ارسالها: 48
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2011
تشکر های اهدا شده: 337
تشکر های دریافت شده :144 بار در 70 پست
سال تشخيص بيماري : مرداد۸۹
دكتر معالج : آقای دکتر شهبازی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
با سلام به تمامی دوستان.من دلیل بیماریمو کشف کردم.حساسیت زیادم روی مسایل . حرص و جوش الکی خوردن به طوریکه مثلا تا یه کاریرو تمام نمی کردم استرس داشتم البته هنوزم همینطوری می شم بعضی اوقات.تغذیه بد چون سرکار همش غذای بیرونو می خوردم و یادم می رفت اب کافی و میوه بخورم خوابم هم نا مرتب بود.راستی من گروه خونم O مثبت که فکر می کنم اونم بی تقصیر نباشه.آخه یکی از دوستامم که اونم ام اس داره Oمثبته .
گر نگهبان من آن است که من میدانم
شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2748 بار در 1040 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
2012/02/03, 10:39 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/02/03, 10:44 PM، توسط yas.)
ولی من بیشتر که دقت کردم فکر میکنم نه شاید بگم مطمئنم چشم زدن بود میدونید چرا
یادمه توی ماه رمضون بود رفتم با مامانم ختم قران و همون روز مانتوی جدید بهمراه چادر بخاطر اینکه توی مسجد بود سر کرده بودم و نشسته بودم یه گوشه داشتم گوش میدادم که خانمی اومد و خم شد طرفم و گفت بفرمایید چای وقتی سرم رو بلند کردم گفتم سلام نگاهی بهم کرد و گفت علیک سلام دختر خانم فلانی هستین گفتم بله گفت ماشالله چه چشمایی
وقتی بر گشتیم چند ساعتی بعد شروع کردم به سکسکه که هر چی اب میخوردم و میترسوندنم فایده نداشت اخر شب داشتم تلویزیون میدیدم و بقیه رفتن خوابیدن یهو دیدم چشمام یوطری شد و ....... تلویزیون رو خاموش کردم و کورمال کورمال رفتم سرجام و خوابیدم تا فردا و بعد بقیه ماجرا ........................
من فکر میکنم چشم زدن خیلی تاثیر داشته و از اون به بعد خیلی چشمام ریزتر شده کلا نسبت به قبل بیماریم
بهرحال دیگه اینم یه نمونه بارز بود دیگه
البته من هر دو چشمم حرکات خیلی سریع داشت که بهش میگن نیستاگوس و چون عمودی بوده میگن نیستاگموس عمودی ولی تا اینجاییکه سرچ کردم اینطوری اصلا ننوشته جایی همش نوشته و یا میگن اپتیک نوری یا تاری توی یه چشم مخصوصا چشم چپ یا نیستاگموس یه چشم مال من عجیب بوده والله ؟
ارسالها: 256
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Dec 2011
تشکر های اهدا شده: 2381
تشکر های دریافت شده :8097 بار در 2601 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دکتر محمد یزدچی
داروي مورد استفاده : سینووکس - سیناژن
محل سکونت : تبریز
در این خاک, در این خاک
در این مزرعه ی پاک
به جز عشق, به جز مهر
دگر بذر, نَکاریم...!
ارسالها: 795
موضوعها: 31
تاریخ عضویت: Oct 2011
تشکر های اهدا شده: 14945
تشکر های دریافت شده :22374 بار در 6735 پست
سال تشخيص بيماري : 85-90
دكتر معالج : دكتر عظيمي
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
باهات موافقم پروانه جون
منم بر خلاف ظاهر و شاید رفتارم خیلی فکر همه چیو همه کس و میکنم بیشتر از خودم
همیشه همینطوری بودم
دور نرو...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...
ارسالها: 274
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 2685
تشکر های دریافت شده :1747 بار در 503 پست
سال تشخيص بيماري : 75
دكتر معالج : دکتر معتمدیان - دکتر نظرباغی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : ارومیه
ارسالها: 106
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Feb 2012
تشکر های اهدا شده: 911
تشکر های دریافت شده :1209 بار در 341 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : پرفسور زارعي
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
سلام
مطالبی رو که خوندم جالب بود.تقریبا متوجه شدم اکثر دوستان دارای روحیه لطیف وحساسی هستند.البته من خودمم کاملا آدم دقیق و حساسی بودم ودر برابر ناملایمات سریع بهم میریختم.برخی همدردهای بزرگوار ام اس رو بعنوان بیماری قلمداد میکنن ولی بنظر من ام اس تنها یک عارضه محسوب میشه که نه واگیر داره و نه وراثتی.با یک بزرگواری که سن بالاتری داشت صحبت می کردم گفتند قدیمها هم کسانی بودند که برای مدتی شاید توان راه رفتن رو هم از دست میدادن ولی بعد از مدتی بحالت اولیه برمیگشتند.شاید اونهم ام اس بوده ولی چون شناختی از این موضوع نداشتند زیاد روی این موضوع خرد نمیشدند.ولی ایمان قلبی دارم یک روز راه درمان این عارضه کشف خواهد شد.همونطور که بافراگیر شدن آنفولانزای نوعA درحدود 1سال بعد پزشکان موفق به تولید واکسن اون شدند،با بالارفتن تعداد مبتلایان هم راه درمان قطعی کشف خواهد شد.
به امید آنروز
ارسالها: 795
موضوعها: 31
تاریخ عضویت: Oct 2011
تشکر های اهدا شده: 14945
تشکر های دریافت شده :22374 بار در 6735 پست
سال تشخيص بيماري : 85-90
دكتر معالج : دكتر عظيمي
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
شما درست میگین ولی من از فامیلای پدریم چندین نفر که فامیل تقریبا نزدیک میشه گفت ام اس داشتن و دارن خوب مطمئنا این قضیه هم بی ربط نیست.من فک میکنم موروثی بودن بیشتر تاثیر گذار بوده
دور نرو...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...
ارسالها: 2
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2012
تشکر های اهدا شده: 3
تشکر های دریافت شده :6 بار در 2 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : .........
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
چراییش رو که فقط خدا میدونه ولی ازبین تمام علتهایی که تا به حال خوندم فکر میکنم مهمترین عامل ابتلا یا شاید بروزش برای من کمبود ویتامین D باشه. به امید روزی که راه درمان قطعیش پیدا بشه.
زمانیکه خاطره هات از امیدهات قوی تر شد پیر شدنت شروع میشه
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23484 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
کمبود نور خورشید و ویتامین D که تقریبا مشخص شده ، کشورهای دچار این مشکل ، آمار ام اسشون بیشتره.مردم سفیدپوست بیشتر مبتلا میشن نه سیاه پوست و زرد پوست .
استرس و فشار روحی تشدید کننده علایم بیماری های مختلف از جمله ام اسه، پس نمی تونه اختصاصا عامل ام اس باشه ، بلکه عامل تشدید یا بروز علایم خیلی از بیماری هاست.مثلا فشار روحی ، افزایش قند و تپش قلب و میگرن و گواتر و ... رو ممکنه با خودش بیاره.
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 558
موضوعها: 67
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 4235
تشکر های دریافت شده :2443 بار در 630 پست
سال تشخيص بيماري : 1362
دكتر معالج : طباطبائی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
منم فکر میکنم این بیماری درصد زیادی به ارث مربوط باشه چون ما تو خانواده مون بیماریهای اتوایمیون داریم!
مهم این نیست که در کجای این دنیا ایستاده ایم
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.