نوید خان ما که نفهمیدیم چی گفتی اگه فهمیدی توضیح بده

:38:
مطلب من کجاست!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

---

سلام بر شما دوستان عزیز
دیگه من نمی تونم همه چی رو توضیح بدم. این مطلب بیانگر فردایی ظلمانی مارپیچی از فضای درونی هر شخص بدیع ست.
امر ازدواج هم بی تاثیر نیست در کشف این حقیقت!
امیدوارم با این زبان ساده و گیرای خودم حق مطلب رو ادا کرده باشم.

در مورد ازدواج و قضیه اثباتی اون باید به نیمه پر لیوان اشاره کرد .
اگر درعرصه تحقیقات وسیع جناب دکتر نوید یه بازنگری اصولی و پایه ای داشته باشید به این منطقه از ذهن مدور بشریت میرسید که همون دسته یکمی که ایشون اشاره داشتن قسمت اعظم معظم عظیم پر عظمت کار رو شامل نمیشن و این گروه یکم هستند که در کمال ناباوری و بهت بقیه نقشی قفلی - و نه کلیدی - دارند ( تعجب نکنید ، آروم باشید و ادامه مطلب مطلع رو مطالعه بفرمایید .)
این مسئله نه تنها با مقاومت اکثر عناصر طبیعی و مسخره رابطه مستقیم داره بلکه حتی شامل مسیرهای ماپیچ صعب العبور هم میشه، با این تفاسیر مفصل پس چرا ؟ واقعا چرا؟باید حتما اجازه بدیم که دیگران مارو زیر سوال ببرن؟؟چرا نباید خودمون اون لیوان ابتدای بحث رو تا لبه پر کنیم تا اینقدر شخصیت شخیص اشخاص تشخیص داه شده لگد مال نشه ؟
حالا دیگه وقت کوتاه ما مجال نمیده که وارد موارد ورودی بشیم ، امیدوارم مابقی بحث مفصل فصول فاصله دار به فواصل موصوف به نتیجه اون لیوان ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان وحتی شاید دانشگاه هم برسه . چرا که نه؟؟
همیشه بدونید ما باید خودمون رو باور داشته باشیم ، وگرنه دیگران باورمون رو بر میدارن واسه خودشون.
در خاتمه مختومی از صحبت های کارگشا ، گره گشا و همه چیز گشای ایشون تشکر و قدردانی عجیبی به عمل میارم .
صحبت پایانی : به عمل کار برآید به سخندانی نیست ......

---

:55:

آها مسواک زدنم خیلی خوبه
این پشت برگه های جزوه چرک نویسم جا مونده بود

(2011/08/05, 02:25 PM)poya_236 نوشته است: سلام.شايدبيماري شما شديد نباشه.من هم فقط اسم اين بيماري داشتم.موقع نامزديم هم اين بيماري كرفتم و به شوهرم هم كامل كفتم.حتي بخاطر اينده نامه نوشت و امضا كرد كه بااطلاع از بيماريم وهمه مسايل اينده ان تصميم به ازدواج كرفته فقط كفت به خانوادش نكيم اما حالاكه حالم خيلي د شده و نميتونم راه بروم و همه بيماري من رو فهميدن خانوادش به شدت ناراحتن و بدترين برخوردا با من دارند.شوهرم هم مثل اوايلنيستو حتي داروهامهم نميكيره.حتي بحث طلاق ميزنه و ميكه به راحتي بخاطر مريضي صعب العلاج طلاقت ميدم ودادكاه همه حق
به منميده بدون اينكه مهريت روبدم.واقعا ميتونه؟وكيلي هست به من كمك كنه و بكه ميتونه؟

نه نمي تونه. ام اس جز بيماري هايي نيست كه بشه بخاطرش ازدواج رو فسخ كرد در ضمن شما اشاره كردين كه قبل از ازدواج اين موضوع رو گفتين پس به هيچ عنوان جاي نگراني نيست. شما مي تونين مهريه اتون رو تا انتها بگيرين. اما براي اينكه دچار مشكلات دادگاهها نشين بهتر يه وكيل براي خودتون بگيرين و زودتر اقداماتتون رو انجام بدين. براي گرفتن وكيل اگه خودتون ميشناسين اقدام كنين اگر نه به صورت خصوصي ميشه يه وكيل رو بهتون معرفي كرد.
در كل نگران نباشين. تنها به خودتون و آرامشتون فكر كنين.

بچه ها واقعا به نظر شما ام اس میتونه دلیل اصلی طلاق باشه؟
به نظر من نه به خدا اینا همش حرفه.وقتی نتونیم طرفو شاد وخواسته هاشو براش براورده کنیم اونوقته که پای ام اسو میارن وسط.وام اس میشه اولین ومهمترین بهونه واسه طلاق .اگر جای بهونه نزاریم هیچوقت این برگ رو دست ادمهای بیمنطق تو زندگیمون نمیدیم که از بیماریمون مثل یه اسلحه یا دشمن بر علیه خودمونو به ضررمون استفاد ه کنن.نمیدونم شاید اشتباه میکنم

آرزو جان مطلبت خیلی موشکافانه بود و من دیدگاهم رو باید عوض کنم چون می بینم سخن های زیبایی وجود داره که من ازشون بی خبرم!
مثل : همیشه بدونید ما باید خودمون رو باور داشته باشیم ، وگرنه دیگران باورمون رو بر میدارن واسه خودشون.

در همین رابطه داستانی رو براتون تعریف می کنم که می دونم خیلی تکان دهنده ست.

یه صبح زمستونی من رفتم خرید لباسای زمستونی، تو راهم دلم هوای کیک کرد گفتم حالا برو بخر.
تو راه خرید دیدم گنجشک کوچولو، گرسنه یه کنج نشسته بود ،سریع رفتم داخل مغازه که غذایی براش تهیه کنم. به مغازه دار سلام دادم و یه کیک برداشتم پرسیدم قیمتش چنده گفت 12000 گفتم مگه سرگردنست که اینجوری گرون می دی ،گفت همه چی گرونه نمی خوای بذار سرجاش گفتم رحم کن من این کیک رو برای خودم نمی خوام داستان رو براش تعریف کردم خودشم خجالت کشید.
گفت باشه منم کمکت می کنم اما یه شرط داره ، گفتم چی ، گفت باید یه کم برقصی ، گفتم بابا بی خیال آخه برای چی رقص؟
گفت برای اینکه داستان تکان دهنده بشه. منم رقصیدم ،
وقتی برگشتم دیدم گنجشک کوچولوی ما رفته و یه تابلو جای خودش گذاشته با این متن:
تموم شد

دوستان، واقعاً فكر ميكنيد MS فقط يه اسم به شما اضافه كرده؟
خوب هر كسي مشكلاتش ممكنه خاص خودش باشه، ولي مطمئناً بعد از 5 سال ديگه فقط يه اسم نيست!!!
البته اميدوارم (و تقريباً مطمئن) كه 5 سال ديگه درمانش خيلي خيلي آسون و كامل شده باشه

ازاد جان یه اسم نیست کلی شایستگی هایی که از وجودشون بیخبر بودیم با ام اس بهمون ثابت شده
صبر بزرگترین درسیه که ام اس داده بهمون یعنی باهاش صفت صابر بودن بهمون اضافه شده.اگر هم درمانش پیدا نشه در عوض ما تو وجود خودمون خیلی چیزها پیدا میکنیم

(2011/08/08, 10:27 PM)shokolat نوشته است: بچه ها واقعا به نظر شما ام اس میتونه دلیل اصلی طلاق باشه؟
به نظر من نه به خدا اینا همش حرفه.وقتی نتونیم طرفو شاد وخواسته هاشو براش براورده کنیم اونوقته که پای ام اسو میارن وسط.وام اس میشه اولین ومهمترین بهونه واسه طلاق .اگر جای بهونه نزاریم هیچوقت این برگ رو دست ادمهای بیمنطق تو زندگیمون نمیدیم که از بیماریمون مثل یه اسلحه یا دشمن بر علیه خودمونو به ضررمون استفاد ه کنن.نمیدونم شاید اشتباه میکنم

آی گفتیییییییییییییییییییی ... دمت گرم ...