2014/06/24, 02:08 PM
قسمت هر چی باشه همون میشه توکل کن به خدا
عشق اگر عشق باشد
زمان حرف احمقانه ای است
زمان حرف احمقانه ای است
ام اس را برای طرف مقابل (برای ازدواج) چگونه مطرح کنم ؟
|
||||||||||||||||||||||||||||||
2014/06/24, 02:08 PM
قسمت هر چی باشه همون میشه توکل کن به خدا
عشق اگر عشق باشد
زمان حرف احمقانه ای است
2014/06/24, 02:34 PM
[size=large]به خودش بگو و1جوری متقاعدش کن به خانوادش نگه و رازداربمونه
وبگو من مشکل خاصی ندارم وتا کسی م نپرسه نمیگم وکسی هم متوجه نمیشه وبیشتر راجع به هزینه های درمان متقاعدش کن واینکه بیماریت قابل کنترله شاید الان نه ممکن باشه باهرکس دیگه ازدواج کنه چندسال بعدطرفش این بیماری رو بگیره یا حتی خودش پس بیماری برای همه وسختی تو زندگیه همه هست
2014/06/24, 05:17 PM
ریحانه جان عزیزم شما چرا انقدر تاکید داري که خونوادش حتما این موضوع رو بدونن؟
اصلا به خونواده ی طرف ربطی نداره این موضوع که!!!! اونی که شریک زندگیته باید مطلع باشه از این موضوع که بعدا مشکلی پیش نیاد که طرفت بگه من گول خوردم و بهم نگفتی و از این حرفا مطمعن باش اونیکه اصرار داره حتما خونوادشم باید بدونن به درد زندگی نمیخوره چون معلومه که تصمیم گیرنده ی زندگیش خودش نیست و فردا سر هر قضیه ی کوچیکی میگه به خونوادم بگم ببینم چی ميگن!!!! من همون جلسه ی دوم که همديگرو دیدیم به همسرم گفتم،ولی جوری نگفتم که فرار کنه!واقعیتم پنهون نکردم الانم نزدیکه ۲ ساله داريم با هم زندگی میکنیم خونوادشم هیچی نمیدونن!!!! بنظر من اول به خودش بگو و ام اسو کامل براش شرح بده،حتی اگه بگه میدونم و این بیماریو میشناسم بازم بهش توضیح بده البته نه طوری که بدبخت فرار کنه و فک کنه بیماریت واگیره!!!!! کمکی خواستی هستم گلم....
زنـــــــــــــــــــــده ام با نفـــــــــــــــــــس تو...!
(2009/11/15, 02:19 PM)mohammad.ali نوشته است: سلام دوست عزیز (2009/11/15, 02:19 PM)mohammad.ali نوشته است: سلام دوست عزیز (2009/11/15, 02:19 PM)mohammad.ali نوشته است: سلام دوست عزیز سلام عزیزم در این باره حتما آدم وقتی میخواد با یکی ازدواج کنه اگه این بیماریو داره باید 100% بگه چون ام اس و سی آی اس جزو بیماری هایی است که امکان عود شدن ناگهانی داره و اگه تو بهش نگیی به خودت صدمه میرسه و باید بدونه که اگه یه دفعه ای برات مشکلی پیش اومد باید بتونه برسونتت سریع بیمارستان
(2014/07/15, 08:30 PM)spring نوشته است: یکی از دخترای اراک قرار بوده براش خواستگار بیاد متوجه شده که پسر هم ام اس داره والا با این سرعتی که ام اس در پیش گرفته تا چند وقته دیگه نگران این نباشید که به طرف مقابل چطوری بگید ام اس رو...چون بگید : "میخواستم یه موردی رو بهتون بگم..من ام اس دارم"...اون بنده خدا هم یه لبخند ملیح میزنه و میگه: "منم همینطور...خیلی خوشوقتم"
شانه ات کو ؟
دنیایم باز به هم ریخته ...
2014/07/19, 10:32 PM
(2014/07/19, 04:12 PM)simin نوشته است:(2014/07/15, 08:30 PM)spring نوشته است: یکی از دخترای اراک قرار بوده براش خواستگار بیاد متوجه شده که پسر هم ام اس داره می ترسم کم کم اونایی که ام اس ندارن مجبور بشن مشاوره بگیرن که من چطوری به طرفم بگم ام اس ندارم؟
2014/08/01, 05:50 AM
سلام.من معتقدم ازدواج یه امر خیلی مهمه و نمی شه بخاطر ام اسی بودن قیدشو زد.اما مهمتر از ازدواج درست انتخاب کردنه.تنها بودن باهمه ی تنهاییهاش هزاربار بهتر از یه همراه بد داشتنه.ممکنه با احساسی برخورد کردن وتصمیم نادرست روزی برسه که آدم افسوس
لحظه های مجردیش رو بخوره.من فکر می کنم برای شروع یه ازدواج خوب حتما باید طرف مقابلت رو بشناسی .باخانواده وخودش آشنایی داشته باشی تا ازسطح درک وپشتیبانیش یه حدی اطمینان حاصل کنی......نه به خواستگاری کسی برید که ازبیماریتون ونحوه برخورد بابیمار ام اس خبر نداره ونه خواستگار بدون اطلاع رو تو خونتون راه بدید.طرف مقابل باید اونقد شمارو بشناسه که باوجود بیماری وشرایطتون حاضر به ازدواج باشه.من پیشنهاد می کنم برای ازدواج دنبال کیس هایی تو فامیل, همسایه, محل کارو..........که می شناسیدشون باشید وکمتر به غریبه هایی فکر کنید که پاسخ های بدشون بعد از اطلاع از بیماریتون دردی به دردهاتون اضافه کنه
ماه من غصه چرا؟
دل به غم دادن وازیاس سخنها گفتن کار آنهایی نیست که خدا را دارند.
2014/08/06, 10:52 AM
سلام
منم با این موافقم که اول قبل از هر حرفی این موضوع باید مطرح بشه و باید به مخاطب و خانوادش فرصت داد تا کاملا فکر کنن البته برلی من شخصا که خیلی خوشایند نیست
2014/08/07, 10:24 AM
منم با نظر همه دوستان موافق هستم و باید این قضیه رو گف البته به هر کی که از راه میرسه نه به کسی باید گف که ازدواج با طرف حتمی شده باشه.بنظرمن اگه طرف قبل ازدواجش آشنایی با طرف مقابلش داشته باشه وبدونه مشکلی نداره اینطوری بهتر میتونه بعد فهمیدن مریضی درک کنه و قبول کنه که طرف مقابلش مشکلی نداره فقط اسم یه مریضی باهاشه
غمگین مباشید چرا که خوشبختی میتواند از درون تلخترین روزهای زندگی شما زاده شود
2014/08/07, 10:31 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/08/07, 10:32 AM، توسط Exhautless.)
منم با گفتن موافقم ولی نه همون اول نه موقعی که قطعی شد,من وقتی شرایط طرفمو رو قابل قبول دیدم مریزیمو واسش کامل شرح میکنم قبول یا عدم قبولشم به عهده خودشه,به نظر من اگه اول بگیم شاید طرف آدم حسابی نباشه همون بعدها واسمون شر شه,اگه قطعی شدم بگیم طرف منصرف شه,ممکنه وابسته شده باشیم یا شده باشه
اون موقع اگه وابستگی ایجادشده باشه خربیارباقالی پا ک کن
خدا مرا مورد لطفش قرارداده...
|
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: |
1 مهمان |