2012/05/07, 02:13 PM
امروزه توانايي منحصر به فرد سلولهاي بنيادي از مباحث ارزشمند علوم درماني است كه تحقيقات در اين زمينه روز به روز درحال گسترش است و نويد اين را ميدهد كه بسياري از بيماريها با بهرهگيري از سلولهاي بنيادي درمان شوند.
كارشناسان معتقدند همواره نقش سلولهاي بنيادي در درمان بيماريهاي گوناگوني مطرح است و روند رو به رشد دارد.
سلولهاي بنيادي و قابليت نوسازي
سلولهاي بنيادي، سلولهاي اوليهاي است كه از توانايي تبديل و تمايز به انواع مختلف سلولهاي انساني برخوردارند و از آنها ميتوان در توليد سلولها و در نهايت بافتهاي مختلف در بدن انسان، استفاده كرد.
تاريخچه تحقيقات سلولهاي بنيادي به قرن نوزدهم باز ميگردد و اولين سلول بنيادي واقعي به قرن بيستم كشف شده است.
سلولهاي بنيادي چند ظرفيتي هستند، يعني قابليت تبديل به بافتهاي مختلف اعم از بافتهاي عصبي، عضلاني و پوششي را دارند كه اين توانايي، محور اصلي توجه به سلولهاي بنيادي است، ضمن اينكه سلولهاي بنيادي سازنده بدن انسان است.
سلولهاي بنيادي درون جنين در نهايت به سلول، بافت و اندامهاي مختلف بدن جنين تبديل ميشوند برخلاف سلولهاي معمولي كه قادرند با تكثير، چند سلول از نوع خود را به وجود آورند، سلولهاي بنيادي همه منظوره و بسيار توانمندند و وقتي تقسيم ميشوند، ميتوانند به هر يك از انواع سلولها در بدن تبديل شوند، در واقع سلولهاي بنيادي از قابليت خود نوسازي هم برخوردارند.
دكتر احمد وثوق، معاون پشتيباني و خدمات تخصصي پژوهشگاه رويان ميگويد: با توجه به اينكه بيماريهاي اعصاب شيوع قابل توجهي در جوامع صنعتي و كشورهاي در حال توسعه دارند؛ يكي از اولويتهاي پژوهشگاه رويان، كاربردي كردن دانش سلولهاي بنيادي در درمان بيماريهاي مغز و اعصاب است، و از اين رو با گروههاي مختلفي كه در زمينه بيماريهاي مغز و اعصاب فعاليت دارند و در مراكز تحقيقاتي دانشگاهي كارهاي باليني را انجام ميدهند، همكاريهايي را شروع كردهايم و پروژههاي مشتركي درباره بيماري «ام – اس» و بعضي ديگر از بيماريهاي پيشرونده عصبي را به اجرا در آوردهايم و اميدواريم كه در آينده نزديك بتوانيم دانش علوم پايه را به طوركامل در اختيار پژوهشگران رويان قرار دهيم و با همكاري متخصصان اعصاب و نورولوژيستها، اين دانش را به مشاركت بگذاريم تا بتوانيم گامهاي بلندي در راه درمان بيماريهاي اعصاب برداريم.
سلول درماني
دكتر ناصر اقدمي، عضو هيات مديره پژوهشكده رويان نيز به گزارشگر روزنامه اطلاعات ميگويد: سيستم مغز و اعصاب، يك سيستم كاملاً پيچيده است ما سالها است روي آن كار ميكنيم تا بتوانيم روشهايي را پيدا كنيم و چون پيچيدگي زيادي نسبت به ساير اعضاي بدن مانند قلب و غضروف دارد، ديرتر به سراغ آن آمدهايم كه خوشبختانه از سال گذشته موفق شديم حداقل دو مطالعه باليني را در بخش مغز و اعصاب شروع كنيم كه يكي از آنها در مورد بيماران مبتلا به «ام – اس» است كه با استفاده از سلولهاي ميزا نشيمي، روند درمان بيماري شان سريعتر ميشود و ديگري در مورد بيماراني است كه دچار فلج مغزي شدهاند.
اين دو بيماري در سلول درماني، جزو كارهاي اولويتدار ما بودهاند و اميدواريم بزودي در مورد سكته مغزي و پاركينسون هم كارهاي تحقيقاتي را شروع كنيم.
وي ميافزايد: يكي از كارهاي ما در بخش سلول درماني، اين است كه بتوانيم شرايطي را ايجاد كنيم تا نتايجي را كه در بخش علوم پايه به دست ميآيد، وارد مرحله درمان و كلينكي كنيم تا بعد بتوانيم مطالعات باليني آن را نيز انجام دهيم.
وي همچنين يادآوري ميكند: در بحث سلول درماني، يكي از مسايل مهمي كه باعث ميشود ما اميدوار باشيم صنعتي سازي و ارائه خدمات درسطح خيلي گسترده اتفاق ميافتد، ايجاد بخشهاي كنترل كيفي درمورد اين تحقيقات است ما ميدانيم هر محصول توليد شده براي اينكه بتواند وارد بازار صنعت شود، بايــد مراحل و روندهايي را طي كند، كه تضمين كننده كيفيت خوب سلولهاي بنيادي است.
درمان فلج مغزي دركودكان
دكتر اقدمي در مورد درمان فلجمغزي كودكان با استفاده از سلولهاي بنيادي ميگويد: درحال حاضر يكي از روشهاي مرسوم درمان فلج مغزي كودكان، تجويز دارو براي آنان است تا اعصاب آنان شروع به ترميم كند، كه اغلب اين شيوه خيلي مؤثر نيست، روش ديگر، استفاده از حركات فيزيوتراپي و كاردرماني است كه با انجام آنها، تلاش ميشود عضلاتي كه به دليل بيماري تنبل شده و يا ازكار افتاده است، كم كم به حالت اوليه خود برگردد، كه اگر والدين حوصله به خرج دهند و درمان تجويز شده را پيگيري كنند، ميتوانند مانع پيشرفت بيماري شوند و از درگير شدن اندامهاي ديگر جلوگير ي كنند.
اين عضو هيات علمي پژوهشگاه رويان ميافزايد: هماكنون در دنيا درمان اين گونه بيماران به اين شكل است كه سلولهاي بنيادي استخراج شده از خون بندناف به كودكان بيمار از مغز استخوان آنها، سلولهاي بنيادي استخراج و داخل نخاع تزريق ميشود، به اين اميد كه سلولهاي تزريق شده جايگزين سلولهاي عصبي مرده شود. اين شيوه هم اكنون در دنيا در مرحله تحقيقات قرار دارد و هنوز مقالهاي در باره نتايج آن منتشر نشده است. پژوهشگاه رويان نيز همزمان با دنيا، اين مطالعه را با همكاري محققان در بيمارستان شهداي تجريش، مركز تحقيقاتي علوم شناختي و پژوهشگاه رويان، انجام ميدهد.
او يادآوري ميكند: اين بررسيها تنها روي كودكاني خواهد بود كه فلج مغزي در آنان به طور قطعي تشخيص داده شده و توسط پزشك معالج، به اين مركز معرفي شده باشند.
دكتر اقدمي خاطر نشان ميكند: سلولهاي عصبي مغز مانند ديگر اعضاي بدن، در درون خود سلولهاي بنيادي دارد و وقتي سلولهاي عصبي دچار آسيب ميشوند، سلولهاي بنيادي به منظور ساخت سلولهاي عصبي جديد تكثير پيدا ميكند، اما رشد آنها بسيار كند است و مانند پوست يا استخوان خيلي سريع رشد نميكنند و به همين دليل فرآيند ترميم سلولهاي عصبي در صورت
آسيب ديدگي، به طور طبيعي به كندي انجام ميشود.
بنابراين ضروري است كه با تزريق سلولهاي بنيادي و در نتيجه افزايش تعداد سلولهاي عصبي، به سيستم ترميمي بدن كمك كرد تا ترميم را سريع تر انجام دهد.
اميدتازه براي بيماران
دكتر سيد مسعود نبوي، متخصص بيماريهاي مغز و اعصاب در مورد استفاده از سلولهاي بنيادي در مداواي بيماريهاي مغز و اعصاب به گزارشگر روزنامه اطلاعات ميگويد: درحال حاضر كاربرد سلولهاي بنيادي در بيماريهاي زيادي مطرح شده و پژوهشكده رويان در اين زمينه پيشگام است، به نحوي كه توانستهايم سلولهاي بنيادي بالغ را فراهم كنيم و برروي آنها تحقيقاتي انجام دهيم.
استفاده از سلولهاي بنيادي درقلب، پوست، غضروف و مفاصل انجام شده است، ولي درمورد بيماريهاي مغز و اعصاب تازه شروع به كار كردهايم.
وي ميافزايد: كميتهاي را در ارتباط با نقش سلولهاي بنيادي در بيماريهاي مغز و اعصاب با همكاري پژوهشگاه رويان راه اندازي كردهايم و در زمينه چند بيماري مهم كه عمدتاً بيماريهاي صعبالعلاج و سخت درمان مغز و اعصاب هستند، مانند ام – اس، اي ال اس، بعضي از بيماريهاي عضلاني، پاركينسون، سكته مغزي، فلج مغزي و ضايعات نخاعي، فعاليتهايي داشتهايم.
دكتر نبوي يادآوري ميكند، بايد دستاوردهاي سطوح علوم پايه در مورد بيماريهاي مغز و اعصاب در زمينه باليني به اطلاع جامعه پزشكي و معلولان كشور برسد. پروژههايي در اين زمينه به صورت علوم پايه در سطوح تجربي و در مدلهاي حيواني دركشور انجام شده و كارهايي در زمينه باليني براي بيماران نيز درحال انجام است و برنامه ريزيهاي آن هم انجام شده است.
اين متخصص مغز و اعصاب همچنين ميگويد: دركشور ما ظرفيتهاي خوبي براي درمان به وسيله سلولهاي بنيادي وجود دارد و با توجه به اينكه رويان به عنوان مركز بانك سلولهاي بنيادي فعاليت دارد، ميتوانيم با استفاده از سلولهاي بنيادي، پژوهشهاي زيادي در مورد بيماريهاي مغز و اعصاب انجام دهيم. البته لازم به ذكر است كه اين پژوهشها به معناي درمان اين بيماران نيست و ما هنوز به مرحله علاج قطعي نرسيدهايم، اما كارهاي تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام شده بسيار اميد بخش است و به نظر ميرسد كه كاربرد سلولهاي بنيادي در زمينه بيماريهاي صعبالعلاج مغز و اعصاب، اميدهاي تازهاي را به وجود آورد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين تحقيق دركشورهاي پيشرفته انجام شده است يا نه، ميافزايد: در زمينه استفاده از سلولهاي بنيادي در درمان بيماريهاي صعبالعلاج مغز و اعصاب، تحقيقات زيادي در دنيا انجام نشده است كه ممكن است به دلايل مختلف سياسي و يا مذهبي باشد، ولي پروژههايي درحال انجام است كه به عنوان مثال، پروژهاي در مورد بيماري «ام ـ اس» درحال انجام است كه به نام پروژه آمريكايي – كانادايي معروف شده است. به طوركلي در زمينه استفاده از سلولهاي بنيادي، پيشتاز هستيم، زيرا بسياري ازكشورهاي دنيا ظرفيت توليد سلولهاي بنيادي و استفاده از آن را ندارند و در حال حاضر ما همگام با كشورهاي پيشرفته پروژههاي مربوط به سلولهاي بنيادي را دنبال ميكنيم.
ترميم سلولهاي مغز و اعصاب
دكتر ليلا عرب، پزشك شاغل درمركز سلول درماني پژوهشكده رويان نيز ميگويد: طيف بيماريهاي مغز و اعصاب خيلي وسيع است و بعضي از اين بيماريها منشا خود ايمني دارند، مانند بيماري ام – اس و يكسري ديگر كه عصب را به علل مختلف تخريب ميكنند و ما ميخواهيم به كمك سلولهاي بنيادي و با استفاده از خاصيت تنظيم كنندگي سيستم ايمني شان، بيماريهايي مانند « ام – اس» را كه وابسته به سيستم ايمني هستند، كنترل كنيم و از آنجا كه اين سلولها قابليت تكثير و تمايز هم دارند، اميدواريم بتوانيم با «تمايز به سلولهاي عصبي يا نرون» درجاتي از ترميم را در ضايعات ايجاد شده بوجود آوريم. ضمن اينكه اين سلولها «پاراكرين» هستند و ميتوانند حيات سلول را افزايش دهند و به روند درمان كمك كنند.
وي ميافزايد: سلولهاي بنيادي كه از دوران جنيني در مغز هستند، ميتوانند ضايعات به وجود آمده را ترميم كنند، جلوي مرگ سلولي را بگيرند و با استفاده از اين مكانسيم اميدواريم سلولهاي بنيادي بتوانند در سيستم مغز و اعصاب ترميم ايجاد كنند تا يكسري از علايم بيماري كاهش يابد.
دكتر ليلا عرب ميافزايد: استفاده از سلولهاي بنيادي در درمان بيماريهاي مغز و اعصاب در برخي كشورها انجام شده، ولي دركشور ما اولين باري است كه در مورد فلج مغزي انجام ميشود و تاكنون هيچ تحقيقي در مورد درمان فلج مغزي به وسيله سلولهاي بنيادي انجام نشده است.
درمورد بيماري ام . اس نيز دومين باري است كه دركشور انجام ميشود، البته طرحهاي ديگري هم وجود دارد كه در حد طرحهاي تحقيقاتي است و هنوز به مرحله اجرا در نيامده است. معمولاً دركشور ما طرحهاي تحقيقاتي مراحل مختلف را طي ميكنند و بعضي از آنها هنوز كارشان درحد مراحل 2 و 3 است و به مرحلهايي نرسيدهاند كه بتوانند آنها را به عنوان درمان معرفي كنند درحال حاضر هم تحقيق در مورد بيماري «ام – اس» و فلج مغزي در مرحله اول است و بدون عارضه بودن تزريق سلول، بررسي ميشود. اين تحقيق قبلا در فاز تحقيقاتي بر روي حيوانات انجام شده است و با توجه به اينكه بيخطر بوده، روي مدلهاي انساني آن كار ميشود. دكتر عرب همچنين ميگويد: اين تحقيق را بايد تا فاز 3 طي كنيم و بعد فاز 4 فاز، ماركتينگ است كه ميتوانيم نتايج به دست آمده را به عنوان درمان معرفي كنيم، به نظر ميرسد براي رسيدن به اين مرحله 4 سال زمان نياز باشد.
وي ميافزايد: درحال حاضر طرحهايي بر روي بيماري اي ال اس،
سكته مغزي و ضايعات نخاعي داريم و در آينده هم پروژهاي مانند «ديستروفي دوشن» را در دست تحقيق داريم و اين چهار طرح به ترتيب چشم انداز تحقيقاتي ما در يكي دو سال آينده ، محسوب ميشوند.
دكتر عرب در پاسخ به اين پرسش كه تا چه حد ميتوان مطمئن بود كه سلولهاي بنيادي بتوانند اين بيماريها را درمان كنند، يادآوري ميكند: سيستم مغز و اعصاب جزو سيستمهايي است كه به صورت طبيعي ترميم در آنها بسيار كند انجام ميشود و چون سايت عمل ما نقطه حساسي است، تا حدي روش تزريق دست ما را ميبندد و اين كار بايد با احتياط تمام انجام شود. به همين دليل نميتوان اطمينان داد كه كارها به خوبي انجام شود. معمولاً نتايج بعد از تزريق سلولهاي بنيادي به بيماران را با نتايج قبل از تزريق، مقايسه ميكنند و بعد ميتوانيم بگوييم در بيمار چند درصد بهبودي حاصل شده است و اين در حالي است كه وضعيت هر بيمار با بيمار ديگر متفاوت است معمولاً شرايط فرهنگي اقتصادي و خانوادگي بيماران با يكديگر فرق دارد و به همين دليل جوابهاي متفاوتي از يك درمان مشترك به دست ميآيد.
وي همچنين ميگويد: اميدواريم عملكرد سلولهاي بنيادي و اينكه طب ترميمي چه قدر در پيشبرد طب جديد موثر است و چه اميدهايي نسبت به آن وجود دارد. بيش از پيش شناخته و به مردم معرفي شود.
كارشناسان معتقدند همواره نقش سلولهاي بنيادي در درمان بيماريهاي گوناگوني مطرح است و روند رو به رشد دارد.
سلولهاي بنيادي و قابليت نوسازي
سلولهاي بنيادي، سلولهاي اوليهاي است كه از توانايي تبديل و تمايز به انواع مختلف سلولهاي انساني برخوردارند و از آنها ميتوان در توليد سلولها و در نهايت بافتهاي مختلف در بدن انسان، استفاده كرد.
تاريخچه تحقيقات سلولهاي بنيادي به قرن نوزدهم باز ميگردد و اولين سلول بنيادي واقعي به قرن بيستم كشف شده است.
سلولهاي بنيادي چند ظرفيتي هستند، يعني قابليت تبديل به بافتهاي مختلف اعم از بافتهاي عصبي، عضلاني و پوششي را دارند كه اين توانايي، محور اصلي توجه به سلولهاي بنيادي است، ضمن اينكه سلولهاي بنيادي سازنده بدن انسان است.
سلولهاي بنيادي درون جنين در نهايت به سلول، بافت و اندامهاي مختلف بدن جنين تبديل ميشوند برخلاف سلولهاي معمولي كه قادرند با تكثير، چند سلول از نوع خود را به وجود آورند، سلولهاي بنيادي همه منظوره و بسيار توانمندند و وقتي تقسيم ميشوند، ميتوانند به هر يك از انواع سلولها در بدن تبديل شوند، در واقع سلولهاي بنيادي از قابليت خود نوسازي هم برخوردارند.
دكتر احمد وثوق، معاون پشتيباني و خدمات تخصصي پژوهشگاه رويان ميگويد: با توجه به اينكه بيماريهاي اعصاب شيوع قابل توجهي در جوامع صنعتي و كشورهاي در حال توسعه دارند؛ يكي از اولويتهاي پژوهشگاه رويان، كاربردي كردن دانش سلولهاي بنيادي در درمان بيماريهاي مغز و اعصاب است، و از اين رو با گروههاي مختلفي كه در زمينه بيماريهاي مغز و اعصاب فعاليت دارند و در مراكز تحقيقاتي دانشگاهي كارهاي باليني را انجام ميدهند، همكاريهايي را شروع كردهايم و پروژههاي مشتركي درباره بيماري «ام – اس» و بعضي ديگر از بيماريهاي پيشرونده عصبي را به اجرا در آوردهايم و اميدواريم كه در آينده نزديك بتوانيم دانش علوم پايه را به طوركامل در اختيار پژوهشگران رويان قرار دهيم و با همكاري متخصصان اعصاب و نورولوژيستها، اين دانش را به مشاركت بگذاريم تا بتوانيم گامهاي بلندي در راه درمان بيماريهاي اعصاب برداريم.
سلول درماني
دكتر ناصر اقدمي، عضو هيات مديره پژوهشكده رويان نيز به گزارشگر روزنامه اطلاعات ميگويد: سيستم مغز و اعصاب، يك سيستم كاملاً پيچيده است ما سالها است روي آن كار ميكنيم تا بتوانيم روشهايي را پيدا كنيم و چون پيچيدگي زيادي نسبت به ساير اعضاي بدن مانند قلب و غضروف دارد، ديرتر به سراغ آن آمدهايم كه خوشبختانه از سال گذشته موفق شديم حداقل دو مطالعه باليني را در بخش مغز و اعصاب شروع كنيم كه يكي از آنها در مورد بيماران مبتلا به «ام – اس» است كه با استفاده از سلولهاي ميزا نشيمي، روند درمان بيماري شان سريعتر ميشود و ديگري در مورد بيماراني است كه دچار فلج مغزي شدهاند.
اين دو بيماري در سلول درماني، جزو كارهاي اولويتدار ما بودهاند و اميدواريم بزودي در مورد سكته مغزي و پاركينسون هم كارهاي تحقيقاتي را شروع كنيم.
وي ميافزايد: يكي از كارهاي ما در بخش سلول درماني، اين است كه بتوانيم شرايطي را ايجاد كنيم تا نتايجي را كه در بخش علوم پايه به دست ميآيد، وارد مرحله درمان و كلينكي كنيم تا بعد بتوانيم مطالعات باليني آن را نيز انجام دهيم.
وي همچنين يادآوري ميكند: در بحث سلول درماني، يكي از مسايل مهمي كه باعث ميشود ما اميدوار باشيم صنعتي سازي و ارائه خدمات درسطح خيلي گسترده اتفاق ميافتد، ايجاد بخشهاي كنترل كيفي درمورد اين تحقيقات است ما ميدانيم هر محصول توليد شده براي اينكه بتواند وارد بازار صنعت شود، بايــد مراحل و روندهايي را طي كند، كه تضمين كننده كيفيت خوب سلولهاي بنيادي است.
درمان فلج مغزي دركودكان
دكتر اقدمي در مورد درمان فلجمغزي كودكان با استفاده از سلولهاي بنيادي ميگويد: درحال حاضر يكي از روشهاي مرسوم درمان فلج مغزي كودكان، تجويز دارو براي آنان است تا اعصاب آنان شروع به ترميم كند، كه اغلب اين شيوه خيلي مؤثر نيست، روش ديگر، استفاده از حركات فيزيوتراپي و كاردرماني است كه با انجام آنها، تلاش ميشود عضلاتي كه به دليل بيماري تنبل شده و يا ازكار افتاده است، كم كم به حالت اوليه خود برگردد، كه اگر والدين حوصله به خرج دهند و درمان تجويز شده را پيگيري كنند، ميتوانند مانع پيشرفت بيماري شوند و از درگير شدن اندامهاي ديگر جلوگير ي كنند.
اين عضو هيات علمي پژوهشگاه رويان ميافزايد: هماكنون در دنيا درمان اين گونه بيماران به اين شكل است كه سلولهاي بنيادي استخراج شده از خون بندناف به كودكان بيمار از مغز استخوان آنها، سلولهاي بنيادي استخراج و داخل نخاع تزريق ميشود، به اين اميد كه سلولهاي تزريق شده جايگزين سلولهاي عصبي مرده شود. اين شيوه هم اكنون در دنيا در مرحله تحقيقات قرار دارد و هنوز مقالهاي در باره نتايج آن منتشر نشده است. پژوهشگاه رويان نيز همزمان با دنيا، اين مطالعه را با همكاري محققان در بيمارستان شهداي تجريش، مركز تحقيقاتي علوم شناختي و پژوهشگاه رويان، انجام ميدهد.
او يادآوري ميكند: اين بررسيها تنها روي كودكاني خواهد بود كه فلج مغزي در آنان به طور قطعي تشخيص داده شده و توسط پزشك معالج، به اين مركز معرفي شده باشند.
دكتر اقدمي خاطر نشان ميكند: سلولهاي عصبي مغز مانند ديگر اعضاي بدن، در درون خود سلولهاي بنيادي دارد و وقتي سلولهاي عصبي دچار آسيب ميشوند، سلولهاي بنيادي به منظور ساخت سلولهاي عصبي جديد تكثير پيدا ميكند، اما رشد آنها بسيار كند است و مانند پوست يا استخوان خيلي سريع رشد نميكنند و به همين دليل فرآيند ترميم سلولهاي عصبي در صورت
آسيب ديدگي، به طور طبيعي به كندي انجام ميشود.
بنابراين ضروري است كه با تزريق سلولهاي بنيادي و در نتيجه افزايش تعداد سلولهاي عصبي، به سيستم ترميمي بدن كمك كرد تا ترميم را سريع تر انجام دهد.
اميدتازه براي بيماران
دكتر سيد مسعود نبوي، متخصص بيماريهاي مغز و اعصاب در مورد استفاده از سلولهاي بنيادي در مداواي بيماريهاي مغز و اعصاب به گزارشگر روزنامه اطلاعات ميگويد: درحال حاضر كاربرد سلولهاي بنيادي در بيماريهاي زيادي مطرح شده و پژوهشكده رويان در اين زمينه پيشگام است، به نحوي كه توانستهايم سلولهاي بنيادي بالغ را فراهم كنيم و برروي آنها تحقيقاتي انجام دهيم.
استفاده از سلولهاي بنيادي درقلب، پوست، غضروف و مفاصل انجام شده است، ولي درمورد بيماريهاي مغز و اعصاب تازه شروع به كار كردهايم.
وي ميافزايد: كميتهاي را در ارتباط با نقش سلولهاي بنيادي در بيماريهاي مغز و اعصاب با همكاري پژوهشگاه رويان راه اندازي كردهايم و در زمينه چند بيماري مهم كه عمدتاً بيماريهاي صعبالعلاج و سخت درمان مغز و اعصاب هستند، مانند ام – اس، اي ال اس، بعضي از بيماريهاي عضلاني، پاركينسون، سكته مغزي، فلج مغزي و ضايعات نخاعي، فعاليتهايي داشتهايم.
دكتر نبوي يادآوري ميكند، بايد دستاوردهاي سطوح علوم پايه در مورد بيماريهاي مغز و اعصاب در زمينه باليني به اطلاع جامعه پزشكي و معلولان كشور برسد. پروژههايي در اين زمينه به صورت علوم پايه در سطوح تجربي و در مدلهاي حيواني دركشور انجام شده و كارهايي در زمينه باليني براي بيماران نيز درحال انجام است و برنامه ريزيهاي آن هم انجام شده است.
اين متخصص مغز و اعصاب همچنين ميگويد: دركشور ما ظرفيتهاي خوبي براي درمان به وسيله سلولهاي بنيادي وجود دارد و با توجه به اينكه رويان به عنوان مركز بانك سلولهاي بنيادي فعاليت دارد، ميتوانيم با استفاده از سلولهاي بنيادي، پژوهشهاي زيادي در مورد بيماريهاي مغز و اعصاب انجام دهيم. البته لازم به ذكر است كه اين پژوهشها به معناي درمان اين بيماران نيست و ما هنوز به مرحله علاج قطعي نرسيدهايم، اما كارهاي تحقيقاتي كه در اين زمينه انجام شده بسيار اميد بخش است و به نظر ميرسد كه كاربرد سلولهاي بنيادي در زمينه بيماريهاي صعبالعلاج مغز و اعصاب، اميدهاي تازهاي را به وجود آورد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا اين تحقيق دركشورهاي پيشرفته انجام شده است يا نه، ميافزايد: در زمينه استفاده از سلولهاي بنيادي در درمان بيماريهاي صعبالعلاج مغز و اعصاب، تحقيقات زيادي در دنيا انجام نشده است كه ممكن است به دلايل مختلف سياسي و يا مذهبي باشد، ولي پروژههايي درحال انجام است كه به عنوان مثال، پروژهاي در مورد بيماري «ام ـ اس» درحال انجام است كه به نام پروژه آمريكايي – كانادايي معروف شده است. به طوركلي در زمينه استفاده از سلولهاي بنيادي، پيشتاز هستيم، زيرا بسياري ازكشورهاي دنيا ظرفيت توليد سلولهاي بنيادي و استفاده از آن را ندارند و در حال حاضر ما همگام با كشورهاي پيشرفته پروژههاي مربوط به سلولهاي بنيادي را دنبال ميكنيم.
ترميم سلولهاي مغز و اعصاب
دكتر ليلا عرب، پزشك شاغل درمركز سلول درماني پژوهشكده رويان نيز ميگويد: طيف بيماريهاي مغز و اعصاب خيلي وسيع است و بعضي از اين بيماريها منشا خود ايمني دارند، مانند بيماري ام – اس و يكسري ديگر كه عصب را به علل مختلف تخريب ميكنند و ما ميخواهيم به كمك سلولهاي بنيادي و با استفاده از خاصيت تنظيم كنندگي سيستم ايمني شان، بيماريهايي مانند « ام – اس» را كه وابسته به سيستم ايمني هستند، كنترل كنيم و از آنجا كه اين سلولها قابليت تكثير و تمايز هم دارند، اميدواريم بتوانيم با «تمايز به سلولهاي عصبي يا نرون» درجاتي از ترميم را در ضايعات ايجاد شده بوجود آوريم. ضمن اينكه اين سلولها «پاراكرين» هستند و ميتوانند حيات سلول را افزايش دهند و به روند درمان كمك كنند.
وي ميافزايد: سلولهاي بنيادي كه از دوران جنيني در مغز هستند، ميتوانند ضايعات به وجود آمده را ترميم كنند، جلوي مرگ سلولي را بگيرند و با استفاده از اين مكانسيم اميدواريم سلولهاي بنيادي بتوانند در سيستم مغز و اعصاب ترميم ايجاد كنند تا يكسري از علايم بيماري كاهش يابد.
دكتر ليلا عرب ميافزايد: استفاده از سلولهاي بنيادي در درمان بيماريهاي مغز و اعصاب در برخي كشورها انجام شده، ولي دركشور ما اولين باري است كه در مورد فلج مغزي انجام ميشود و تاكنون هيچ تحقيقي در مورد درمان فلج مغزي به وسيله سلولهاي بنيادي انجام نشده است.
درمورد بيماري ام . اس نيز دومين باري است كه دركشور انجام ميشود، البته طرحهاي ديگري هم وجود دارد كه در حد طرحهاي تحقيقاتي است و هنوز به مرحله اجرا در نيامده است. معمولاً دركشور ما طرحهاي تحقيقاتي مراحل مختلف را طي ميكنند و بعضي از آنها هنوز كارشان درحد مراحل 2 و 3 است و به مرحلهايي نرسيدهاند كه بتوانند آنها را به عنوان درمان معرفي كنند درحال حاضر هم تحقيق در مورد بيماري «ام – اس» و فلج مغزي در مرحله اول است و بدون عارضه بودن تزريق سلول، بررسي ميشود. اين تحقيق قبلا در فاز تحقيقاتي بر روي حيوانات انجام شده است و با توجه به اينكه بيخطر بوده، روي مدلهاي انساني آن كار ميشود. دكتر عرب همچنين ميگويد: اين تحقيق را بايد تا فاز 3 طي كنيم و بعد فاز 4 فاز، ماركتينگ است كه ميتوانيم نتايج به دست آمده را به عنوان درمان معرفي كنيم، به نظر ميرسد براي رسيدن به اين مرحله 4 سال زمان نياز باشد.
وي ميافزايد: درحال حاضر طرحهايي بر روي بيماري اي ال اس،
سكته مغزي و ضايعات نخاعي داريم و در آينده هم پروژهاي مانند «ديستروفي دوشن» را در دست تحقيق داريم و اين چهار طرح به ترتيب چشم انداز تحقيقاتي ما در يكي دو سال آينده ، محسوب ميشوند.
دكتر عرب در پاسخ به اين پرسش كه تا چه حد ميتوان مطمئن بود كه سلولهاي بنيادي بتوانند اين بيماريها را درمان كنند، يادآوري ميكند: سيستم مغز و اعصاب جزو سيستمهايي است كه به صورت طبيعي ترميم در آنها بسيار كند انجام ميشود و چون سايت عمل ما نقطه حساسي است، تا حدي روش تزريق دست ما را ميبندد و اين كار بايد با احتياط تمام انجام شود. به همين دليل نميتوان اطمينان داد كه كارها به خوبي انجام شود. معمولاً نتايج بعد از تزريق سلولهاي بنيادي به بيماران را با نتايج قبل از تزريق، مقايسه ميكنند و بعد ميتوانيم بگوييم در بيمار چند درصد بهبودي حاصل شده است و اين در حالي است كه وضعيت هر بيمار با بيمار ديگر متفاوت است معمولاً شرايط فرهنگي اقتصادي و خانوادگي بيماران با يكديگر فرق دارد و به همين دليل جوابهاي متفاوتي از يك درمان مشترك به دست ميآيد.
وي همچنين ميگويد: اميدواريم عملكرد سلولهاي بنيادي و اينكه طب ترميمي چه قدر در پيشبرد طب جديد موثر است و چه اميدهايي نسبت به آن وجود دارد. بيش از پيش شناخته و به مردم معرفي شود.