ارسالها: 56
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 1494
تشکر های دریافت شده :771 بار در 134 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : قره گزلی - صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
هیچ وقت دیگه ازدواج نمیکنم، تو 27 سالگی هم ازدواج کردم هم ام اس گرفتم هم طلاق گرفتم  کسی که 3سال عاشقم بود جا زد وای به بقیه
ارسالها: 102
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
تشکر های اهدا شده: 155
تشکر های دریافت شده :325 بار در 132 پست
سال تشخيص بيماري : 87
دكتر معالج : رضا پزشکی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اراک
فعلا من هیچ سابقه در این زمینه نداشتم هر وقت تجربه کسب کردم شما رو در جریان میزارم
ولی از نظر من بیماری ام.اس چیزه خواصی که نیست که برای ام.اس جا بزنن . این نشون میده عموم مردم آگاهی کامل در مورد ام.اس رو ندارن .
دقیقا خودتون روزی که تازه فهمیدین ام.اس دارین چه حسی داشتین ؟ مردم اونجورن . باید درست بهشون توضیح بدید
از ديروز بياموز، براي امروز زندگي كن و به فردا اميد داشته باش
ارسالها: 39
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2012
تشکر های اهدا شده: 642
تشکر های دریافت شده :292 بار در 81 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : دکتر پزشکی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2013/10/09, 11:22 AM)rezami نوشته است: فعلا من هیچ سابقه در این زمینه نداشتم هر وقت تجربه کسب کردم شما رو در جریان میزارم
ولی از نظر من بیماری ام.اس چیزه خواصی که نیست که برای ام.اس جا بزنن . این نشون میده عموم مردم آگاهی کامل در مورد ام.اس رو ندارن .
دقیقا خودتون روزی که تازه فهمیدین ام.اس دارین چه حسی داشتین ؟ مردم اونجورن . باید درست بهشون توضیح بدید وقتی به من گفتن ام اس داری خیلی سخت بود ولی مجبور بودم که قبول کنم چون خواه ناخواه ام اس شده بودم بخشی از زندگیم و کاریش نمیتونستم بکنم. حالا این مردم که شما میگی مجبور نیستن با چیزی کنار بیان زندگی خودشونو نگاه میکنن. به همین راحتی. حالا به بهترین نحو هم واسشون توضیح بدی نخوان قبول کنن نمیکنن
رها کردن کسی که برای شما ساخته نشده یعنی رسیدن به این درک که برخی آدمها بخشی از سرگذشتتان هستند نه بخشی از سرنوشتتان
ارسالها: 102
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2013
تشکر های اهدا شده: 155
تشکر های دریافت شده :325 بار در 132 پست
سال تشخيص بيماري : 87
دكتر معالج : رضا پزشکی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اراک
همه مردم که این جور نیستن بعضیا قبول میکنن بعضیا هم نه
اتفاقا اون کسی که بیماری ام.اس رو نمیتونه قبول کنه بدرد زندگی نمیخوره . آیا از پس مشکلات زندگی بر میتونه بیاد ؟
زندگی هم مشکلات داره هم خوشی هیچ کس تو این دنیا نیست که فقط خوشی دیده باشه و بلعکس . . .
از ديروز بياموز، براي امروز زندگي كن و به فردا اميد داشته باش
ارسالها: 179
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Mar 2012
تشکر های اهدا شده: 126
تشکر های دریافت شده :1318 بار در 368 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2013/10/12, 11:24 AM)فاطمه جون نوشته است: (2013/10/09, 11:22 AM)rezami نوشته است: فعلا من هیچ سابقه در این زمینه نداشتم هر وقت تجربه کسب کردم شما رو در جریان میزارم
ولی از نظر من بیماری ام.اس چیزه خواصی که نیست که برای ام.اس جا بزنن . این نشون میده عموم مردم آگاهی کامل در مورد ام.اس رو ندارن .
دقیقا خودتون روزی که تازه فهمیدین ام.اس دارین چه حسی داشتین ؟ مردم اونجورن . باید درست بهشون توضیح بدید وقتی به من گفتن ام اس داری خیلی سخت بود ولی مجبور بودم که قبول کنم چون خواه ناخواه ام اس شده بودم بخشی از زندگیم و کاریش نمیتونستم بکنم. حالا این مردم که شما میگی مجبور نیستن با چیزی کنار بیان زندگی خودشونو نگاه میکنن. به همین راحتی. حالا به بهترین نحو هم واسشون توضیح بدی نخوان قبول کنن نمیکنن
شدیدا تایید میشه
حالا این طرف میخواد هرکسی با هر شرایطی باشه
خودش رو به چالش نمیکشه
آسونترین راه رو انتخاب میکنه
میگه
ببخشید گلم من با اینکه خیلی بهت علاقه دارم و........ یه عالمه حرفای دروغ
ولی نمیتونم با این مسئله کنار بیام
منو ببخش
البته برای خودم اتفاق نیافتاده ولی به عینه چندین بار دیدم
ارسالها: 56
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 1494
تشکر های دریافت شده :771 بار در 134 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : قره گزلی - صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
(2013/10/12, 06:39 PM)rezami نوشته است: همه مردم که این جور نیستن بعضیا قبول میکنن بعضیا هم نه
اتفاقا اون کسی که بیماری ام.اس رو نمیتونه قبول کنه بدرد زندگی نمیخوره . آیا از پس مشکلات زندگی بر میتونه بیاد ؟
زندگی هم مشکلات داره هم خوشی هیچ کس تو این دنیا نیست که فقط خوشی دیده باشه و بلعکس . . . دوست عزیز همان قدر که پذیرش بیماری برای خودمون سخت بود برای دیگران هم سختِ، چه انتظاری داریم که یک نفر از اول شروع زندگیش از پس مشکلاتی که هیچ شناختی ازش نداره بر بیاد؟
این سطح شعوری که شما انتظارش رو داری هنوز راجب این بیماری ایجاد نشده متاسفانه
از دست این دیـوانــــه یار
از کـــف بــــدادم اعتبــــار
ارسالها: 20
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2010
تشکر های اهدا شده: 218
تشکر های دریافت شده :140 بار در 26 پست
سال تشخيص بيماري : اسفند 88
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
من ۲سال با یه پسری دوست بودم که از بچگی می شناختمش٫ خالش صمیمی ترین دوست مامانمه و مثل خاله ی خودم میمونه...
من از همون اول به دوست پسرم گفتم که ام اس دارم وراجع به همه چیز باهاش صحبت کردم ( خودم پزشکم ) خانوادش هم از طریق خالش میدونستن.
ما اخیراً تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم٫
میدونین خانوادش چی گفتن ؟؟؟
که این ام اس داره ٌ٫ ۲سال دیگه معلوم نیست چه وضعیه.. میمونه رو دستت !!!
باباشم گفته اگه باهاش ازدواج گنی خودم رو از پنجره پرت میکنم پایین   
اگه بدونین چه حالی دارم.از یه خانواده ی تحصیل کرده٫ که از قدیم آشناییم هیچ هم چین انتظاری نداشتم.
هرچی با خودم میگم فرهنگشون پایینه و دیدشون محدوده و..دلم آروم نمیشه!
با خودم حرف میزنم٫ هی گریم میگیره  .دلم بد شکسته  . ولی میدونم که قوی تر از قبل از جام بلند میشم و با موفقیتم بهشن ثابت میکنم که چقدر اشتباه قضاوت کردن .gif) 
تشکر شده توسط : | fireboud , الهام ج , mandana18 , neda.n , رامنا , شیرین , دربند , minoshka , همسر یک قهرمان , zenith , Exhautless |
|
ارسالها: 21
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Aug 2013
تشکر های اهدا شده: 65
تشکر های دریافت شده :82 بار در 22 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : onh
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
ارسالها: 280
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Jan 2012
تشکر های اهدا شده: 5069
تشکر های دریافت شده :6557 بار در 1254 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دكتر صحراييان
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت :
(2013/10/13, 11:42 PM)negar_ka84 نوشته است: من ۲سال با یه پسری دوست بودم که از بچگی می شناختمش٫ خالش صمیمی ترین دوست مامانمه و مثل خاله ی خودم میمونه...
من از همون اول به دوست پسرم گفتم که ام اس دارم وراجع به همه چیز باهاش صحبت کردم ( خودم پزشکم ) خانوادش هم از طریق خالش میدونستن.
ما اخیراً تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم٫
میدونین خانوادش چی گفتن ؟؟؟
که این ام اس داره ٌ٫ ۲سال دیگه معلوم نیست چه وضعیه.. میمونه رو دستت !!!
باباشم گفته اگه باهاش ازدواج گنی خودم رو از پنجره پرت میکنم پایین  
اگه بدونین چه حالی دارم.از یه خانواده ی تحصیل کرده٫ که از قدیم آشناییم هیچ هم چین انتظاری نداشتم.
هرچی با خودم میگم فرهنگشون پایینه و دیدشون محدوده و..دلم آروم نمیشه!
با خودم حرف میزنم٫ هی گریم میگیره .دلم بد شکسته . ولی میدونم که قوی تر از قبل از جام بلند میشم و با موفقیتم بهشن ثابت میکنم که چقدر اشتباه قضاوت کردن.gif)   گلم هر کسی لیاقت زندگی با ماهارو نداره
اونیکه الان جا میزنه خیلی بهتر از اونیکه که جوگیر بشه و بگه اوکی ولی بعد رسمی شدن جا بزنه و کم بیاره
هیچوقت بخاطر یه رابطه که تموم شده خودتو سرزنش نکن و زندگی رو تموم شده فرض نکن
هزار تا موقعییت بهتر از اون برات پیش میاد ولی به وقتش
من اینو به خیلی از دوستام گفتم.....گلم سعی کنین همون جلسه دوم به طرف قضیه ام اس رو بگین
نزارین بهش وابسته شین بعد......
این دوستی ها و جدایی های بعدش خیلی ضربه بزرگی به روحیمون میزنه
بخدا ارزش ماها خیلی بیشتر از اینهاست
قدر خودتو بدون عزیزم
زنـــــــــــــــــــــده ام با نفـــــــــــــــــــس تو...!
ارسالها: 56
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 1494
تشکر های دریافت شده :771 بار در 134 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : قره گزلی - صحرائیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
نگار کاش منم تو دوستی می شناختمش، من 5 ماه بعد از عقدم طلاق گرفتم 3 سال باهاش دوست بودم
بعد از عقدم بیماریم معلوم شد، حالا دیگه تمام شده و من حالم بهتره چون اون موقع خیلی خانواده اش رو مخم بودند، رفته بودیم ختم فامیلشون مادرشوهرم جلو فامیلاش گفت اوا مانیا چرا خانه نماندی استراحت کنی همه میدونن ام اس داری کسی از تو انتظار نداره  پاهام یخ کرد همه داشتن نگام میکردن، بعد گفت آره هر هفته آمپول میزنه به زور آمپولها سرپاست 
حالا اگر دور از جان پسرها مبتلا بشن دخترها پا همه چی وایمیستن نمونه اش تو این سایت پره، تازه مادر شوهر باز زبانش درازه که عروسم پسرمو مریض کرده  از این جماعت پرحرف کم فکر هیچ انتظاری نیست 
فقط بدان تنها نیستی
از دست این دیـوانــــه یار
از کـــف بــــدادم اعتبــــار
|