ارسالها: 471
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 6698
تشکر های دریافت شده :4383 بار در 1017 پست
سال تشخيص بيماري : ۸۶
دكتر معالج : دکتر ترمه چی
داروي مورد استفاده : سینومر
محل سکونت : تهران
فقط پدر و مادر و خواهرم.
به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد..
ارسالها: 77
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 427
تشکر های دریافت شده :709 بار در 240 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دكتر سيگارودي - دکتر نبوی
داروي مورد استفاده : اکتوفرون
بتافرون
محل سکونت : تهران
زندگی باوری میخواهد از جنس امید
ارسالها: 128
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 2506
تشکر های دریافت شده :1180 بار در 226 پست
سال تشخيص بيماري : 1385
دكتر معالج : دکتر مهدی مقدسی
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت :
همون روز که فهمیدم ام اس دارم به داداشام و خواهرم گفتم (با لبخند گفتما اصلا گریه نکردم) زنداداشم هم میدونه ولی اصلا به روم نمیاره
بابام خدابیامرز که هیچوقت نفهمید(خوب شد که نفهمید حساس بود رو بچه هاش خیلی غصه میخورد)
به یکی از دوستام هم همون روز اول که فهمیدم ام اس دارم گفتم (بخاطر ام اس پیش هیچکس اشک نریختم الا این دوستم که خیال میکردم آدم قابل اعتمادیه) ولی بعدا خیلی پشیمون شدم به موقعش برای خورد کردنم خوب از نقطه ضعفم استفاده کرد  ... و این شد که دیگه دم فروبستم و از ام اس به هیشکی نگفتم  ...
"یک راند دیگر مبارزه کن"
وقتی پاهایت چنان خسته اند که بزور راه میروی...
تشکر شده توسط : | kaveh_plus , elham 66 , maryam.N , negar_ka84 , شفا یافته , FBF , zohaa , مهسا24 , arezooo82 , مینا... , برگ 7 , A live , گيتي , سمیرا |
|
ارسالها: 412
موضوعها: 43
تاریخ عضویت: Feb 2010
تشکر های اهدا شده: 2199
تشکر های دریافت شده :2712 بار در 492 پست
سال تشخيص بيماري : 73
دكتر معالج : ملکیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : کرج
نوشته های تمام دوستان را خوندم و یاد سالیان طولانی خاطره با ام اس افتادم...
سالها فقط خودم میدونستم و دکترم و یک دوست خیلی صمیمی. مانند چند تا از دوستان، من هم دلیلی ندیدم که خانواده ام را نگران کنم و دکترم هم باهام موافق بود. پس این راز بین ما 3نفر باقی ماند تـــــــــــا ...
پای راستم خیلی ضعیف شده بود و پام را خوب نمیتونستم حرکت بدم و یه جورایی حرکتم غیرطبیعی شده بود. اینجا بود که پرسشها شروع شد و به هرکس پاسخی متناسب با آن...
وقتی جفت پا درگیر شد و یک دست...
درنهایت همه فهمیدند...
و آرامش من از همینجا شروع شد.
پنهان کردن مشکل به این بزرگی خیلی سخت بود! در اوج ناتوانی ادعای توانایی خیلی سخت بود! دویدن با پایی که توان راه رفتن هم نداشت، خیلی سخت بود! نمایش آرامش برای یک آتشفشان خیلی سخت بود!
مبارزه من هم از همینجا شروع شد.
هرکس نظری داد. یکی سعی کرد بقبولونه که تا آخر عمر باید تحمل کنی. یکی دلداری داد با همین زمینه. یکی امیدواری داد. یکی دعا کرد. یکی خوشحال شد و یکی ناراحت...
وقتی که دیگه چیزی برای پنهان کردن نداشتم. وقتی تمام وجودم علنی شد، دیدم آخر وجودم چیزی پنهان شده که خودم هم خبر نداشتم...
من خودم را یافتم.
زندگی زیبا شد. خانواده تا مدتی خیلی اذیت شدند اما وقتی در مسیر بهبودی قرار گرفتم، آروم شدند. یاد گرفتم که نظر دیگران هیچ اهمیتی نداره. بیماری نقطه ضعف من نبود. ام اس باعث جهش من شد.
و الان هرجا که میرم با صدای بلند میگم: من ام اس داشتم.
و بقدری قوی و محکم و شاداب بیان می کنم که همه تحت تاثیرم قرار می گیرند و جالبه که در هرجمعی که صحبت میشه یکی پیدا میشه که اعتراف میکنه که او هم ام اس داره!
و من متوجه میشم که
این داستان ادامه دارد...
من هم ام اس داشتم.
تشکر شده توسط : | sara2 , ahya , elham 66 , baharan , zohaa , مهسا24 , MFhealth , رزمینا , maryam.N , mandana18 , الهام ج , arezooo82 , مینا... , برگ 7 , سمیرا |
|
ارسالها: 1,229
موضوعها: 142
تاریخ عضویت: Jun 2012
تشکر های اهدا شده: 3713
تشکر های دریافت شده :9230 بار در 2958 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : dr gharagozli-dr sahrayan
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
همه میدونندهیچ دلیلی برای مخفی کردن ندارم.
اے دنیا کے مسافر منزل تیری قبرھیں اے کر رھا ھیں جو تو دو دن کا یہ سفرھیں موت ھیں تیرا ان دیکھا ساتھی آچانگ تجھے نگل لے گا:ای مسافر دنیا خونه ی توقبر است ای که هرکاری میکنی سفر دو روزه هست مرگ رفیق ندیده ی تو است یکهو نفست رو می گیره
تشکر شده توسط : | kaveh_plus , elham 66 , الهام ج , مهسا24 , رزمینا , maryam.N , نازلی , مینا... , شفا یافته , گيتي , saba. , سمیرا |
|
ارسالها: 94
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2012
تشکر های اهدا شده: 12125
تشکر های دریافت شده :4231 بار در 662 پست
سال تشخيص بيماري : 1383
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : زادیوا - نانوفناوران دارویی الوند
محل سکونت : تهران
خیلیا میدونن.
خانواده ی خودم+خانواده ی دامادمون+یکی از عموهام+یکی از عمه هام+یکی از دایی هام+1 یا 2 یا 3 تا خاله هام!!!+7-8تا از دوستام+ 2تا از همسایه ها+ 2 تا از استادا+ خودم!!!!!!!!!!!!
تشکر شده توسط : | الهام ج , nazaninamiri70 , مهسا24 , aztab , ayda.m , رزمینا , maryam.N , نازلی , مینا... , saba. , سمیرا |
|
ارسالها: 152
موضوعها: 42
تاریخ عضویت: Sep 2009
تشکر های اهدا شده: 517
تشکر های دریافت شده :798 بار در 178 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دكتر متخصص
داروي مورد استفاده : فینگولیمد - داروسازی زهراوی
محل سکونت : تبریز
(2013/09/14, 04:56 PM)elham 66 نوشته است: خیلیا میدونن.
خانواده ی خودم+خانواده ی دامادمون+یکی از عموهام+یکی از عمه هام+یکی از دایی هام+1 یا 2 یا 3 تا خاله هام!!!+7-8تا از دوستام+ 2تا از همسایه ها+ 2 تا از استادا+ خودم!!!!!!!!!!!!
سلام
چه جالب حالا کیموند که ندونه
منم جز خدا و خانواده ام کسی دیگه نمی دونه اصلا هم لوزوم نداره که بدونن با این نگاهشان به قضیه بی خیال
تشکر شده توسط : | zohaa , محبوب64 , رزمینا , maryam.N , مهسا24 , نازلی , arezooo82 , مینا... , برگ 7 , elham 66 , شفا یافته , گيتي , saba. , سمیرا |
|
ارسالها: 272
موضوعها: 5
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 2988
تشکر های دریافت شده :1696 بار در 436 پست
سال تشخيص بيماري : تیر 89
دكتر معالج : -----------
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
پدر و مادرم. برادرم و 2 تا خواهرام و همسرانشون. یه ساله که 2 تا از دوستام هم می دونن(ما یه گروه 3 نفره بودیم قرار بود واسه ادامه تحصیل بریم کانادا یکیمون رفت نوبت من بود که من گفتم نمیام در پی پرسش دلیل گفتم)
عادت ندارم وقتی کسی ازم چیزی نپرسیده چیزی بگم. کسی ازم نپرسیده چته تا بگم اینه
اینکه ام اس دارم یا نه به حال دیگرون فرقی نمی کنه جز اینکه این وسط یه عده پیدا پیدا می شن ماجرا رو شلوغش می کنن و از کاه کوه میسازن واسم.
با خاله هایی که من دارم اگه حمید و فربود و گروه نارنجی پوشان ... بودن هم ام اس رو انکار می کردن اگه به تموم دنیا بگم ام اس دارم باید از اونا هر جوری هست پنهان کنم. حتی اگه ام اس فلجم بکنه نمی گم
با درد بساز چون دواي تو منم، در كس منگر كه آشناي تو منم
تشکر شده توسط : | ayda.m , zohaa , محبوب64 , رزمینا , maryam.N , مهسا24 , نازلی , برگ 7 , شفا یافته , گيتي , سمیرا |
|
ارسالها: 45
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Apr 2012
تشکر های اهدا شده: 305
تشکر های دریافت شده :369 بار در 99 پست
سال تشخيص بيماري : 30/11/1389
دكتر معالج : اخوی زادگان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : همین نزدیکیها ...
همسرم وپدر و مادرم
لزومی نداره کسی از جیک و پوک زندگی شخصیمون خبر داشته باشه
اصلا واسه چی بگیم مگه کمبود محبت داریم که به همه بگییم وبرامون دلسوزی کنن هی بگن
اخی بیچاره
شادی نمادی از زیستن اگاهانه است و نمایشی از سپاسگزاری در برابر یزدان پاک.
شاد باشید و شاد زندگی کنید که شاد زیستن انتخاب است نه اتفاق
تشکر شده توسط : | ayda.m , نازلی , MFhealth , sooorooosh , kiana , arezooo82 , برگ 7 , مهسا24 , شفا یافته , گيتي , saba. , سمیرا , سمانه ٧ |
|
ارسالها: 41
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Sep 2012
تشکر های اهدا شده: 237
تشکر های دریافت شده :336 بار در 65 پست
سال تشخيص بيماري : 89-91
دكتر معالج : دکتر عظیمی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
ولی عزیزانم توجه داشته باشید که هر چقدر ما ساده بگیریم بالاخره ناخداگاه , خدای ناکرده یه جایی گیر میوفتیم  پس بهتره با اونایی که احتمالا در طول هفته یا روز یا ماه سرکار داریم بگیم 
مثل خود من که وقتی برای تمدید گواهیمانمم برای معاینه چشم رفته بودم , اومدم زرنگی کنم و صفحه بیماری های خاص رو پر نکنم که نشد  و دکتر از معاینه چشمم فهمید و منم کلی خجالت کشیدم  و همزمان با من که یکی از همکاران سابق استخر باهام بود فهمید و بهم گفت پس برای همین دیگه سر کار نمیای 
از اون م.قع دیگه مخفی نمیکنم تا اینجوری خجالت نکشم
زندگی باوری میخواهد از جنس امید که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد , آن امید از ته دل به تو گوید که خدا هست هنوز ......
|