2012/05/02, 09:43 AM
2012/05/02, 09:48 AM
(2012/05/01, 04:00 PM)فریبا20 نوشته است: [ -> ]فردا شب خونمون خبره یه پسر قراره بابیاد من چی جوری بگم ام اس دارم تا بگم که فرار میکنه؟؟؟؟
فریبا جان صداقت شرط اول است در زندگی اگه دروغ بگی یک عمر عذاب وجدان خواهی داشت !! تازشم شاید دیدش خوب باشه به خود پسره تنهایی بگو
2012/05/02, 10:09 AM
بخاطر اسمت ؟ فکر کردم پسری بهرحال منطقی و راستش رو بگو یا میخواد یا نه
اگه دوست داشته باشه و اشنایی ازش داشته باشی باید یکمی حدس بزنی که چه عکس العملی نشون میده اگه میشناسیش که فکر میکنم باید چندجلسه ای صحبت بکنید که یه شناختی پیدا کنید و بعد بگی وگرنه معلومه خیلی راحت ول میکنه عزیز
اگه دوست داشته باشه و اشنایی ازش داشته باشی باید یکمی حدس بزنی که چه عکس العملی نشون میده اگه میشناسیش که فکر میکنم باید چندجلسه ای صحبت بکنید که یه شناختی پیدا کنید و بعد بگی وگرنه معلومه خیلی راحت ول میکنه عزیز
2012/05/02, 08:23 PM
پس ما چند جلسه با طرف صحبت کنیم و وقتی از نظر ما فرد ایده آلی اومد؛ بهش ماجرا رو بگیم. حالا اگه طرف گفت من قدرتشو ندارم یا به هر بهونه ای پیشنهادشو پس گرفت، فکر نمی کنید ماها از لحاظ روحی بهمون ضربه وارد میشه؟؟؟
من این تجربه رو دارم و دیگه تکرارش نمی کنم. خیلی طول کشید تا باهاش کنار اومدم. ترجیح میدم کسی که نه میگه من باشم تا طرف مقابل.
من این تجربه رو دارم و دیگه تکرارش نمی کنم. خیلی طول کشید تا باهاش کنار اومدم. ترجیح میدم کسی که نه میگه من باشم تا طرف مقابل.
2012/05/03, 06:57 PM
قبول کنین کمی هم انتخاب سخت میشه برا طرف مقابلتون مخصوصا ماها که اطرافیانمون دید خوبی از ام اس ندارن
من از خودم میگم...بنده خدا همینکه عقدم کرد حمله دومم رسید...حمله ی اولم مجرد بودم و مشکوک به ام اس...قبل از نامزدیمون هم حمله داشتم و بهش گفتم که من یه مشکل دارم که یا به خوبی ختم میشه یا نه ...میخوام بدونی و بیای جلو...
عقد کردیم و حمله داشتم تا 2سال از زندگی مشترکمون گذشت و هنوز قطعی نگفتن ام اسه...تا ام آر آی آخرم که گفتن ام اسهودکتر بهش گفت و اون همش مراقب من بود و میگفت من نمیخوام این حرفو باور کنم...چون همدیگه رو دوست داشتیم گفت به پات میمونم حتی یه روز از عمرت مونده باشه...
عشق اینجا خیلی تاثیر داره تو این موضوع
حتی من بارها خودم بهش پیشنهاد دادم که سد راهت نشم و با ناراحتی او مواجه شدم...پس هرکی عاشقه و دوست داره ام اس و ... کاره ای نیستن
من از خودم میگم...بنده خدا همینکه عقدم کرد حمله دومم رسید...حمله ی اولم مجرد بودم و مشکوک به ام اس...قبل از نامزدیمون هم حمله داشتم و بهش گفتم که من یه مشکل دارم که یا به خوبی ختم میشه یا نه ...میخوام بدونی و بیای جلو...
عقد کردیم و حمله داشتم تا 2سال از زندگی مشترکمون گذشت و هنوز قطعی نگفتن ام اسه...تا ام آر آی آخرم که گفتن ام اسهودکتر بهش گفت و اون همش مراقب من بود و میگفت من نمیخوام این حرفو باور کنم...چون همدیگه رو دوست داشتیم گفت به پات میمونم حتی یه روز از عمرت مونده باشه...
عشق اینجا خیلی تاثیر داره تو این موضوع
حتی من بارها خودم بهش پیشنهاد دادم که سد راهت نشم و با ناراحتی او مواجه شدم...پس هرکی عاشقه و دوست داره ام اس و ... کاره ای نیستن
2012/05/03, 07:23 PM
البته به بخت بلند هم بستگی داره و شانس درست نمیگم ؟
2012/05/03, 07:25 PM
بلی بلی منم اینو خیلی قبول دارم
2012/07/05, 11:24 AM
بستگی به طرف مقابل داره اگه توی حرفاش بفهمید ترسو هست فک کنم اگه بگید ام اس دارید سکته رو میزنه ولی اگه ادم مقاومی بنظر بیاد بعد از چپند جلسه و ماهها صحبت و شناخت بهش میتونید بگید و نظرش رو بپرسید اگه رفت که هیچی اگه موند میتونید برید یپش دکتر و بقیه ماجرا ...............
البته برای اوناییکه واقعا قصد ازدواج رو دارن
البته برای اوناییکه واقعا قصد ازدواج رو دارن
2012/07/06, 04:58 PM
به نظرم :
اینکه اول بزارید طرف مقابل شما رو بشناسه بعد از مریضیتون بگید چون ممکنه شخصیته شما با یک کلمه ام اس محو بشه و تمام
ولی اگر شما رو شناخت اون وقت میتونید این ام اس رو به طرف مقابل بشناسونید و این راهی میشه که هم شما رو خوب شناخته و هم از ام اس به طور صحیح اطلاعات دادید
چون قیل شناخت از شما فقط میشنوه و شاید برای همیشه بره..واین نوع بدترین حالتی است که بشه ام اس رو شرح داد
اینکه اول بزارید طرف مقابل شما رو بشناسه بعد از مریضیتون بگید چون ممکنه شخصیته شما با یک کلمه ام اس محو بشه و تمام
ولی اگر شما رو شناخت اون وقت میتونید این ام اس رو به طرف مقابل بشناسونید و این راهی میشه که هم شما رو خوب شناخته و هم از ام اس به طور صحیح اطلاعات دادید
چون قیل شناخت از شما فقط میشنوه و شاید برای همیشه بره..واین نوع بدترین حالتی است که بشه ام اس رو شرح داد
2012/07/06, 05:39 PM
اولین بارمرگم بود طرف هم خوردم کرد واسه این گفتم خواستگار نمیخام
جالب این بود خودش یه بیماری ارثی داشت بیماری مربوز به مثانه اسمش خارجی بود
من24 سالم بود بد برخورد کرد
جالب این بود خودش یه بیماری ارثی داشت بیماری مربوز به مثانه اسمش خارجی بود
من24 سالم بود بد برخورد کرد