[مریم۷۲]

.............

[سمیرا67]

مریم جان این ترسا برا همه هست چه msباشه چه نباشه اونچه خدا بخواد پیش میاد چه باmsچه بی اون به این فکر کن که برگی بدون خواست خدا از درخت نمیافته به خدا اعتماد کنیم من مطمئنم جواب اعتمادمون رو میده msیه امتحانه یه امتحان سخت که میشه ازش سربلند بیرون اومد

[مریم۷۲]

..............

[سمیرا]

از ام اس نمیترسم چون حریفم نمیشه اما از نگاه آدما و گفتنش به اونا میترسم

[neghar]

من هم مثل سمیرا نظر دارم.

[مریییم]

اون اوایل که هر شش ماه حمله داشتم از ام اس میترسیدم
به دکترم میگفتم چرا هر شش ماه من یه حمله دارم
که همین ترس کار دستم داد بار آخر حملم بعد سه ماه بود نه شش ماه
که بخاطر همین ترس بیماری به من غلبه میکرد
برا همین بعد حمله آخرم دیگه هیچوقت نترسیدم
هیچوقتم به بعد بیماریم فکر نکردم

[yaldaaref]

من میترسم هنوز بعد از 5 سال که ام اس دارم هنوز ازش میترسم چون که نمیدونم که میخواهد در آینده چه بلایی به سرم بیاره. من که تنها هستم مادر ندارم پدر ندارم و این ام اس من رو محتاج دیگران کرده ،ازش خیلی میترسم خیلی قوی هست.

[spring]

من نمیترسم چون این اعتقاد رو دارم که ام اس نتیجه تمام مشکلاتم توی زندگیه اشتباهاتی که توی گذشته داشتم روشهای غلطی که توی مشکلاتم ازشون استفاده میکردم

[ساناز66]

منم نمی ترسم چون هیچ غلطی نمی تونه بکنه
ولی با این دید مردم که در موردش میگن اره میترسم

[کارین]

راستش گاهی اره میترسم ولی خوب اتفاق هایی توی زندگی ممکنه بیفته هزاربرابر سخت تر ازاین اتفاق .خدارو شکر درهر حال نمی تونه هیچ انسانی به یقین بگه چند سال دیگه ممکنه چه زندگی ای داشته باشه .اطمینان داشته باشیم کسانی در دنیا هستند آرزو میکنند جای ما بودندپس شاد باشیم