ارسالها: 2
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2019
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :7 بار در 2 پست
سال تشخيص بيماري : 1396
دكتر معالج : ابولقاسم امیری
داروي مورد استفاده : ربیف
محل سکونت :
سلام دوستان همدل، من حدود 10 ساله ازدواج کردم خیلی مشکلات با همسرم داشتیم که به همین دلیل هم همیشه ترسیدم بچه دار بشم و زندگی بچه هم خراب بشه گاهی فکر میکنم شاید تنش ها و استرس های این زندگی مشترک باعث شد بیمار بشم چون واقعا فشارهای روحی که این سالها داشتم میتونه هرکسی را از پا در بیاره، حالا بعد از این همه مشکل از همه چیز دردناک تر اینه که شوهرم با هر بحثی بیماریم را به رخم میکشه و قلبم را میشکنه، به جای اینکه بیشتر همدلی و درک کنه رفتارش باهام بدتر و سرد تر شده انگار دیگه هیچ حسی نداره، از بیماریم میترسه و احساس نا امنی میکنه، حس سربار بودن بهم میده،. من اینهمه تلاش میکنم که قوی باشم و نزارم بیماری شکستم بده درواقع من با بیماریم رفیق شدم و ازش نمیترسم ولی همسرم با حرفا و کاراش داره از بیماریم یه چماق ساخته و دائم میزنه توی سرم،. دلم خیلی گرفته
ارسالها: 53
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2018
تشکر های اهدا شده: 138
تشکر های دریافت شده :345 بار در 117 پست
سال تشخيص بيماري : 1393
دكتر معالج : دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی
داروي مورد استفاده : زاکرل - آریوژن فارمد
محل سکونت : بوشهر
خیلی متاسفم عسلی جان
انشالله این شناختی که از بیماری پیدا کردی به زودی همسرت هم همین شناخت رو پیدا کنه
شاید گذر زمان و مطالعه و تحقیق درباره بیماری برای شناخت بهتر به همسرتون کمک کنه
روی افکار خود لم ندیم
ارسالها: 2
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2019
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :7 بار در 2 پست
سال تشخيص بيماري : 1396
دكتر معالج : ابولقاسم امیری
داروي مورد استفاده : ربیف
محل سکونت :
(2019/10/15, 02:38 PM)mahbub نوشته است: خیلی متاسفم عسلی جان
انشالله این شناختی که از بیماری پیدا کردی به زودی همسرت هم همین شناخت رو پیدا کنه
شاید گذر زمان و مطالعه و تحقیق درباره بیماری برای شناخت بهتر به همسرتون کمک کنه
دارم به جدایی فکر میکنم دیگه کشش ادامه دادن ندارم میدونم با این وضعیت روحی خیلی زود از پا درمیام و دیگه نمیدونم اون موقع شوهرم چه رفتاری باهام داره، خانواده ام از بیماریم اطلاع ندارن میدونم اگه بفهمن دنیا روی سرشون خراب میشه و در عین حال هم نمیزارن با این وضعیت اینقدر زجر بکشم
ارسالها: 6
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :13 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري : 8
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت :
سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
ارسالها: 6
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :13 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري : 8
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت :
سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
ارسالها: 1,236
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Jul 2011
تشکر های اهدا شده: 4409
تشکر های دریافت شده :7524 بار در 2638 پست
سال تشخيص بيماري : 1382
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولیمد
محل سکونت : تهران
2019/10/16, 09:47 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2019/10/16, 09:47 PM، توسط hessam.)
(2019/10/16, 09:41 PM)shirazi نوشته است: سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
سلام
امروزه خانوادهای تازه تشکیل شده بیشترشون هر دو طرف کار می کنند
از همه مهمتر این که با ادامه داروتون و انجام ورزش و رعایت رژیم و کنترل وزنتون شما می توانید ام اس را شکست بدید
پس نگران نباشید
و ام اس را تو خواستگاری مطرح کنید
گفت از دوست چه خواهی که تورا شاد کند گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند
If you want to be OK , you should have a healthy lifestyle with exercise and don`t think about any problems
ارسالها: 2
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2019
تشکر های اهدا شده: 6
تشکر های دریافت شده :10 بار در 2 پست
سال تشخيص بيماري : 94
دكتر معالج : درس و موسیقی
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت :
(2019/10/16, 09:41 PM)shirazi نوشته است: سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
سلام.اگر واقعا سالم هستید به لحاظ ظاهر و فقط چند تا پلاک غیرفعاله که باعث تمایزتون از افراد کاملا سالم میشه چرا باید شانس ازدواجو از خودتون بگیرین؟! البته قبول دارم با وجود اسم ام اس گزینه های ازدواج محدودتری وجود داره ولی به نظر من طرف مقابل اگر واقعا به شما علاقه مند باشه قبول میکنه و این از خواص عشق واقعیه .بحث دیگه ای که مطرح کردین در مورد فشار اقتصادی باید بگم همسرتون اگر خودش شاغل باشه قطعا مشکل جدی از لحاظ هزینه های درمانی نخواهید داشت ..شادو پرامید باشید.
ارسالها: 822
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 15385
تشکر های دریافت شده :19995 بار در 7819 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر احمدی و دکتر آشتیانی
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت : همینجا
2019/10/17, 01:10 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2019/10/17, 01:14 PM، توسط سمیرا67.)
(2019/10/16, 09:41 PM)shirazi نوشته است: سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
سلام خوشحالیم که یه آدم فرهیخته ی دیگه به جمع ما اضافه شده و ناراحتیم که شما هم مبتلا به ام.اس هستین. همونطور که دوستان گفتن شما میتونین بیماریتون رو کنترل کنین و باهاش زندگی کنین بدون اینکه روند زندگی عادی شما رو مختل کنه. باید بگم من تو دانشگاه تبریز استادی داشتم که بیشتر از 20 سال بود که مبتلا به ام.اس بودن ایشون لطف کردن و استاد مشاور پایان نامه من شدن و انصافا برام سنگ تموم گذاشتن. زمانی که ایشون مبتلا شدن داروی کنترل کننده آنچنانی وجود نداشته بعدشم داروهای گرون قیمت خارجی و... بیماری ایشون به حدی پیشرفته بوده که پنج سال از عمرشون رو کاملا دراز کش زندگی کردن اما باورتون میشه تو همون پنج سال یه کتاب نوشتن؟؟؟ این یعنی کم نیاوردن یعنی قوی بودن من خیلی چیزا از ایشون یاد گرفتم الان خداروشکر هم داروی کنترل کننده زیاده هم اطلاعات مربوط به بیماری و... امروز ایشون تو دانشگاه حضور دارن کار میکنن و با ام.اس دارن زندگی میکنن. من کوچیکتر از اونم که شما رو راهنمایی کنم استاد ولی پیشنهاد میدم روحیه و امید خودتون رو در حد بالایی نگه دارین قطعا شما هم میتونین یه نمونه برای دانشجوهاتون باشین و خیلی ها از شما یادبگیرن. در مورد ازدواج هم فقط باید انتخاب درست باشه من هشت سال ام.اس داشتم و بعد با یه فرد سالم ازدواج کردم همه چیز رو هم از اول درمورد بیماریم به ایشون گفتم . هستن آدمایی که بدون اطلاع و آگاهی کاری انجام نمیدن نگران نباشین انشاالله همه چی به خوبی پیش میره کافیه شما بخواین و تلاشتون رو بکنین.
به اندوه خود لبخند بزن...
ارسالها: 6
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :13 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري : 8
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت :
(2019/10/17, 01:10 PM)سمیرا67 نوشته است: (2019/10/16, 09:41 PM)shirazi نوشته است: سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
سلام خوشحالیم که یه آدم فرهیخته ی دیگه به جمع ما اضافه شده و ناراحتیم که شما هم مبتلا به ام.اس هستین. همونطور که دوستان گفتن شما میتونین بیماریتون رو کنترل کنین و باهاش زندگی کنین بدون اینکه روند زندگی عادی شما رو مختل کنه. باید بگم من تو دانشگاه تبریز استادی داشتم که بیشتر از 20 سال بود که مبتلا به ام.اس بودن ایشون لطف کردن و استاد مشاور پایان نامه من شدن و انصافا برام سنگ تموم گذاشتن. زمانی که ایشون مبتلا شدن داروی کنترل کننده آنچنانی وجود نداشته بعدشم داروهای گرون قیمت خارجی و... بیماری ایشون به حدی پیشرفته بوده که پنج سال از عمرشون رو کاملا دراز کش زندگی کردن اما باورتون میشه تو همون پنج سال یه کتاب نوشتن؟؟؟ این یعنی کم نیاوردن یعنی قوی بودن من خیلی چیزا از ایشون یاد گرفتم الان خداروشکر هم داروی کنترل کننده زیاده هم اطلاعات مربوط به بیماری و... امروز ایشون تو دانشگاه حضور دارن کار میکنن و با ام.اس دارن زندگی میکنن. من کوچیکتر از اونم که شما رو راهنمایی کنم استاد ولی پیشنهاد میدم روحیه و امید خودتون رو در حد بالایی نگه دارین قطعا شما هم میتونین یه نمونه برای دانشجوهاتون باشین و خیلی ها از شما یادبگیرن. در مورد ازدواج هم فقط باید انتخاب درست باشه من هشت سال ام.اس داشتم و بعد با یه فرد سالم ازدواج کردم همه چیز رو هم از اول درمورد بیماریم به ایشون گفتم . هستن آدمایی که بدون اطلاع و آگاهی کاری انجام نمیدن نگران نباشین انشاالله همه چی به خوبی پیش میره کافیه شما بخواین و تلاشتون رو بکنین.
با سلام و عرض احترام واقعا خیلی لطف کردید اینقد دقیق و با حوضله راهنماییم کردین آرزوی بنده همبراتون خوشبختی و تندرستی و دلخوش هست واقعا خیلی لطف فرمودین شرمنده محببتتون
ارسالها: 6
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Feb 2019
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :13 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري : 8
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت :
(2019/10/16, 10:49 PM)mahtab76 نوشته است: (2019/10/16, 09:41 PM)shirazi نوشته است: سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
سلام.اگر واقعا سالم هستید به لحاظ ظاهر و فقط چند تا پلاک غیرفعاله که باعث تمایزتون از افراد کاملا سالم میشه چرا باید شانس ازدواجو از خودتون بگیرین؟! البته قبول دارم با وجود اسم ام اس گزینه های ازدواج محدودتری وجود داره ولی به نظر من طرف مقابل اگر واقعا به شما علاقه مند باشه قبول میکنه و این از خواص عشق واقعیه .بحث دیگه ای که مطرح کردین در مورد فشار اقتصادی باید بگم همسرتون اگر خودش شاغل باشه قطعا مشکل جدی از لحاظ هزینه های درمانی نخواهید داشت ..شادو پرامید باشید.
با سلام و عرض احترام واقعا واقعا خیلی لطف فرمودین شرمنده محببتتون