ارسالها: 40
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Dec 2011
تشکر های اهدا شده: 619
تشکر های دریافت شده :283 بار در 52 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : شالبافان-جلالی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : هرجا که نسیم عشق باشه
2012/07/11, 10:58 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/07/11, 11:06 PM، توسط آذرستون.)
دوستان عزیزم من جدیدا کتابی خوندم با نام "زندگی موفق با بیماری ام اس " نوشته ی دکتر وحید شایگان نژاد و دکتر سید محمد صدر عاملی.
پیشنهاد می کنم این کتاب رو حتما بخونید و نظر خودتون رو راجع به اون بگذارید تا همه بدونند.
تشکر شده توسط : | # پریسا # , nazii , Hasty , sooorooosh , yummy , paeazan , شیرین , nahid , ارزو , نگار1353 , هانیه , DavidBili |
|
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2748 بار در 1040 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
2012/07/12, 10:24 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/07/12, 10:31 AM، توسط yas.)
خب در اخحتیار نداریم ایکاش میشد چندصفحا ایش رو اینجا میذاشتید دانلبود میکردیم یا خلاصه اش رو میگفتین
من خیلی دوست دارم کتاب بنویسم ولی نمیدونم از کجا باید حمایت بشم اصلا نوشتم بعدش چی کجا برم اینجا که نمیشه جای دیگه باید برم ولی نمیدونم واقعا کجا چطوری و ...
ولی دوست دارم کتاب بنویسم حرفهایی که هیچوقت به هیچکس نگفتم حتی مامانم خیلی دوست دارم البته دستی به قلمم دارم و همیشه برای خالی کردن خودم توی وبلاگم یا موبایلم مینویسم
البته الان سرچ کردم در مورد این کتاب خلاصه این کتاب این بود که در مورد بیماری ام اس نوشته بود و علایمش
حالا این چه ربطی داره به زندگی موفق من نمیدونم این بیشتر داره بیماری رو تعریف میکنه
من فکر کردم از بیماران و تجربیاتشون یا کلا اخلاقیثات و روحیات جدی بعد بیماریشون نوشته ولی ....
راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار
ارسالها: 168
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Feb 2012
تشکر های اهدا شده: 3903
تشکر های دریافت شده :2702 بار در 754 پست
سال تشخيص بيماري : 1/11/90
دكتر معالج : etemadifar-shaygan nezhad
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : esfahan
این کتابو دکتر شايگان خودش بهم هديه داد کتاب خوبيه...
ياس عزيز این کتاب سه بخشه 1-شناخت بيماری ام اس 2-مجموعه سوالات بيماران ام اس 3- ضمائم
تو بخش اول بيماری رو کاملا توضیح داده بخش دومم کلی از سوالاتی که يه بيمار ميتونه راجع به هر قسمتی از بيماريش داشته باشه رو آورده که به نظرم عاليه تو بخش 3 هم ورزش ها و شيوه هايی رو برای جابه جايی بيماران آورده که نهايتا موجب يه زندگی موفق با بيماری ميشه این کتاب واسه من که خيلی خوب بود منم بهتون توصيه ميکنم بخونينش
قرار نیست من اونجوری زندگی کنم که دنیا دوست داره ...
خب طبعا قرارم نیست دنیا هم اونجوری بچرخه که من دوست دارم...
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2748 بار در 1040 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
خوش بحالت کتاب رو دکتر بهت داده ایکاش من قسمت سوالاتش رو میدیدم میتونستم ببینم ولی کتاب از کجا گیر بیارم نمیشه چند تا از سالاتش رو بهم بگی برم از دکترم بپرسم
راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار
ارسالها: 1,893
موضوعها: 218
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 19905
تشکر های دریافت شده :25115 بار در 6064 پست
سال تشخيص بيماري : شروع84-تشخیص85
دكتر معالج : نیک سرشت - محمدیانی نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
(2012/07/11, 10:58 PM)آذرستون نوشته است: دوستان عزیزم من جدیدا کتابی خوندم با نام "زندگی موفق با بیماری ام اس " نوشته ی دکتر وحید شایگان نژاد و دکتر سید محمد صدر عاملی.
پیشنهاد می کنم این کتاب رو حتما بخونید و نظر خودتون رو راجع به اون بگذارید تا همه بدونند.
واقعا همچین کتابی هست؟
چه جالب
مرسی که خبر دادین
اگه تونستم این کتابو دانلود کنم حتما لینکشو میذارم اینجا
من همچنین دوس دارم کتاب بخونم راجع به زندگی یک معلول موفق
ارسالها: 795
موضوعها: 31
تاریخ عضویت: Oct 2011
تشکر های اهدا شده: 14945
تشکر های دریافت شده :22374 بار در 6735 پست
سال تشخيص بيماري : 85-90
دكتر معالج : دكتر عظيمي
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
2012/07/12, 06:34 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/07/12, 06:35 PM، توسط yummy.)
دور نرو...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...
ارسالها: 1,893
موضوعها: 218
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 19905
تشکر های دریافت شده :25115 بار در 6064 پست
سال تشخيص بيماري : شروع84-تشخیص85
دكتر معالج : نیک سرشت - محمدیانی نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
2012/07/12, 07:11 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/07/12, 07:16 PM، توسط paeazan.)
(2012/07/12, 06:34 PM)yummy نوشته است: معلول موفق!!! تورو خدا ازین کلمه ها استفاده نکنین خوب دل آدم ریش میشــــــــه
عزیزم چرا دلت ریش میشه؟
اکه تو سایت مینویسن بیمارهای ام اس جزو معلولین هستن و میتونن از امکانات بهزیستی استفاده کنن پس از حرف من هم نباید کسی خرده بگیره.
بعضی از بیمارهای ام اس بعد از ده سال از ظاهرشون معلوم نیست که بیمارن اما بعضی دیگه بیماریشون طوریه که بعد از حتی 3-4 سال چندان حال خوبی ندارن.
شمنا من برای خودم دنبال این کتابم.تو کلاسی که میرفتیم از استادمون که یه روانپزشک بود خواستم همچین کتابی رو بهم معرفی کنه اما دکتر گفت همچین کتابی سراغ نداره
ارسالها: 412
موضوعها: 43
تاریخ عضویت: Feb 2010
تشکر های اهدا شده: 2199
تشکر های دریافت شده :2712 بار در 492 پست
سال تشخيص بيماري : 73
دكتر معالج : ملکیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : کرج
تصور کردنش خیلی سخته. من قبل از اینکه حتی به ام اس مبتلا بشم همیشه از معلولیت میترسیدم. شاید هم انرژی این فکرم بود که باعث شد ام اس بگیرم.
اما گذشت و گذشت.....
تا اینکه معلول شدم...
یه دفعه پیش نیومد. بنابراین خیلی شوکه نشدم.
دوران سختی بود. اما درسهای بزرگی گرفتم. و کیفیت زندگیم خیلی بالا رفت.
روزی یکی از همکارانم ابراز ناراحتی کرد که حتما خیلی برات سخته. تو دختر خیلی فعالی بودی و الان یکجانشین شدی. گفتم نه اصلا هم سخت نیست. از پاهام برای رفت و آمد استفاده میکردم. خوب الان هم در رفت و آمد هستم..
بعد از اینکه ام اس از من دور شد به یک مرکز درمانی مراجعه کردم و با کسانی آشنا شدم که هر کدوم در اثر حادثه ای دچار معلولیتی شده بودند. و چقدر این افراد دارای انرژی مثبت هستند. با اینکه در مدت چند ثانیه قدرت فیزیکیشون را از دست دادند ولی چقدر قوی هستند و با اینکه نیمی از بدنشون در اختیار خودشون نیست مبارزه میکنند و زندگی میکنند..
چقدر شرمنده شدم از خودم که میتونستم فعالیت بیشتری داشته باشم.. و چقدر احساس سلامتی کردم و خدا را شکر کردم که حس دارم، پا دارم و باید بیشتر ازش استفاده کنم.
دوستان به معلولیت فکر نکنید و به سوی خودتون جذبش نکنید. ام اس بیماری ساده ای هست و خیلی راحت قابل درمان هست (کنترل نه، بلکه درمان)
من تسلیم اون نشدم. ساده بهش نگاه کردم و بسادگی از پا در آوردمش. شما هم میتونید
من هم ام اس داشتم.
تشکر شده توسط : | gilane , sooorooosh , niloufar , ثریا , آذرستون , reach usa , شيدا رها , nazii , نگار1353 , paeazan , farda20032020 |
|
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2748 بار در 1040 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
هر ام اسی معلول نیست بدم میاد از این حرف و کلمه
یعنی چی مگه هر دیابتی پاش قطع میشه ؟ یعنی چی
همین حرفها باعث شده من تنها باشم و نگم ام اس دارم دیگه
راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار
ارسالها: 1,893
موضوعها: 218
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 19905
تشکر های دریافت شده :25115 بار در 6064 پست
سال تشخيص بيماري : شروع84-تشخیص85
دكتر معالج : نیک سرشت - محمدیانی نژاد
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
(2012/07/12, 08:41 PM)شفا یافته نوشته است: تصور کردنش خیلی سخته. من قبل از اینکه حتی به ام اس مبتلا بشم همیشه از معلولیت میترسیدم. شاید هم انرژی این فکرم بود که باعث شد ام اس بگیرم.
اما گذشت و گذشت.....
تا اینکه معلول شدم...
یه دفعه پیش نیومد. بنابراین خیلی شوکه نشدم.
دوران سختی بود. اما درسهای بزرگی گرفتم. و کیفیت زندگیم خیلی بالا رفت.
روزی یکی از همکارانم ابراز ناراحتی کرد که حتما خیلی برات سخته. تو دختر خیلی فعالی بودی و الان یکجانشین شدی. گفتم نه اصلا هم سخت نیست. از پاهام برای رفت و آمد استفاده میکردم. خوب الان هم در رفت و آمد هستم..
بعد از اینکه ام اس از من دور شد به یک مرکز درمانی مراجعه کردم و با کسانی آشنا شدم که هر کدوم در اثر حادثه ای دچار معلولیتی شده بودند. و چقدر این افراد دارای انرژی مثبت هستند. با اینکه در مدت چند ثانیه قدرت فیزیکیشون را از دست دادند ولی چقدر قوی هستند و با اینکه نیمی از بدنشون در اختیار خودشون نیست مبارزه میکنند و زندگی میکنند..
چقدر شرمنده شدم از خودم که میتونستم فعالیت بیشتری داشته باشم.. و چقدر احساس سلامتی کردم و خدا را شکر کردم که حس دارم، پا دارم و باید بیشتر ازش استفاده کنم.
دوستان به معلولیت فکر نکنید و به سوی خودتون جذبش نکنید. ام اس بیماری ساده ای هست و خیلی راحت قابل درمان هست (کنترل نه، بلکه درمان)
من تسلیم اون نشدم. ساده بهش نگاه کردم و بسادگی از پا در آوردمش. شما هم میتونید ولی من فکر میکنم خیلی سرسری بهش نگاه کردم و خودم رو یه فرد سالم دیدم که باید مثل بقیه اشخاص غیر ام اسی باشه
و بعد از مقایسه ی بیخودی خودم با بقیه و کم آوردنم حالم بد شد این چند سال.
که این هم خودش ماجراها داره
|