2011/07/19, 02:08 PM
(2011/07/19, 12:36 PM)شفا یافته نوشته است: به نظر من پاسخ به پرسشها در شرایط مختلف بیماری خیلی فرق میکنه. پاسخهایی که من الان به سوالات میدم با پاسخهای 3سال پیش و 5سال پیش و 10سال پیش و روز اول بیماریم خیلی متفاوته.
فکر میکنم همه بیماران این مسیر را طی میکنند (از لحاظ روحی): اولش یک شوک به آدم وارد میشه که دیگه اون آدم سالم قبلی نیست. مدتی طول میکشه تا بشه پذیرفت، مدتی از زندگی ناامید، از آینده بیمناک، حالاتی از افسردگی، آدم خودش را متفاوت با همه عالم می بینه، من حتی به حال کسانی که سرطان داشتند غبطه میخوردم چون فکر میکردم آینده من تاریکتر از اونها میتونه باشه...
البته این حالات روحی مقطعی هستند و وقتی میشه با بیماری مبارزه کرد که واقعیت را قبول داشته باشیم.
فقط میخواستم بگم پاسخها به طور قطع با بیماری مرتبط نیستند بلکه با دوره ای که بیمار در اون قرار داره میتونه ارتباط داشته باشه.
موفق باشی افسانه جان
دوست عزيزم
ممنونم از اينكه نظرتون رو گفتيد. من به نظرات شما براي بهبود كارهايم واقعا احتياج دارم.
اميدوارم بتونم كمكي كه لازم هست، براي كاهش ضربه رواني اوليه همچنين راههايي كه ميشه از طريق اونها كمك كرد تا افراد راحتتر با بيماري كنار بيايند رو بيشتر مطرح كنم. چون همه نميتونن زود به حالت عادي برگردند و شرايط افراد و سيستم رواني و محيط هم خيلي مطرح هست.البته دنيا بزرگه و صداي من كم! اما همه تلاشم رو ميكنم.
لازم به ذكر هست، در بعضي از پرسشنامه ها حالت رواني غالب با توجه به زمان (مثلا 4 هفته قبل يا يك هفته قبل) مطرح هست اما در پرسشنامه شماره 2 (90 سؤال) و 7(28 سؤال)بيشتر آنچه فرد از كودكي تا الان بوده است، مورد نظر من هست.لازم است دوستان عزيزم بر اساس آنچه هست و احساس واقعي خود به پرسشنامه ها پاسخ بدهند.
ممنون از اينكه وقت ميگذاريد.
سربلند باشيد