•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5(current)
  • 6
  • 7
  • ...
  • 15
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امیتازات : 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
در آخر این بیماری چه میشود؟ آینده و بیماری MS
#41
(2010/06/30, 12:24 PM)nazaninn نوشته است: سيمرغ جان يعني حتي يه فرصت هم نخواست ازت كه راجع بهش تحقيق كنه؟
سريع انصراف داد و رفت؟
پس حتما ادم غير منطقي بوده چون لااقل بايد كمي تحقيق و مطالعه ميكرد بعد ميگفت به اين دليل و اون دليل نميتونه ادامه بده نه همين جوري سرش رو بندازه پائين و بره
خيلي هم غصه رفتنش رو نخور پس
نه بعد از دو سه روز زنگ زد و گفت شما همیشه تو ذهن من خواهید ماند....ولی به این دلیل و اوون دلیل که البته همش الکی بود رفت...
گر نگهدار من آنست كه من ميدانم شيشه را در بغل سنگ نگه مي دارد.
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور
#42
(2010/07/01, 10:13 AM)simorgh نوشته است: نه بعد از دو سه روز زنگ زد و گفت شما همیشه تو ذهن من خواهید ماند....ولی به این دلیل و اوون دلیل که البته همش الکی بود رفت...

البته همه اونايي هم كه حالا با همچين مشكلاتي مثل بيماري و اينا سر كار ندارند حتما طرفين بعد از اشنايي با هم نمي مونند و به دلايل مختلفي رابطه رو به سرانجام نمي رسونند
اگه دلايلش منطقي نبوده همون بهتر كه خودش رو نشون داد عزيزم و رفت
به هر حال زمان كه ثابت نيست و هزار جور از اين اتفاقا واست رقم خواهد خورد و به اميد خدا بهترين موقعيت رو واسه خودت انتخاب ميكني اوني كه اخلاقيات و روحيات و بيماري تو واسش تو يه كفه ترازو باشه
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
 تشکر شده توسط : simorgh , پریا حقیقت پور
#43
(2010/07/01, 10:13 AM)simorgh نوشته است: نه بعد از دو سه روز زنگ زد و گفت شما همیشه تو ذهن من خواهید ماند....ولی به این دلیل و اوون دلیل که البته همش الکی بود رفت...
سیمرغ جون خیلی خودتو ناراحت نکن من به یه نفر گفتم کلی تحقیق کرد بعد گفت : استخاره کردم بد اومد!!!!!!
فکرشو نکرد چقدر ممکنه منو بریزه به هم ولی خوب آدما متفاوتن دیگه هرکی یه جوری حرفشو می زنه یه بارم یکی بعد از کلی تحقیقات گفت بیماریه خیلی سختیه من نمی تونم باش کتار بیام confused انگار که خودش بیمار شده بودlaughing3
کلا برخوردای بعضیا خیلی بامزه اس البته نه اون موقع اولwink2
 تشکر شده توسط : simorgh , پریا حقیقت پور
#44
سیمرغ عزیز با تمام وجود درک می کنم که چی میگی و چقدر اذیت شدی
بچه ها می دونن من بابت بیماریم چقدر عذاب و زجر کشیدم
وقتی میگم عذاب فقط به حرف نیست
با تک تک سلول های بدنم حرف به حرف کلمه ی عذاب رو هزار بار تحمل کردم
سر این موضوع به خیلی از بچه ها هم زحمت دادم
که باز اینجا ازشون از صمیم قلب تشکر می کنم
عزیزم من از بابت خانواده مشکل داشتم
خیلی سخته که خانواده هم مثله این افراد باهات رفتار کنن
می دونم متوجه منظورم هستی.
حالا باز خدا رو شکر تا حدودی مشکل من حل شد
ولی به قیمت آب شدن و له شدنو خورد شدنم.
خدا یا کیفیت رو فدای کمیت نکن. کمتر خلق کن ولی آدم خلق کن!
 تشکر شده توسط : simorgh , پریا حقیقت پور
#45
با وجود دوستای خوبی که اینجا دارم غصه خوردن برای هر چیزی خیلی بی معنیه....برا هرچیزی....
دوستون دارمlove51love51love51love51love51love51
گر نگهدار من آنست كه من ميدانم شيشه را در بغل سنگ نگه مي دارد.
 تشکر شده توسط : anaram , maryamm , nazaninn , hamid , پریا حقیقت پور
#46
میخاستم بدانم حد نهایت و پیشروی این بیماری تاذ کجاس؟badtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtaste
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور
#47
بستگي به زمان تشخيص .
استفاده صحيح از دارو
ارامش اعصاب و روان
دوري از استرس
و چند مورد كوچك ديگر داره .

ولي با وضعيت كنوني و تشخيص سريع بيماري ، وضعيت داروها و ... پيشروي اين بيماري نهايت حمله هاي كوچك و بزرگ هست و ديگه به ندرت شاهد اين هستيم كه كسي به خاطر ام اس روي ويلچر بشيند
مث حس ی عشق تازه بودی
مث افسانه بی اندازه بودی ...
 تشکر شده توسط : mojtaba2iran , nazaninn , sara , محمود , شفا یافته , shams_taban2000@yahoo.com , پریا حقیقت پور
#48
سهند جان پيشنهاد مي كنم اصلا به اين موضوع فكر نكني چون همونطوري كه حميد گفت ايشالله تا چند وقت ديگه ام اسم به طور كامل مي ره جزء بيماري هاي قابل درمان.
بي خيال حرفايي كه تو دلم جا مونده
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور
#49
(2010/07/31, 12:35 AM)sahand نوشته است: میخاستم بدانم حد نهایت و پیشروی این بیماری تاذ کجاس؟badtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtaste

تا هر کجا که خودت بهش فکر کنی. پس به این فکر کن که بزودی درمان میشی. اصلا وقتی مشکل جدی ای نداری چرا بهش فکر میکنی!!
من تا آخرش هم رفتم ولی برگشتم پس نگران نباش.
اگر به بیماری ساده ای مثل سرماخوردگی هم بد فکر کنی و درمان نکنی، آخرش میشه ذات الریه و...

پس حد نهایت، غلبه بر بیماری هست.icon_biggrin
من هم ام اس داشتم.
 تشکر شده توسط : omidvar , پریا حقیقت پور
#50
دارو و این جور چیزها چندان موثز نیست.این داروهای فعلی .تنها از گذشته وضع بهتر شده..خویشتندار باش و به خودت مسلط.استرس نداشته باس.به اندازه استراحت کن.عصبی نشو.خودت رو خسته نکن.زود خوب می شی.
این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5(current)
  • 6
  • 7
  • ...
  • 15
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  بیماری ام اس و ویروس کرونا hamid 27 9,289 2020/03/28, 05:22 AM
آخرین ارسال: Silverlight
  بیماری خود را قبل از ازدواج با همسر آینده مطرح کنید آیدا 35 10,826 2019/12/01, 08:57 PM
آخرین ارسال: آرزو
  چه کسانی از بیماری شما اطلاع دارند؟ مهسا24 166 82,882 2019/09/30, 06:49 PM
آخرین ارسال: مامان امیرحسین
  دید جامعه نسبت به بیماری ام اس hamid 220 111,864 2018/07/25, 07:39 AM
آخرین ارسال: سمیرا67
  می ترسید ؟ آیا از بیماری ام اس می ترسید ؟ Sina 335 205,258 2018/07/04, 02:10 PM
آخرین ارسال: silent
  بیماری خود را از نظر خودتون کاملا تعریف و معرفی کنید maryamm 78 52,282 2018/01/02, 04:22 PM
آخرین ارسال: hourieh
Heart ام اس بیماری زیبا رویان آذرستون 179 127,617 2017/06/21, 11:10 PM
آخرین ارسال: nahid
  آخرین مقالات چاپ شده در مجلات معتبر علمی پژوهشی در مورد بیماری ام اس msharifian 0 3,175 2017/04/19, 12:03 PM
آخرین ارسال: msharifian
  چرایی علم فیزیک از بیماری و روش درمان آن arhpir 9 43,459 2016/11/01, 01:24 PM
آخرین ارسال: الهه درد
  نقش هورمون ها در بیماری های خود ایمنی warrior 7 10,393 2016/07/23, 02:04 AM
آخرین ارسال: سها



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
2 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست