ارسالها: 7
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
تشکر های اهدا شده: 17
تشکر های دریافت شده :26 بار در 9 پست
سال تشخيص بيماري : .
دكتر معالج : .
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
دکترم اصلا با ام اس من کاری نداشت که به این خاطر مخالفت کنه فقط صرفا جهت اینکه اون دیابت داره و ممکنه مشکلاتی در اینده براش پیش بیاد مخالفت کرد!!!
ارسالها: 533
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1498
تشکر های دریافت شده :1541 بار در 610 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : متخصص
داروي مورد استفاده : اکتوریف
محل سکونت :
و البته باید توجه داشته باشی که استرس و ناراحتی برای افرادی که ام اس دارند اصلا خوب نیست
حتی تووی رویاتم...؟!
ارسالها: 7
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
تشکر های اهدا شده: 17
تشکر های دریافت شده :26 بار در 9 پست
سال تشخيص بيماري : .
دكتر معالج : .
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
بله بیشتر از اونکه استرس سلامتی خودمو دارم در مورد آینده طرف مقابلم نگرانم! 
ولی بالاخره چی؟مگه اونایی که دیابت دارن نباید ازدواج کنن؟یا خودمون ؟اونایی که ام اس دارن؟البته درک میکنم ازدواج دو تا بیمار سخت تره
ارسالها: 271
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 1809
تشکر های دریافت شده :4195 بار در 1125 پست
سال تشخيص بيماري : 1392
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : زیفرون - زیست دارو دانش
محل سکونت : کرج
آبجی به نظرم اگه شرایط مالیتون قدری هست که کفاف زندگی دو تا بیمار و بده قبول کن و باهاش ازدواج کن.
یه بیمارم باید ازدواج کنه همدیگه رو هم که دوست دارین دیگه چه بهتر.
سرگذشت من
سر گذشتی بود
که اشتباها بر من گذشت.
ارسالها: 7
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
تشکر های اهدا شده: 17
تشکر های دریافت شده :26 بار در 9 پست
سال تشخيص بيماري : .
دكتر معالج : .
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2015/02/09, 05:25 PM)majid1 نوشته است: آبجی به نظرم اگه شرایط مالیتون قدری هست که کفاف زندگی دو تا بیمار و بده قبول کن و باهاش ازدواج کن.
یه بیمارم باید ازدواج کنه همدیگه رو هم که دوست دارین دیگه چه بهتر. فکر نمیکنم از لحاظ مالی مشکلی پیش بیاد.فعلا هم که هر دو مشکلی نداریم .من فینگولید مصرف میکنم و بیمه پرداخت میکنه.اینده رو نمیدونم چی بشه 
ولی در کنار استرسی که به وجود میاد حس میکنم درک بهتری نسبت به هم که هردو بیماریم داریم
ارسالها: 30
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2015
تشکر های اهدا شده: 6
تشکر های دریافت شده :92 بار در 33 پست
سال تشخيص بيماري : رمضان 86
دكتر معالج : محمدی
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
هممون دوست داریم ازدواج کنیم بچه دار بشیم زندگی مستقل داشته باشیم
ولی من خودمو میگم
تاکسی دوستم نداشته باشه ببخیالم
و چون نه کاری دارم نه چیزی کسی هم دوست ندارم
و کلا قید ازدواجم زدم
و فعلا درخدمت خانواده هستم
تاببینم سرنوشت زندگبم چی هست ولی اینفدر واضحه که میدونم اخرزندگبم چیه
ارسالها: 8
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2015
تشکر های اهدا شده: 3
تشکر های دریافت شده :18 بار در 8 پست
سال تشخيص بيماري : بهمن92
دكتر معالج : دکتر مجدی نسب
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
زیفرون
محل سکونت : آبادان
2015/02/12, 01:27 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/02/12, 01:28 AM، توسط M.mozhgan.73.)
سلام
راستش من از گفتن بیماریم میترسم.از الان ب این فکرمیکنم که چجوری باید به همسر آیندم بگم
ارسالها: 27
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Jan 2015
تشکر های اهدا شده: 133
تشکر های دریافت شده :77 بار در 26 پست
سال تشخيص بيماري : 1394
دكتر معالج : دکترشاهین مهین
داروي مورد استفاده : دیفوزل - داروسازی دکتر عبیدی
محل سکونت : ارومیه
فاطمه خانوم عزیز
دیابت با ام اس خیلی متفاوت تره مشکلات دیابت خیلی بیشتره مساله مهم تر موضوع بچه دار شدن و وراثته ثابت شده که مساله ژن و وراثت در دیابت کاملا دخیل هست ولی بیماری ام اس خطر ابتلا فرزند ۵درصده حالا شما فک کن
بچه دار شدن ریسکش چقد بالاست دوتا بیماری سخت و مساله وراث
ارسالها: 41
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2014
تشکر های اهدا شده: 127
تشکر های دریافت شده :1857 بار در 356 پست
سال تشخيص بيماري : شروع89، تشخیص92
دكتر معالج : الآن دیگه هیشکی!!!
داروي مورد استفاده : رسیژن
محل سکونت : هميـن حـوالي
2015/02/14, 11:42 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/02/14, 11:49 AM، توسط مسافر خسته.)
بچه ها بیاید ذهنمون رو برا مسائلی که بی ارزش نمیگم، کم ارزشه درگیر نکنیم...
اونی که باید خودش به ترتیب و مهمتر از همه به موقع تیکه های پازل رو درست میکنه !!!
اگه ما بخوایم همیشه به ازدواج فکر کنیم دیگه زمانی برا فکر کردن به مسائل مهمتر، مثل راه زندگیمون، نمیمونه ...
ازدواج یه وسیله است برای ادامه ی راه؛ اما اگه دیر شد ما نباید از مسیر اصلیمون منحرف بشیم ... بلکه باید خارهایی که ممکنه توی راه باشه رو از سر راه برداشت !!!
اینجوری بعد از ازدواج احساس پشیمونی نمیکنیم از کارهایی که باید قبلش انجام میدادیمو ندادیم ...
همراهی خـــــدا با انسان مثل نفس کشیدن است: آرام ، بیصــدا و همیشگی...
ارسالها: 185
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Apr 2012
تشکر های اهدا شده: 2266
تشکر های دریافت شده :4045 بار در 811 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : سینووکس - سیناژن
محل سکونت : کرج
2015/04/24, 04:21 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2015/04/24, 04:22 PM، توسط simin.)
(2015/02/14, 11:42 AM)مسافر خسته نوشته است: بچه ها بیاید ذهنمون رو برا مسائلی که بی ارزش نمیگم، کم ارزشه درگیر نکنیم...
اونی که باید خودش به ترتیب و مهمتر از همه به موقع تیکه های پازل رو درست میکنه !!!
اگه ما بخوایم همیشه به ازدواج فکر کنیم دیگه زمانی برا فکر کردن به مسائل مهمتر، مثل راه زندگیمون، نمیمونه ...
ازدواج یه وسیله است برای ادامه ی راه؛ اما اگه دیر شد ما نباید از مسیر اصلیمون منحرف بشیم ... بلکه باید خارهایی که ممکنه توی راه باشه رو از سر راه برداشت !!!
اینجوری بعد از ازدواج احساس پشیمونی نمیکنیم از کارهایی که باید قبلش انجام میدادیمو ندادیم ... دوست عزیز...ام اس معمولا تو سنی ماهارو درگیر کرده که قرار بود برا آینده مون تصمیم گیری کنیم...یعنی یجورایی دقیقا تو سن ازدواج درگیرش شدیم...پس باید حق بدی به همه بچه ها که نگران آینده شون باشن...مخصوصا با ذهنیت منفی که جامعه نسبت به ام اس پیدا کرده(به لطف فیلمهایی مثل طلا و مس)
شانه ات کو ؟
دنیایم باز به هم ریخته ...
|