وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس

زینب جون حمید هم با تشنگی خیلی مشکل داره وقتی تشنش باشه و آب نباشه هر 2 ثانیه یه بار میگه آب، آب
اصلا تحمل تشنگی رو نداره
گشنگیم دیگه بدتررررررررررر

are bi abi daghonam man

(2010/10/07, 12:02 PM)مهسا نوشته است: [ -> ]دوستان عزیز من دنبال یه وجه اشتراک دیگه هم هستم:

ایا شما هم عین من خیلی زود به زود گرسنهتون میشه و در مواقع گشنگی عین من حالتون بد میشه؟؟

عزيزم اين ربطي به ام اس نداره . اين به متابوليزم بدنت برميگرده .

من یه سوال دارم. دنبال وجه مشترک قبل از ابتلا می گریدید یا بعدش
آخه بعدش که خیلی عوارض و پیامد های مشترک داریم.

(2010/10/08, 05:29 PM)mehdi3445 نوشته است: [ -> ]من یه سوال دارم. دنبال وجه مشترک قبل از ابتلا می گریدید یا بعدش
آخه بعدش که خیلی عوارض و پیامد های مشترک داریم.

فکر کنم قبلش، یعنی چیزی که باعث بوجود اومدنش شده .البته چیزی که قبلا بوده خب الانم هست مگر اینکه با هزار زحمت تغییرش داده باشی.

---

---

نمیدونم کسی اینو گفت یا نه؟
ولی فکر میکنم علاقه به ترشیجات ( لواشک و قره قروت و ترشی و ....) توی خیلیهامون مشترکه .
من که خودم یه بار انقدر قره قروت خورده بودم تب کردم . مامانم میگفت تب قره قروت گرفتی!

(2010/10/08, 10:27 PM)soofya نوشته است: [ -> ]ولی فکر میکنم علاقه به ترشیجات ( لواشک و قره قروت و ترشی و ....) توی خیلیهامون مشترکه .
من که خودم یه بار انقدر قره قروت خورده بودم تب کردم . مامانم میگفت تب قره قروت گرفتی!

In ke raste man sobhane ham lavashak o ghareghorot mikhordam

من الان همه پست ها رو خوندم
از آخر به اول:
من هم لواشک و خوردنیهای ترش رو خیلی دوست داشته و دارم
تحمل گرسنگی رو دارم ولی خب کلاً شکمو هستم!
سیگار نمی کشم و به دود اون هم حساس نیستم
خیلی استرس نداشته و ندارم ولی خب حول و حوش شروع بیماریم توی محل کارم زیاد عصبی می شدم (بهم زور می گفتن :38
زودرنج هم خیلی نبودم معمولی بودم
با سارا هم موافقم فکر کنم اگر از اول دارو استفاده نمی کردم الان بهتر بودم
در کل من ایده آل گرا....... برون گرا........ کمال گرا هستم و البته خیلی شیطونم

انسانهایی با روحهای بزرگ که خداوند یک جورایی انها را لایق دیده است برای صدا کردنش.

این بحث بحث خوبیه چون ما رو به هم نزدیک تر می کنه. دنبال وجه مشترک می گردیم چه در رفتار چه شخصیت و ....
هر کی یه چیز میگه و بعضی ها تایید می کنن.
اما خودمونم می دونیم که هیچ کدوم از اینا عامل ام اس نبودن.
چون خیلی از این صفت ها رو برای مبتلایان خردسال نمیشه در نظر گرفت

(2010/09/27, 10:58 AM)محيا نوشته است: [ -> ]با سلام .
از وقتي من و دوستم تو يك سال مشترك و در يك محل مشترك و با خصوصيات شخصيتي تقريبا مشابه دچار ام اس شديم همش اين سؤال ذهن منو درگير كرده كه چه وجه اشتراكي بين بچه هاي ام اسي هست كه نظر اين بيماري را به خود جلب كرده است.
شايد نمونه منو دوستم كاملا تصادفي باشد و من مرتكب اشتباه شده ام ولي حتي اگر يك درصد هم صحيح باشد دوست دارم نظر شما را هم بدونم.
سؤال من اينست آيا آيا تا به حال خصوصيت اخلاقي و شخصيتي مشتركي با ديگر افراد مبتلا داشته ايد و به نظر شمااين بيماري تا چه حد به خصوصيت افراد مربوط ميشود ؟

سلام دوست عزیز
من به این نکته معتقدم که خصوصیات اخلاقی و نحوه برخورد با مسائل بسیار در ابتلا به این بیماری مهم است. من ویکی از صمیمی ترین دوستام که از لحاظ شخصیتی خیلی به هم شبیه هستیم هر دو مبتلا به ام اس شدیم : اون بعد از 5 سال که باهم دوست بودیم و من بعد از 17 سال!! البته اون خیلی عاشق شیرینی جات است و من اساسی طرفدار چیزهای ترش. امیدوارم کمکی کرده باشم.