وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

نسخه کامل: ام اس را برای طرف مقابل (برای ازدواج) چگونه مطرح کنم ؟
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16
اگر قرار باشه ادامه نده از همون اول بهش بگید آقا ببخشید من یک چیز بگم ؟ میگه بگو جانم agreement2 بعد بگید من ام اس دارم Shy بعد میگه جانـــــــــــــــــــــم ؟؟؟؟ confused بعد بگید اگر می خواهی واستی حرفات رو بگو و الا پاش برو بزار نفر بعدی بیاد happy0065.gif
Next love28

والا !!!! confused2
والا همینکه گفتم ام اس گفت هرچی باشه و هر دردی باشه من هستم و میمونم....حالا نمیدونم کله ش داغ بود یا...
به مظر من خوب مخشو بزنین بعد بگین ام اس دارم ...evilgrin0039.gif مطمئنن اونی که عشقی نداره یا عشقش به وجود نیومده که فورا عقب میکشه.
نمیدونم چرا کارم به اینجا رسیده که همه اون کسایی که من رو میشناسن و از ام اسم باخبرن الآنا بهم میگن مریم! دختر تو چرا داری با زندگیت بازی میکنی؟!!..
چرا داری به بختت پشت پا میزنی؟!!..
چرا هی میگی نه؟!!...
دختر خدا قهرش میگیره!!..
یه روزی میرسه که دیگه این اوضاع نیست برات!!..
یه روزی میرسه که دیگه مثل الآن جوون نیستی!!..
سنت رفته بالا!!!!jumping0047.gifjumping0047.gif (خب همش 21 سالمهconfused2 )
و...
میگم خوب شما میگین چیکار کنم که کسی با ام اس من کنار نمیاد؟
میگن آخه لزومی نداره تو این قضیه رو به طرفت بگی!!چطوری میتونه بفهمه تو که حالت خوبه،چیزی کسی نمیفهمهSadSadSad
ای خدا ....sad2
من دلیل دلسوزیا رو نمیفهممsad2sad2
مریم جان ازشون بپرس خودشون چه حسی بهشون دست میده اگه یه روزی بفهمند عروس/دامادشون دچار یه بیماری اینطوری بوده ولی ازشون مخفی کرده؟!
بهرحال فرصت ها رو از دست نده با طرف حرف بزن قبول کرد که مبارکه قبولم نکرد که بی خیالicon_cry
زندگی ای که بخواد با پنهون کاری تشکیل بشه تا آخرش معلوم هستش به کجا میکشه

یه پسر حتی اگه با وجود دونستن امکان این رو داشته باشه باهات زندگی کنه مطمئن باش یعنی بهت قول میدم اگه همین پسر ده برابر علاقه داشته باشه و بفهمه ازش پنهون کردی و بعدا متوجه بشه

به همون شدت هم ازتون نفرت پیدا میکنه و در اولین فرصت جدا میشه
چون به شعور و صداقتش توهین شدهbadtastebadtastebadtaste
(2014/05/01, 01:51 PM)مرتضی نوشته است: [ -> ]زندگی ای که بخواد با پنهون کاری تشکیل بشه تا آخرش معلوم هستش به کجا میکشه

یه پسر حتی اگه با وجود دونستن امکان این رو داشته باشه باهات زندگی کنه مطمئن باش یعنی بهت قول میدم اگه همین پسر ده برابر علاقه داشته باشه و بفهمه ازش پنهون کردی و بعدا متوجه بشه

به همون شدت هم ازتون نفرت پیدا میکنه و در اولین فرصت جدا میشه
چون به شعور و صداقتش توهین شدهbadtastebadtastebadtaste

بله منم اینو بهشون میگم
حتی گفتم اگه من ازدواج نکنم بهتره یا اینکه با دروغ ازدواجی سر بگیره و بعد از فهمیدن طرفم کار به طلاق بکشه؟؟!! کدومش بهتره؟ اینکه از همون اول همه چی رو بزاری وسط و راستشو و بگی و اگه خواست باهام میمونه و اگه هم نه از همون اول میره...

(2014/05/01, 01:53 PM)موناامیدوار نوشته است: [ -> ]راه نجات انسان در راستی است...امام علی(ع)
بدون ازدواجم میشه خوش بود

مونا جونمsad2sad2sad2sad2sad2sad2
سلام دوستان...
من یه سوالی پیش اومد واسم شاید قبلا بحثش شده باشه!!
میخواستم بدونم من دارم وارد 1 رابطه ی احساسی میشم (نسبتا جدی -_-) سنتی هم نیست ... آیا درسته همین اول بیماریمو بگم به ایشون ؟؟؟ نگرانم 1 کم ! confused2confused2angry2

دوست دارم 1 کارشناس جوابمو بده .. ممنون میشم Confusedwink2
من کارشناس نیستم عزیزم ولی می تونم در پی تجاربی که داشتم و دیدم بهت یه چیزی بگم اون هم اینه که همه آدمها واسه خودشون راز دارن رازهایی که شاید هیچ وقت حدسش هم نزنی پس فکر نکن که تو فقط راز داری برای همین عجله نکن بسپر اول از همه دست خدا تا هر چی لازمه واست آشکار بشه رو بهت نشون بده بعدش هم بسپر به زمان بذار رابطه بیشتر پیش بره تا جایی که شناختت بیشتر بشه در مرحله آخر بگو. اگر هم گفت چرا همون اول به من نگفتی بگو فکر نمی کردم مسله مهمی باشه چون برای خودم اصلا مهم نیست و باهاش مشکلی ندارم حالا اگه تو مشکل داری یه بحث دیگه است. ;-)
موفق باشی ;-)
سلام سمیرا جان ..icon_question
منم کارشناس نیستم ولی نظر شخصیمو میگم
به نظر من با طرفت رو راست باش من همچین موردایی داشتم که به قول لیلی جان گذاشتم بیشتر بشناسمش بعد درباره ی مریضیم بگم ولی زمانی که فهمید گفت شاید برا شما مسئله ای نداشته باشه ولی برا من مهمه ..
بعد از اون زمان اگه موردی پیش میومد مریضیمو بهش میگفتم تا قبل از اینکه این وسط احساس یا رابطه ی عمیقی پیش بیاد تکلیف مشخص بشه اگه طرفتون واقعا شما رو بخواد با مریضی هم کنار میاد اگرم که نه بیخیالش ..
پنهان کردن مریضی یه جور ترسه ولی اگه اول کار همه چی گفته بشه خیالت راحته که هم با طرف و هم با خودت روراست وصادق بودی
بازم میگم اینا همش نظر شخصیه
موفق باشی خانومم...icon_questionagreement2
منم با لیلی موافقم.
اصن شاید بعده یه مدت احساس کردی اونی نیس که میخوای.پس چرا بدونه؟مرحله آخر بگو که دیگه مطمئن باشی اونیه که میخوای.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16