•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 312
  • 313
  • 314(current)
  • 315
  • 316
  • ...
  • 429
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 43 رأی - میانگین امیتازات : 4.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ازدواج و ام اس
(2013/10/31, 06:36 PM)مرتضی نوشته است:
(2013/10/30, 08:54 PM)nader_wanton نوشته است: سلام
من ام اس ندارم ولی کسی که خیلی دوسش دارم دارهsad2
بزار یه خلاصه از داستان زندگیم بگم 1ساله که با یه نفر زندگی کردم واقعا زندگی کردم البته ما با هم دوستیم فعلا.کلی خاطرات خوب باهم داریم.همه چیز خوب بود تا عید که اثار ام اس تو خانومم مشاهده شده.بعداز کلی ازمایش دکتر50%احتمال وجود ام اس رو میده تو عید نوروز امسال بعداز گذشت زمان من 1هفته پیش تو همین برج فهمیدم که 2ماه پیش خبر قطعی که ام اس دارند رو دکتر بهش گفته.اونم بخاطر ام اس میخواد جدا بشیم از همsad2sadچرا؟چونکه دوست نداره خانومم من براش پیر بشم دوست داره با هم پیر بشیم rolleyesنه من پیرش بشم.بهم گفت 12 تا لکه مشاهده کرده الانم هر هفته باید امپول بزنه.نوع ام اسش رو برام تعریف نکرد چون واقها تو شوکه هنوز angry3اما تا اونجایی که فهمیدم پیش روندستsadواقعا این چند داغون شدم نه بخاطر بیماریش بخاطر اینکه میترسم ازم جدا شه درست 6ماهه دیگه من میخوام برم خواستگاریش اما اینهه رسم روزگارangry3sad
به خدا نمیدونم چیکار کنم مشاوره رفتم انجمن ام اس رفتم یسری کمک هایی بهم کردن اما نمیدونم چطور باید راضیش کنم که نه من بخاطر تو که ام اس داری پیر نمیشم واقعا میخوامش واقعاHeartبا اینکه سخته با اینکه خیلی مشکلات جلو رومون هست اما شما که ام اس دارین بهم بگیند؟بنظرتون باید چیکار کنم؟چطوری میتونیند کمکم کنید؟
واقعا دارم عذاب میکشمsad2

دم هرچی پسره (مرد) گرم واقعاBlush

Baba eyval...!!!!!hanoozam omid hast???!!!!.....
 تشکر شده توسط : nader_wanton , دربند , ahoura61
(2013/10/31, 11:27 PM)free نوشته است:
(2013/10/31, 06:36 PM)مرتضی نوشته است:
(2013/10/30, 08:54 PM)nader_wanton نوشته است: سلام
من ام اس ندارم ولی کسی که خیلی دوسش دارم دارهsad2
بزار یه خلاصه از داستان زندگیم بگم 1ساله که با یه نفر زندگی کردم واقعا زندگی کردم البته ما با هم دوستیم فعلا.کلی خاطرات خوب باهم داریم.همه چیز خوب بود تا عید که اثار ام اس تو خانومم مشاهده شده.بعداز کلی ازمایش دکتر50%احتمال وجود ام اس رو میده تو عید نوروز امسال بعداز گذشت زمان من 1هفته پیش تو همین برج فهمیدم که 2ماه پیش خبر قطعی که ام اس دارند رو دکتر بهش گفته.اونم بخاطر ام اس میخواد جدا بشیم از همsad2sadچرا؟چونکه دوست نداره خانومم من براش پیر بشم دوست داره با هم پیر بشیم rolleyesنه من پیرش بشم.بهم گفت 12 تا لکه مشاهده کرده الانم هر هفته باید امپول بزنه.نوع ام اسش رو برام تعریف نکرد چون واقها تو شوکه هنوز angry3اما تا اونجایی که فهمیدم پیش روندستsadواقعا این چند داغون شدم نه بخاطر بیماریش بخاطر اینکه میترسم ازم جدا شه درست 6ماهه دیگه من میخوام برم خواستگاریش اما اینهه رسم روزگارangry3sad
به خدا نمیدونم چیکار کنم مشاوره رفتم انجمن ام اس رفتم یسری کمک هایی بهم کردن اما نمیدونم چطور باید راضیش کنم که نه من بخاطر تو که ام اس داری پیر نمیشم واقعا میخوامش واقعاHeartبا اینکه سخته با اینکه خیلی مشکلات جلو رومون هست اما شما که ام اس دارین بهم بگیند؟بنظرتون باید چیکار کنم؟چطوری میتونیند کمکم کنید؟
واقعا دارم عذاب میکشمsad2

دم هرچی پسره (مرد) گرم واقعاBlush

Baba eyval...!!!!!hanoozam omid hast???!!!!.....

اخرین پیامی که فرستادم رو بخونsad2بعدش بگو بازم امید هستrolleyes
بازم ممنوننم
(2013/08/27, 12:04 PM)moon light نوشته است: واسه من خوب راه رفتن مهمتر از ازدواجه.دیگه خسته شدم از نگاه های ترحم برانگیز مردم!!!

ازدواج خوبه ولی من به این نتیجه رسیدم که دیگه نباید بهش فکر کنم.میگن ازدواج حق همس اما بعضی از حقا رو هیچ جوره نمیتونی بگیری.منم فهمیدم نمیتونم این حقی که باید از آدم دو پا بگیرمو،بگیرم!!پس اولویت زندگیمو تغییر دادم و گفتم حقی رو بخوام که در گرفتنش پای هیچ آدمی نباشه.حق خوب راه رفتنو خواستم که اوونم باید فقط و فقط از خدا خوست.
سلام گلم
اره باید راه رفتن رو از خدا بخواهی ولی خودت هم باید بخواهی اونم باتوکل واعتماد به نفست وامید به اینکه کسی هم هست که برای باتو بودن افریده شدهicon_questionhappy0065.gifhappy0065.gifبه امید روز رسیدنشicon_biggrinicon_biggrinicon_biggrinlove51
 تشکر شده توسط : nader_wanton
(2013/10/31, 11:30 PM)nader_wanton نوشته است:
(2013/10/31, 11:27 PM)free نوشته است:
(2013/10/31, 06:36 PM)مرتضی نوشته است:
(2013/10/30, 08:54 PM)nader_wanton نوشته است: سلام
من ام اس ندارم ولی کسی که خیلی دوسش دارم دارهsad2
بزار یه خلاصه از داستان زندگیم بگم 1ساله که با یه نفر زندگی کردم واقعا زندگی کردم البته ما با هم دوستیم فعلا.کلی خاطرات خوب باهم داریم.همه چیز خوب بود تا عید که اثار ام اس تو خانومم مشاهده شده.بعداز کلی ازمایش دکتر50%احتمال وجود ام اس رو میده تو عید نوروز امسال بعداز گذشت زمان من 1هفته پیش تو همین برج فهمیدم که 2ماه پیش خبر قطعی که ام اس دارند رو دکتر بهش گفته.اونم بخاطر ام اس میخواد جدا بشیم از همsad2sadچرا؟چونکه دوست نداره خانومم من براش پیر بشم دوست داره با هم پیر بشیم rolleyesنه من پیرش بشم.بهم گفت 12 تا لکه مشاهده کرده الانم هر هفته باید امپول بزنه.نوع ام اسش رو برام تعریف نکرد چون واقها تو شوکه هنوز angry3اما تا اونجایی که فهمیدم پیش روندستsadواقعا این چند داغون شدم نه بخاطر بیماریش بخاطر اینکه میترسم ازم جدا شه درست 6ماهه دیگه من میخوام برم خواستگاریش اما اینهه رسم روزگارangry3sad
به خدا نمیدونم چیکار کنم مشاوره رفتم انجمن ام اس رفتم یسری کمک هایی بهم کردن اما نمیدونم چطور باید راضیش کنم که نه من بخاطر تو که ام اس داری پیر نمیشم واقعا میخوامش واقعاHeartبا اینکه سخته با اینکه خیلی مشکلات جلو رومون هست اما شما که ام اس دارین بهم بگیند؟بنظرتون باید چیکار کنم؟چطوری میتونیند کمکم کنید؟
واقعا دارم عذاب میکشمsad2

دم هرچی پسره (مرد) گرم واقعاBlush

Baba eyval...!!!!!hanoozam omid hast???!!!!.....

اخرین پیامی که فرستادم رو بخونsad2بعدش بگو بازم امید هستrolleyes
بازم ممنوننم

Bebin manam ye ms ey delamam bekhad,haghe khodam nemibinam zendegye ye adame dgaro.... Man barae shoma ehterame ziadi ghaelam ye marde vagheii ye eshghe vagheii...rastesh man fek nemikardam kasi mesle shoma bashe
Vali ba in chizaii ke didam migam hanoozam omid hast shaiad ye joore behtar...
 تشکر شده توسط : nader_wanton , sara2 , ahoura61
(2013/10/09, 09:13 AM)دربند نوشته است: هیچ وقت دیگه ازدواج نمیکنم، تو 27 سالگی هم ازدواج کردم هم ام اس گرفتم هم طلاق گرفتم sad کسی که 3سال عاشقم بود جا زد وای به بقیه badtaste

azizam kasi k vaghean yekio 2st dare bekhatere ms ja nemizane.fekr nakon delam khosheha manam tarobie mesle u dashtam albate khafiftar.on agham hamon behtar rafto khodesho neshon dad bazia liaghate.........nadaran
 تشکر شده توسط : nader_wanton , mehdisalimi , طلایی , همسر یک قهرمان , دربند , zohaa
آره واقعا ... اصلا ناراحت نباش ... منم تجربشو داشتم . اونی که بخاطرم جلوی خونوادش واستادو از بس خونوادش بهم فشار آوردن باعث شد ام اس بگیرم حالا با دل خوش رفته با یکی دیگه ...
میدونین دوستان یه روانشناس میگفت یکی از علل ام اس اینه که آدم اجازه میده بهش ظلم بشه...
من که شخصا خیلی مظلوممsad2
خاستگاری داشتم که تو جلسه دوم بهش گفتم ام اس دارم... بعد ازین رو به این رو شد تا من بیخیالش شمconfused2
 تشکر شده توسط : همسر یک قهرمان , دربند , sara2 , nader_wanton , visko
اخه چرا موقع ازدواج آقایان با ام اس بودن خانم ها مشگل دارند ؟
 تشکر شده توسط : nader_wanton
(2013/11/01, 06:46 PM)ms13 نوشته است: اخه چرا موقع ازدواج آقایان با ام اس بودن خانم ها مشگل دارند ؟



Chon kame kamesh bayad koli poole daroo bedan bimarestan...shayadam naghse farhangi
 تشکر شده توسط : همسر یک قهرمان , sara2 , ahoura61
(2013/10/30, 08:54 PM)nader_wanton نوشته است: سلام
من ام اس ندارم ولی کسی که خیلی دوسش دارم دارهsad2
بزار یه خلاصه از داستان زندگیم بگم 1ساله که با یه نفر زندگی کردم واقعا زندگی کردم البته ما با هم دوستیم فعلا.کلی خاطرات خوب باهم داریم.همه چیز خوب بود تا عید که اثار ام اس تو خانومم مشاهده شده.بعداز کلی ازمایش دکتر50%احتمال وجود ام اس رو میده تو عید نوروز امسال بعداز گذشت زمان من 1هفته پیش تو همین برج فهمیدم که 2ماه پیش خبر قطعی که ام اس دارند رو دکتر بهش گفته.اونم بخاطر ام اس میخواد جدا بشیم از همsad2sadچرا؟چونکه دوست نداره خانومم من براش پیر بشم دوست داره با هم پیر بشیم rolleyesنه من پیرش بشم.بهم گفت 12 تا لکه مشاهده کرده الانم هر هفته باید امپول بزنه.نوع ام اسش رو برام تعریف نکرد چون واقها تو شوکه هنوز angry3اما تا اونجایی که فهمیدم پیش روندستsadواقعا این چند داغون شدم نه بخاطر بیماریش بخاطر اینکه میترسم ازم جدا شه درست 6ماهه دیگه من میخوام برم خواستگاریش اما اینهه رسم روزگارangry3sad
به خدا نمیدونم چیکار کنم مشاوره رفتم انجمن ام اس رفتم یسری کمک هایی بهم کردن اما نمیدونم چطور باید راضیش کنم که نه من بخاطر تو که ام اس داری پیر نمیشم واقعا میخوامش واقعاHeartبا اینکه سخته با اینکه خیلی مشکلات جلو رومون هست اما شما که ام اس دارین بهم بگیند؟بنظرتون باید چیکار کنم؟چطوری میتونیند کمکم کنید؟
واقعا دارم عذاب میکشمsad2

آقا نادر تحسینت میکنم که به خودت زحمت دادی راجب این بیماری تحقیق کنی و بعد تصمیم بگیری. الان خانوم شما تو برهه ای هست که بیماریش براش بزرگترین کابوسِ، هنوز خودش با بیماریش کنار نیامده، اگر ببینه که تو پشتشی زودتر خوب میشه و انگیزه اش برای ادامه درمان بیشتر میشه. شوهر من هنوز که هنوزه یک وقتهایی کم میاره میگه برو طلاق بگیر، برای من این حرف خیلی سنگینِ ولی قورتش میدم چون میدانم عاشقمه فقط خسته شده، حق داره، به نظر تو حق ندارن؟ دارن، بیشتر از همه حق دارن، حق دارن سرت داد بزنن، گریه کنن، بابا یک مهمان سمج ناخوانده اومده تو وجودشون تو باشی خسته نمیشی؟ میشی
اما خودت مرد و مردونه بشین تصمیم بگیر، فردا غر هزینه درمان، خستگی و هزارتا مشکل دیگه که حتی آدمهای سالم هم دارن به اون بنده خدا نزنی، یک قرار با خودت هم بذار که اگر ماندی هیچ کس ندانه بخصوص خانواده ات، یک چیزهایی باید بین خودتون باشه، ببین خیلی چیزهایی که ما بچه ها قدرت پذیرشش رو داریم پدر و مادرهامون ندارن، پدر و مادرها همیشه خوشبختی بچه شون رو میخوان راحت بگم بهترینها رو برای بچه شون میخوان، خودت رو بذار جای اونها احتمالاً مخالفت میکنند.
امتحانات خداوند و چرخه طبیعت رو دست کم نگیر
موفق باشی
هرکه را دیدم از مجنون و عشقش قصه گفت
کاش میگفتند در این ره، چه بر لیلا گذشت sad2
 تشکر شده توسط : Maz , دربند , مرتضی , رامنا , nader_wanton , zohaa
(2013/11/01, 06:46 PM)ms13 نوشته است: اخه چرا موقع ازدواج آقایان با ام اس بودن خانم ها مشگل دارند ؟

یعنی موقع ازدواج خام ها با بیماری آقایون مشکلی ندارن ؟؟؟evilgrin0039.gifAngel

بابا حرفایی میزنیدا به خدا

مرد و زن نداره

در اکثر مواقع جفتشونم فرار رو بر قرار ترجیح میدن ( یه درصد معدودی هم اینجوری نیستن که یعنی واقعا آدم نمیدونه چی بهشون بگه Blush چون اون موقع دیگه نیت باطنی و واقعی آدم مشخص میشه) Smile

انقدر از این موردا دیدم به خدا

شده دو طرف 4-5 سال با هم بودن تا این مشکل واسه یکی از اون ها پیش اومده طرف مقابل الفرار smiling

(2013/11/02, 08:57 AM)همسر یک قهرمان نوشته است:
(2013/10/30, 08:54 PM)nader_wanton نوشته است: سلام
من ام اس ندارم ولی کسی که خیلی دوسش دارم دارهsad2
بزار یه خلاصه از داستان زندگیم بگم 1ساله که با یه نفر زندگی کردم واقعا زندگی کردم البته ما با هم دوستیم فعلا.کلی خاطرات خوب باهم داریم.همه چیز خوب بود تا عید که اثار ام اس تو خانومم مشاهده شده.بعداز کلی ازمایش دکتر50%احتمال وجود ام اس رو میده تو عید نوروز امسال بعداز گذشت زمان من 1هفته پیش تو همین برج فهمیدم که 2ماه پیش خبر قطعی که ام اس دارند رو دکتر بهش گفته.اونم بخاطر ام اس میخواد جدا بشیم از همsad2sadچرا؟چونکه دوست نداره خانومم من براش پیر بشم دوست داره با هم پیر بشیم rolleyesنه من پیرش بشم.بهم گفت 12 تا لکه مشاهده کرده الانم هر هفته باید امپول بزنه.نوع ام اسش رو برام تعریف نکرد چون واقها تو شوکه هنوز angry3اما تا اونجایی که فهمیدم پیش روندستsadواقعا این چند داغون شدم نه بخاطر بیماریش بخاطر اینکه میترسم ازم جدا شه درست 6ماهه دیگه من میخوام برم خواستگاریش اما اینهه رسم روزگارangry3sad
به خدا نمیدونم چیکار کنم مشاوره رفتم انجمن ام اس رفتم یسری کمک هایی بهم کردن اما نمیدونم چطور باید راضیش کنم که نه من بخاطر تو که ام اس داری پیر نمیشم واقعا میخوامش واقعاHeartبا اینکه سخته با اینکه خیلی مشکلات جلو رومون هست اما شما که ام اس دارین بهم بگیند؟بنظرتون باید چیکار کنم؟چطوری میتونیند کمکم کنید؟
واقعا دارم عذاب میکشمsad2

آقا نادر تحسینت میکنم که به خودت زحمت دادی راجب این بیماری تحقیق کنی و بعد تصمیم بگیری. الان خانوم شما تو برهه ای هست که بیماریش براش بزرگترین کابوسِ، هنوز خودش با بیماریش کنار نیامده، اگر ببینه که تو پشتشی زودتر خوب میشه و انگیزه اش برای ادامه درمان بیشتر میشه. شوهر من هنوز که هنوزه یک وقتهایی کم میاره میگه برو طلاق بگیر، برای من این حرف خیلی سنگینِ ولی قورتش میدم چون میدانم عاشقمه فقط خسته شده، حق داره، به نظر تو حق ندارن؟ دارن، بیشتر از همه حق دارن، حق دارن سرت داد بزنن، گریه کنن، بابا یک مهمان سمج ناخوانده اومده تو وجودشون تو باشی خسته نمیشی؟ میشی
اما خودت مرد و مردونه بشین تصمیم بگیر، فردا غر هزینه درمان، خستگی و هزارتا مشکل دیگه که حتی آدمهای سالم هم دارن به اون بنده خدا نزنی، یک قرار با خودت هم بذار که اگر ماندی هیچ کس ندانه بخصوص خانواده ات، یک چیزهایی باید بین خودتون باشه، ببین خیلی چیزهایی که ما بچه ها قدرت پذیرشش رو داریم پدر و مادرهامون ندارن، پدر و مادرها همیشه خوشبختی بچه شون رو میخوان راحت بگم بهترینها رو برای بچه شون میخوان، خودت رو بذار جای اونها احتمالاً مخالفت میکنند.
امتحانات خداوند و چرخه طبیعت رو دست کم نگیر
موفق باشی

فقط میتونم بگم لایک دارید

حیفم اومد فقط دکمه تشکر رو بزنم

شوهرتون واقعا باید به داشتن شما افتخار کنه
 تشکر شده توسط : دربند , sara2 , ahya , همسر یک قهرمان , nader_wanton
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 312
  • 313
  • 314(current)
  • 315
  • 316
  • ...
  • 429
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  داستان ازدواج یک ام اسی آذرستون 36 25,224 2020/07/18, 08:37 PM
آخرین ارسال: یاسمین123
  بیماری خود را قبل از ازدواج با همسر آینده مطرح کنید آیدا 35 10,808 2019/12/01, 08:57 PM
آخرین ارسال: آرزو
  نحوه برخورد خانواده همسر پس از ازدواج عمومهربان 76 43,506 2017/07/26, 09:57 PM
آخرین ارسال: famoon
Heart موافق و مخالف ازدواج shams_taban2000@yahoo.com 160 94,199 2017/07/12, 11:58 AM
آخرین ارسال: famoon
  آمادگی و شرایط مناسب برای ازدواج m_o 0 4,118 2013/02/01, 11:49 AM
آخرین ارسال: m_o



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
9 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست