•  قبلی
  • 1
  • 2(current)
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 10
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات : 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تاثير تشخيص ام اس در زندگي افراد
#11
من روزي كه فهميدم ام اس دارم خيلي راحت از دكتر تشكر كردم و اومدم بيرون خب چيه نمي دونستم چيه كه! تو سالن انتظار يه مرده بود گفتم آره دكتر گفت ام اس دارم (البته با خنده) يهو شروع كرد به دلداري كه چيزي نيست ايشالله داروش پيدا ميشه تازه فهميدم كه زيادم جالب نيستا. خلاصه سكته رو زدم همونجا كه فلج شدم رفتconfused اما خدا رو شكر سالها گذشت و منم پرو تر از اون موقع تازه يه دخمل خوشگلم دارم. love51 و بخاطر اونم كه شده سعي ميكنم هميشه شاد باشم آخه طفلكي وقتي حالم بد ميشه خيلي غصه مي خوره
شاد باشيدlove51
خوب باشيد و خوب بمانيد
#12
روز اولی که فهمیدم ام اس دارم تو بیمارستان بودم اونجا با یه نفر دیگه دوست شده بودم از روز اول باهم بودیم داروهامونم مشترک بود چون من و اون تنها جوونای بخش چشم بیمارستان بودیم(همه جراحی آب مروارید داشتنTongue) حسابی دوتایی بهمون خوش می گذشت انگار نه انگار خیلی بیخیال
تازه هربار که به دکتر یا پرستاری شروع می کرد به دلداری و این چیزا کلی بش می خندیدیم طرف کلا بیخیال می شد. اما...Huh
تو خونه اوضاع کاملا برعکس بود هرکی هر دکتری هر جایی می شناخت باهاش تماس گرفته بود و کلی دنبال علت و چرا و این چیزا. تازه همشون کلی نذرونیاز کرده بودن من خوب بشم
منم بیخیال با دوستم تو بیمارستان خوش می گذروندیم.foodanddrink
اما وقتی اومدم خونه و وضع خونواده رو دیدم کلی دپرس شدم اون موقع تازه حالم گرفته شد.:38:
#13
وقتی دکترم بهم گفت ازش پرسیدم سرطانه گفت نه
گفتم اگه سرطانم بود مساله نیست 5 روز بستری شدم
14 خرداد اومدم بیرون همون شب رفتم شمال و خیلی خوش
گذشت جاتون خالی
غیر از پدرم همسرم و دخترم هیچکی نمیدونه برای همین
تا حالا راحت بودم:35:
زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست امتحان ریشه هاست
#14
اون شبی که دکتر بهم گفت ام اس دارم کل بدنم یجوری بی حس شدangelangelangel
نا نداشتم از پله های مطب بیام پایین
اون شب خیلی بهم بد گذشتrolleyesrolleyesrolleyesrolleyes
از فرداش تو سایت انجمن ام اس با بچه ها آشنا شدم
حمید و دوستان این سایت راه انداختن دیگه کامل با ام اس ارتباط برقرار کردم شاید یکمی اذیتم کنه ولی در کل اوضاع نسبتا خوبagreement2agreement2agreement2
دوست دارم وقتی که چشمات می بندی....با من به دردای این دنیا می خندی....
#15
من مدتی عضلات گردنم درد میکرد با انجام ام ار ای تعدادی پلاک کوچک دیده شد با مراجعه به متخصص مغز اعصاب وگرفتن نوار چشم احتمال ام اس رد شد ومقداری داروی ارام بخش تجویز شدبا مصرف داروها وترس از اسم ام اس به مرور زمان تکرر ادرار و تاری دید گزگز وخاش پوست پیدا کردموبعد از شش ماه دوباره نوار وام ار ای را تکرار کردم ونظر دکتر دوباره رد ام اس بودوگفت که مشکل عصبی است به نظر شما من چه کار کنم
#16
(2010/04/12, 09:53 PM)5233 نوشته است: من مدتی عضلات گردنم درد میکرد با انجام ام ار ای تعدادی پلاک کوچک دیده شد با مراجعه به متخصص مغز اعصاب وگرفتن نوار چشم احتمال ام اس رد شد ومقداری داروی ارام بخش تجویز شدبا مصرف داروها وترس از اسم ام اس به مرور زمان تکرر ادرار و تاری دید گزگز وخاش پوست پیدا کردموبعد از شش ماه دوباره نوار وام ار ای را تکرار کردم ونظر دکتر دوباره رد ام اس بودوگفت که مشکل عصبی است به نظر شما من چه کار کنم

عزیزم علائم خیلی از بیماری ها مثل هم هستند اگه ام اس رد شده موضوع مهم اینه که در مورد علت اصلی بیماریت بیشتر تحقیق کنی
با دکتر دیگه ای موضوع رو مطرح کن و خیال خودت رو راحت کن
مهمترین چیزی که استرس بیماری رو کم می کنه علت و نوع بیماری
وقتی بیماریت رو بدونی خیالت راحت می شه حالا ام اس یا هرچیز دیگه
حتما اگه مشکلت ادامه داره با چندتا دکتر دیگه مشورت کن تا خیالت راحت بشهagreement2
#17
من کرمانشاه هستم چطوری به انجمن دسترسی پیدا کنم اگه باید بیام تهران برام سخته
[quote='5233' pid='14771' dateline='1271146938']
من کرمانشاه هستم چطوری به انجمن دسترسی پیدا کنم اگه باید بیام تهران برام سخته چرا تهدید میکنید
#18
كاربر 5233 عزيز . شما اگه شهر خودتون انجمن نداره . ميتوني عضو نزديكترين
شهري كه انجمن ام اس داره بشي . حالا دقيقان نميدونم كجا نزديكترينه.
فك كنم سينا بتونه كمكتون كنه .
یه زحمتی براتون دارم سر نمازایی که میخونید یاد این برادر کوچیکتونم باشید . ...
منو از دعاي خودتون بي بهره نذاريد.ممنون ...
خدانگهدار همتون باشه.
خدا خودش شام تاریک سپید کنه.
دست طبیعت گل عمر مرا نچین.
#19
(2010/04/12, 09:53 PM)5233 نوشته است: من مدتی عضلات گردنم درد میکرد با انجام ام ار ای تعدادی پلاک کوچک دیده شد با مراجعه به متخصص مغز اعصاب وگرفتن نوار چشم احتمال ام اس رد شد ومقداری داروی ارام بخش تجویز شدبا مصرف داروها وترس از اسم ام اس به مرور زمان تکرر ادرار و تاری دید گزگز وخاش پوست پیدا کردموبعد از شش ماه دوباره نوار وام ار ای را تکرار کردم ونظر دکتر دوباره رد ام اس بودوگفت که مشکل عصبی است به نظر شما من چه کار کنم

salam 5233 , doktore man ham be MS mashkok bod , ba gereftane abe nokha motmaen shod ke man MS daram, man pishnahade in test ro barat daram
#20
سلام
من كاربر جديد سايت هستم و خيلي خوشحالم كه ميتونم در بحثها و اطلاعاتي كه در اين سايت مطرح ميشه با شما همراه بشم.Shy
در رابطه با اولين روزي كه فهميدم به اين بيماري مبتلا شدم بايد بگم كه اصلا نميدونم اين روز كي اتفاق افتاد icon_cry دليلشم اينه كه خانوادم و پزشكي كه بيماري من رو تشخيص داده بود بخاطر شناختي كه از شخصيت من داشتند ، دست به يكي كردن و من رو گول زدن. البته شايدم چون نمي خواستم كه اين بيماري رو قبول كنم angry2 حرفهاي اونها رو مبني بر منفي بودن جواب آزمايشات و ام. آر . آي سريع قبول مي كردم و دنباله حرف رو نمي آوردم.
تا زماني كه دكتر برام داروي ربيف رو تجويز كرد و آب پاكي رو ريخت روي دستم. بهم گفت كه فقط به خودت بستگي داره كه بيماريت چقدر اذيتت كنه و داشتن روحيه نقش مهمي داره و سعي كن به اين موضوع فكر نكني، خلاصه كه خيلي با من صحبت كرد و براي همين راحت اين موضوع رو قبول كردم ، دليل رفتنمم به دكتر اين بود كه نيمه راست بدنم بي حس شده بود.
آرزو ميكنم يه روز همگي در مورد روزي صحبت كنيم كه بهمون خبر بدن بيماري شما كاملا از بين رفته smiling2 wink2
  
  •  قبلی
  • 1
  • 2(current)
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 10
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  مهارت های زندگي با ام.اس - مراقبت از خود Majid 41 32,832 2014/01/22, 03:32 PM
آخرین ارسال: یوسفی نازنین
  تاثير زغال اخته و ميوه هاي بنفش در ام اس nazaninn 15 9,961 2010/12/14, 11:00 PM
آخرین ارسال: mehdi.abdn
  تشخيص مراحل اوليه ام.اس با معاينه چشم fereshteh 0 2,374 2009/09/17, 02:35 PM
آخرین ارسال: fereshteh



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان