري : آذر 88
دكتر معالج : ...
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : رشت
واسه چي مي ترسيد ،مگه قراره چي بشه !
اگه قرار باشه خداي نكره زبونم لال اتفاقي هم برامون بيوفته ، با ترس داشتن هم امروز رو خراب كرديم هم فردامونو !
ام اس يه بيماريه كشنده نيست ،فقط ممكنه (بود بهتره)كه تواناييمونو ازمون بگيره ، علم پيشرفت كرده ،همين روزاست كه درمانش پيدا بشه
من مطمئنم هممون خوب ميشيم و هيچ اتفاق بدي برامون نميوفته!اينا خوشبيني افراطي نيست ،تلقين هم نيست ، خزعبلات هم نيست === عين حقيقته
ترس رو بزاريد كنار و به چيزاي خوب فكر كنيد
اگر همه انسانها کارکرد مغزشان یک میلینیوم شکمشان میبود دنیا تعریف دیگری میداشت.
ارسالها: 560
موضوعها: 20
تاریخ عضویت: Feb 2010
تشکر های اهدا شده: 1190
تشکر های دریافت شده :2458 بار در 1164 پست
سال تشخيص بيماري : 89 ( CIS)
دكتر معالج : سید مسعود نبوی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
2010/06/27, 10:43 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2010/06/27, 10:43 AM، توسط maryamm.)
بچه ها یه چیزی بگم
فقط دعوام نکنید ها
به خدا خوب چی کار کنم
شده دیگه
من دارم میترسم
یعنی ترسه داره میاد
یعنی اومده
یعنی عینه کنه می مونه
یعنی ولم نمی کنه
باور کنید همش پرش میدم
همش پرتش می کنم اونور
همش حواسمو پرت می کنم
ولی هی میاد
میگه می خواد بشه عضوی از وجود من
ول کن هم نیست
غلط می کنه این کارو بکنه
ولی نمی دونم دیگه چی کارش کنم
خدا یا کیفیت رو فدای کمیت نکن. کمتر خلق کن ولی آدم خلق کن!
ارسالها: 869
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Nov 2009
تشکر های اهدا شده: 4839
تشکر های دریافت شده :5566 بار در 2439 پست
سال تشخيص بيماري : آبان 88
دكتر معالج : رفته خارج ديگه برنمي گرده ...
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : هرجا تو باشي
مريم سعي نكن ازش فرار كني چيزيه كه وجود داره در تو
فقط نبايد خيلي جديش يگيري آخه خيلي پر روهه و موزي سريع خودشو گم ميكنه
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
ارسالها: 1,185
موضوعها: 55
تاریخ عضویت: Jun 2009
تشکر های اهدا شده: 2761
تشکر های دریافت شده :7724 بار در 1749 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
توی ترست غرق شو ... بهش عادت میکنی
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2
ارسالها: 229
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 469
تشکر های دریافت شده :812 بار در 282 پست
سال تشخيص بيماري : 86
دكتر معالج : دكترقايقران- دكتر صحرائيان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
با ترست كنار بيا ، سعي نكن به زور از خودت دورش كني ، يكبار براي هميشه باهاش روبرو شو
بشناسش و پيش خودت حلش كن
بي خيال حرفايي كه تو دلم جا مونده
ارسالها: 63
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2010
تشکر های اهدا شده: 491
تشکر های دریافت شده :253 بار در 91 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکترخوب بهم معرفی کنید
داروي مورد استفاده : آونکس
محل سکونت : در کنار شما
من با حرفای anita موافقم.همین نظررودارم.ازاثراتش میترسم،ازش بدم میاد.چون زندگیمو،درسمو،ورزشمو همه چی رو ازم گرفته،هیچ دلیلی واسه زنده بودنم نذاشته.کاش حالا که درمان نداره،آدمومیکشت و خلاص میشدیم نه اینکه زجرکشمون کنه.آقاسینا وآقاحمید،خوش به حالتون که باهاش کناراومدید.من نمیتونم وتاوقتی که باهامه ازش میترسم
حرف هایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هرکس به اندازه حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
ارسالها: 24
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Jul 2010
تشکر های اهدا شده: 60
تشکر های دریافت شده :53 بار در 21 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : غفارپور
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
می خور که هرکه آخر کار جهان بدید
از غم سبک برآمد و رطل گران گرفت.....
به امید این مقام از رضایت...
ارسالها: 412
موضوعها: 43
تاریخ عضویت: Feb 2010
تشکر های اهدا شده: 2199
تشکر های دریافت شده :2712 بار در 492 پست
سال تشخيص بيماري : 73
دكتر معالج : ملکیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : کرج
اولش طبیعیه که همه میترسند اما هر طور فکر کنید همونطور میشه.
من 18 ساله بودم که مبتلا شدم. اونموقع فکر میکردم که تا 30سالگی زمان خیلی زیادی مونده بنابراین به این فکر کردم که اگر تا همون سن بتونم راه برم خیلی خوبه و بعدش مهم نیست.
اما زمان خیلی زود گذشت و من در شرف 30سالگی دیگه نمیتونستم راه برم هرچند که این فکر برای همون زمان بود و دیگه هیچوقت بهش فکر نکرده بودم اما ضمیر ناخودآگاهم کار خودش را کرد.
اما بعدش اصلا نترسیدم که این شرایط دائمی باشه و همش منتظر بودم که یک حمله گذرا باشه و بزودی دوباره راه برم. هرچند که این اتفاق خود به خود نیفتاد اما باز هم این فکرم باعث شد که دنبال درمان رفتم و تسلیم نشدم. دیگه به فکر کنترل بیماری نبودم چون کار از کنترل گذشته بود.
الان از هیچ بیماری ای نمیترسم و به امید خدا تصمیم دارم روشی را که طی کردم در سطح وسیعی مطرح کنم.
قدیمیها راست گفتند که ترس برادر مرگ هست.
در زمان حال زندگی کنید دوستان و اطمینان داشته باشید که فردا روشنه و درمان به هر شکلی که باشه در راه هست که به شما برسه.
به قول دکتر شریعتی:
چقدر ناراحتیها کشیدم برای اتفاقهایی که هیچوقت نیفتاد
من هم ام اس داشتم.