ارسالها: 289
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: May 2014
تشکر های اهدا شده: 733
تشکر های دریافت شده :2172 بار در 640 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : فرشته خانوم
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اصفهان
قلیون
ارسالها: 57
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jun 2014
تشکر های اهدا شده: 864
تشکر های دریافت شده :1208 بار در 430 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
2014/07/06, 09:07 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/07/06, 09:12 AM، توسط محمد جواد.)
(2014/07/05, 11:18 PM)elhamtanha نوشته است: بنظر منم از استرس و غمه منم به فاصله دو سال پدر وبرادر 32 ساله ام فوت کردن و من مجبور بودم بخاطرحفظ ظاهر و دلداری به مادرم همه چی رو توو خودم بریزم خب اینم نتیجه اش  
خدا بیامرزتشون      
به نظرم من از بس همه اتفاقای اطرافمو ریختم تو خودم مریض شدم
چون من از نظر عقیدتی با خانوادم تفاوتای زیادی دارم و این رویه باعث شد تو خونه آدم درون گرایی باشم و این حالت یواش یواش شد شخصیتم
کلا کسی رو نداشتم و ندارم که باهاش درددل کنم و همیشه با خودم درددل کرده و میکنم
به نظر قلیون تاثیر زیادی نمیتونه داشته باشه
من دوستی دارم که الان نزدیک 13 ساله قلیون میکشه، منم زیاد اهل قلیون نبودم
الان اون ام اس نداره و من دارم
روزام سخته ولی دنیام شیرین 
ارسالها: 9
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 49
تشکر های دریافت شده :48 بار در 10 پست
سال تشخيص بيماري : مشکوک به ام اس
دكتر معالج : دکتر امیری
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
سلام,من هم فکر می کنم ناراحتی های روحی ودرون گرا بودن در بروز این بیماری بی تاثیر نیست .همچنین اینکه تو چند روزی که بیمارستان بستری بودم .باچند بیمار ام اس آشنا شدم.دنبال وجه مشترکمون گشتیم .نتیجه اینکه اکثرا ,گروه خونمون o+ بود.از نظر قد همه بالاتر از ۱۶۵بودیم.
وتقریبا همگی می گفتن زیاد تب خال می زدند.من اضافه کنم که تصورم اینه کم خونی هم دخیله من که خودم مینور هم هستم .
با آرزوی بهترین ها برای همه
ارسالها: 146
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Mar 2013
تشکر های اهدا شده: 5224
تشکر های دریافت شده :6869 بار در 1929 پست
سال تشخيص بيماري : آخرای اسفند91
دكتر معالج : دکتر قلیانچی
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ماب
محل سکونت : غرب مازندران
(2014/07/07, 04:29 AM)پرستوی مهاجر نوشته است: سلام,من هم فکر می کنم ناراحتی های روحی ودرون گرا بودن در بروز این بیماری بی تاثیر نیست .همچنین اینکه تو چند روزی که بیمارستان بستری بودم .باچند بیمار ام اس آشنا شدم.دنبال وجه مشترکمون گشتیم .نتیجه اینکه اکثرا ,گروه خونمون o+ بود.از نظر قد همه بالاتر از ۱۶۵بودیم.
وتقریبا همگی می گفتن زیاد تب خال می زدند.من اضافه کنم که تصورم اینه کم خونی هم دخیله من که خودم مینور هم هستم .
با آرزوی بهترین ها برای همه
منکر ناراحتی روحی ودرون گرا بودن نیستم
ولی درمورد گروه خونی, گروه خونی من +Aهست وخیلیای دیگه هم گروه خونیشون با گروه خونی شما فرق داره,درمورد کم خونی هم من قبل فهمیدن مریزیم خون میدادمو هیچ مشکلی هم نداشتم ودرمورد قدم فکر کنم اونم تو مقیاس کلی اگه نگاه کنی بی تاثیره
خدا مرا مورد لطفش قرارداده...
ارسالها: 9
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 49
تشکر های دریافت شده :48 بار در 10 پست
سال تشخيص بيماري : مشکوک به ام اس
دكتر معالج : دکتر امیری
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : خوزستان
2014/07/07, 06:03 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/07/07, 06:10 PM، توسط پرستوی مهاجر.)
ارسالها: 13
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2014
تشکر های اهدا شده: 6
تشکر های دریافت شده :37 بار در 11 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : ahsan
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2010/06/12, 01:59 PM)tanha نوشته است: نقل قول: عنوان مثال خود من علت بيماري ام را اتفاق پي در پي موضوعاتي عاطفي مي دانم به اضافه يه سري وسواسها منظورم نظافت و پاكيزگي نيست وسواس در همه امور.
یعنی میخوای بگی درگیر موضوعات عاطفی بودن وسواس داشتن، مدام اعصاب خورد بودن، جنگ و دعوا داشتن، عاملی هستن واسه اینکه ام اس بگیره کسی؟
ولی از نظر من ام اس یه چیز جداست از ما مثل یه میکرب یا ویروس یا یک عارضه ی ژنتیکی من بین خانواده و دوستان به آروم ترین آدم مشهور بودم اعتماد به نفس ام هم عالی بود ولی یکدفعه بهم حمله کرد و من رو مثل یه موش ترسو کرد وقتی به قبلترها فکر میکنم من اصلا شبیه گذشته ام نیستم .بعضی ها می گن کنکور ، سختی های روحی یا عاطفی ،استرس اینها باعثش هست ولی به نظر من اینها فقط ام اس رو از خواب بیدار می کنند.من اصلا آدم وابسته مضطرب یا ترسویی نبودم خیلی وقتها بدون اینکه درس بخونم نمره ی بالای کلاس رو می آوردم ولی ناگهان یک روز رسید که کلا ورق ام برگشت و هرچی از خودم می پرسیدم چی شده جوابی ندارم بدم
ارسالها: 4
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
تشکر های اهدا شده: 11
تشکر های دریافت شده :32 بار در 8 پست
سال تشخيص بيماري : 1393
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : قزوین
ارسالها: 58
موضوعها: 8
تاریخ عضویت: May 2014
تشکر های اهدا شده: 2224
تشکر های دریافت شده :1724 بار در 499 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : دکتر سالاریان_ مقدسی
داروي مورد استفاده : رسیژن
فینگولیمد
محل سکونت : ایران_تهران
من به شخصه علت مبتلا شدنم رو سیگار میدونم بعلاوه ی فکر و خیال زیاد...
اگه شد ، شد ، اگرم نشد میرم آلمان ...
ارسالها: 2
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
تشکر های اهدا شده: 4
تشکر های دریافت شده :20 بار در 3 پست
سال تشخيص بيماري : 1377
دكتر معالج : دكتر پوريا سخاوت فر
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
من کلاا آدم شدیدا احساساتی هستم، ولی فکر میکنم 1 شوک عاطفی که همراه بود با استرسزیاد باعث شد 16 سال پیش Ms بگیرم، نمیدونم چرا ؟ حسم میگه،،،،،،
ارسالها: 29
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1892
تشکر های دریافت شده :373 بار در 144 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : دکتر مژدهی پناه
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : قزوین
(2011/03/30, 05:50 PM)Prime نوشته است: من شخصا MS رو یه بیماری عفونی می دونم که یه ویروس خاصی داره.
و سیستم ایمنی بدن بهم میریزه این ویروس می تونه بیاد آرامش رو بهم بزنه!
دوست عزیز اون چیزی که می گین یه بیماری دیگه هست. معمولا همیشه برای تشخیص قطعی ام اس آزمایش خون می گیرن و نوعی ویروس از خانواده رترو ویروس ها هست که علائم شبه ام اس داره و گاهی باعث ایجاد پلاک می شه. برای همین امکان داره برای کسی تشخیص ام اس بدن ولی با جواب این آزمایش مشخص بشه مبتلا به ام اس نبوده و درگیر یه بیماری ویروسی بوده.
و البته گاهی هم پیش میاد که تشخیص بیماری ویروسی داده می شه ولی بعد از درمان هنوز علائم باقی می مونه و مشخص میشه تشخیص اشتباه بوده و فرد مبتلا به ام اس بوده.
نیکی هنری نیست به امید تلافی
احسان به کسی کن که به کار تو نیاید
|