۱۴ تير ۱۳۹۱ - ۱۱:۰۷
فرارو- زهرا فدایی- گزارشها میگویند کشور ما که در حال حاضر با انبوهی از مشکلات دست و پنجه نرم میکند، در ده سال آینده به سبزه انواع سونامیها آراسته خواهد شد و اگر بیش از این تعلل کنیم با خسارتهای سنگین و جبرانناپذیر این حوادث، غافلگیر میشویم.
به گزارش سرویس اجتماعی فرارو؛ سونامی «ام اس» در راه است و در ده سال آینده، در هر خانواده ایرانی یک نفر مبتلا به «ام اس» میشود. اما این تنها خطری نیست که مردم کشور با آن دست به گریبان خواهند بود. طی سالهای آینده شیوع سرطان نیز 3 برابر میشود و احتمالاً در هر خانواده علاوه بر یک مبتلا به «ام اس»، یک مبتلا به سرطان نیز وجود خواهد داشت.
وضعیت نگرانکننده خانوادههای ایرانی در سالهای آینده
و این تازه آغاز ماجراست. ریزگردها و ذرات معلقی که در هوای آلوده تنفس میشود، اثرات خود را بعدها نشان خواهد داد. برای مثال همین آزبستهایی که علیرغم جنجالهای فراوان، نه کسی حاضر است جلوی ثبت و سفارش و واردات آنها را بگیرد و نه کسی از سود این الیاف پرخطر چشم میپوشد. در نهایت مردم باید انواع سرطانها و مشکلات ریوی را به عنوان پیشکش این تجارت پرزیان بپذیرند.
از طرف دیگر بر اساس آمار حال حاضر، از هر 4 نفر یک نفر به اختلالات روانی دچار است. بنابراین با حساب احتمالات در سالهای آینده در هر خانواده علاوه بر یک مبتلا به «ام اس» و یک مبتلا به سرطان، یک یا دو نفر هم مبتلا به اختلالات روانی خواهند بود.
سونامی خشکسالی هم از جمله بحرانهای زیستمحیطی است که در حد هشدار و اخطار باقی مانده است و با ادامه روند کنونی، زندگی و سلامت مردم، جانوران و گیاهان را با تهدیدی جدی مواجه خواهد ساخت.
سونامیهای اقتصادی و اجتماعی
اما هشدار وقوع سونامی تنها به تهدیدات سلامت مردم محدود نمیشود. برای مثال گفته میشود کشور در معرض سونامی بیکاری قرار دارد، آن هم به دلایل مختلف از جمله تداوم واردات بیرویه، افزایش یکباره و ناگهانی قیمتها و عدم پرداخت یارانههای تولید. دکتر حسین راغفر در گفتوگو با فرارو اصلیترین مسئله اقتصادی کشور را اشتغال خوانده و گفته است: «چنانچه مسئله اشتغال اولویت اول قرار بگیرد این امر خود به کاهش تورم میانجامد.»
مسئله گرانیها و سیر صعودی افزایش قیمتها خود حکایت دیگری است. نرخهای کمرشکن از کالاهای اساسی و اقلام خوراکی گرفته تا هزینههای سرانه درمان و آموزش و . . . دیگر از خطر وقوع سونامی و تورنادو هم عبور کرده است. و هم اکنون بسیاری از مردم در برابر بلای گرانی، از آینده خود و خانوادهشان بیمناکند.
از سوی دیگر، آمارهای ثبت احوال کشور افزایش طلاق را تأیید میکنند و سازمان پزشکی قانونی از افزایش خشونتهای خانوادگی به دلیل مشکلات اقتصادی خبر میدهد. پلیس جرائم جنایی نیز همسرکشی را صدرنشین قتلهای خانوادگی معرفی کرده است. و به این ترتیب هر هفته در مورد افزایش انواع آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی، خبری جدید میرسد.
ناکارامدی دولت، بیتفاوتی و منفتطلبی مردم
یکی از آسیبشناسان اجتماعی بسیاری از این اتفاقات را به دلیل برنامهریزیهای اشتباه و اقدامات نادرست سازمانهای مختلف میداند.
دکتر ابهری در این رابطه گفته است: «در حال حاضر 22 سازمان و نهاد میلیاردها تومان بودجه مملکت را صرف پیشگیری میکنند در حالی که نتیجه آن افزایش تعداد معتادان، عرفانهای کاذب، افزایش آسیبهای اجتماعی و .. بوده است. به همین دلیل مشخص است که حرکت ما حرکت رو به عقب بوده است. ما دچار پرکاری فرهنگی بیرونی و کم کاری فرهنگی درونی در جامعه شدهایم و به جای آموزش دینی باید تربیت دینی را در جامعه گسترش دهیم.»
اما برخی از کارشناسان معتقدند که هرچند دولت و مسؤولان کشور نقشی اساسی در مشکلات حال حاضر و سالهای آتی دارند و باید به عنوان سردمداران کشور زمینههای جلوگیری از وقوع سونامیهای بیماری، اقتصادی و اجتماعی را فراهم کنند، اما این به معنای شانه خالی کردن مردم از وظایف خود نیست.
مردم در شرایط فعلی دو موضع را در پیش گرفتهاند. در موضع اول نسبت به هر اخطار و هشداری حالت انفعال میگیرند و به گفته کارشناسان در برابر چالشهای پیش رو نشان میدهند که به «درماندگی پیش آموخته» دچارند.
به این ترتیب بسیاری از مردم در قبال مشکلاتی که آنها و هموطنانشان را تهدید میکند، به نوعی بیتفاوتی رسیدهاند و حل تمام مشکلات را به مسؤولان واگذاردهاند و هرکجا که باید قدمی برای مقابله با تهدیدهای احتمالی بردارند، با دلایل و توجیهات بسیار این وظیفه را به دیگران محوّل میسازند.
در موضع دوم هر فرد به فکر گرفتن ماهی از آب گلآلود است. آسیبشناسان اجتماعی این پدیده را مشکلآفرین و گاه خطرناک توصیف میکنند. روندی که این روزها بسیاری از مردم در پیش گرفتهاند و با شعار «کلاه خودت را سفت بچست، باد نبرد» آن را تعبیر میکنند. در چنین حالتی هر کس تنها به منفعت خود، آن هم در کوتاه مدت میاندیشد و عواقب احتمالی آن را در نظر نمیگیرد.
همانطور که دکتر ابراهیم رزاقی در بخشی از گفتوگویش به فرارو گفته است: «مردم ما بدون آنکه خود بدانند هرکدام یک تیشه برداشته و در حال قطع ریشههای اقتصاد کشور هستند.»