ارسالها:  102 
	موضوعها: 0 
	تاریخ عضویت:  Jul 2013
	
 تشکر های اهدا شده: 155 
	تشکر های دریافت شده :325 بار در 132 پست
  
	 
	
		سال تشخيص بيماري : 87 
		دكتر معالج : رضا پزشکی 
		داروي مورد استفاده :  
		محل سکونت : اراک
	 
 
	
	
		هزار مرتبه شکر 
خوبه خوبم 
	 
	
	
از ديروز بياموز، براي امروز زندگي كن و به فردا اميد داشته باش
 
	
		
	 
 
 
 
 
	
	
	
		
	ارسالها:  116 
	موضوعها: 0 
	تاریخ عضویت:  Jul 2013
	
 تشکر های اهدا شده: 5432 
	تشکر های دریافت شده :4556 بار در 1156 پست
  
	 
	
		سال تشخيص بيماري : 84 
		دكتر معالج : خانم دکتر پورطاهریان 
		داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم 
		محل سکونت : تهران
	 
 
	
	
		عالی  
به امید روزی که همه ی دوستان این جوری باشن  
	 
	
	
	
		
	 
 
 
 
	
	
	
		
	ارسالها:  266 
	موضوعها: 2 
	تاریخ عضویت:  Aug 2012
	
 تشکر های اهدا شده: 85 
	تشکر های دریافت شده :1042 بار در 338 پست
  
	 
	
		سال تشخيص بيماري : 85 
		دكتر معالج : مجدی نسب-صحرائیان- 
		داروي مورد استفاده :  
		محل سکونت : ایران-اهواز
	 
 
	
	
		 (2013/10/16, 02:29 PM)nahid نوشته است:  مهتاب جون ، باید صبر کنی اثر سرما خوردگی بره . به امید خدا دوباره بهتر میشی. 
ان شااله.خیلی بخدا ترسیم
	  
	
	
	
		
	 
 
 
 
		   تشکر شده توسط : |  ahya |   
		 |   
	
	
	
		
	ارسالها:  21 
	موضوعها: 2 
	تاریخ عضویت:  Aug 2013
	
 تشکر های اهدا شده: 65 
	تشکر های دریافت شده :82 بار در 22 پست
  
	 
	
		سال تشخيص بيماري : 89 
		دكتر معالج : onh 
		داروي مورد استفاده :  
		محل سکونت : 
	 
 
	
		
		
		2013/10/17, 07:02 PM 
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/10/17, 07:05 PM،  توسط mandana18.)
		
	 
	
		 (2013/10/16, 01:44 PM)moon light نوشته است:  وقتی تایسبری و فامپریدین رو شروع کردم(همزمان)اوایل تغییری احساس نکردم اما بعد از مدتی تغییر قابل ملاحظه رو در خودم احساس کردم.زیاد شدن مسافت راه رفتن و سبک شدن پا.اما بعد از اینکه سرماخوردم دوباره برگشتم به همون حال اول.سرماخوردگیم هم که خوب شد بازم به اون حال خوش برنگشتم.بنظر شما دیگه من به اون چند روز قشنگی که تجربه کردم برنمیگردم؟خیلی ناراحتم 
عزیزم معلومه بهتر میشی 
حملات مدت زمان دارند بعدش خوب میشی گلم انشاله 
آرامش یادت نره
	  
	
	
	
		
	 
 
 
 
		   تشکر شده توسط : |  ahya |   
		 |   
	
	
	
		
	ارسالها:  42 
	موضوعها: 0 
	تاریخ عضویت:  Apr 2010
	
 تشکر های اهدا شده: 4 
	تشکر های دریافت شده :170 بار در 37 پست
  
	 
	
		سال تشخيص بيماري : 83شروع.85 تشخیص 
		دكتر معالج : حریرچیان.قبلا نوریان ولطفی 
		داروي مورد استفاده :  
		محل سکونت : تربت حیدریه
	 
 
	
	
		چقد خوب که همتون خوبین.ولی من اصلا خوب نیستم.ده ساله ام اس دارم.تادوسال پیش بعد هرحمله برمیگشتم به حالت نرمالم.فقط نمیتونستم بدوم.دوساله که هر چهار پنج ماه یه بار حمله دارم وبعد پالس تراپی حد زیادی از ناتوانی باقی میمونه ولی با این وجود تا مرداد91 تنهابیرون میرفتم.خیلی مشکل حادی نداشتم.ولی وقتی دوباره تو همون اواخر مرداداحساس کردم داره حمله میاد عصبی شدم.خودم داروهامو قطع کردم.دکترمو عوض کردم وبازم پالس تراپی. وبعدش راه رفتن خیلی سخت شد.دیگه نمیتونستم تنها ازخونه برم بیرون.به حرف دکتر جدیدم هم گوش نکردم کلا تزریق رو گذاشتم کنار.اسفند هم باز حمله.این بارم دکترمو عوض کردم.رفتم پیش دکترحریرچیان وباز پالس تراپی.  
قرار شد شیمی درمانی شم.قبول نکردم.قرارمون قرص ایماتینیب شد.ولی قراربود قرص رو شروع کنم که بازم تیر حمله داشتم  
الان هم که دارم ایماتینیب میخورم.ولی بدون کمک نهایتا پنجاه متر راه میرم.اونم به سختی.  
بچه ها خیلی دلم گرفته خیلی خسته ام. الان هم که اینارو مینویسم گریه امونم نمیده. دیگه نمیدونم باید چیکارکنم؟بهترمیشم یانه؟ 
خیلی سخته خیلی
	  
	
	
پروردگارا: به من كمك كن قبل ازينكه درمورد راه رفتن كسي قضاوت كنم كمي با كفش هاي او راه بروم.                  دكترشريعتي         
 
	
		
	 
 
 
 
		   تشکر شده توسط : |  رامنا ,  nahid ,  maryam.N ,  paeazan ,  FBF ,  برگ 7 ,  Rahayi ,  omid ,  yummy ,  visko ,  HannahZ |   
		 |   
	
	
	
		
	ارسالها:  222 
	موضوعها: 5 
	تاریخ عضویت:  Jun 2013
	
 تشکر های اهدا شده: 3202 
	تشکر های دریافت شده :1659 بار در 368 پست
  
	 
	
		سال تشخيص بيماري : ١٣٩٢ 
		دكتر معالج : صحرائيان، ناصر مقدسى 
		داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم 
		محل سکونت : خیلی نزدیک - خیلی دور
	 
 
	
		
		
		2013/10/18, 01:08 PM 
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/10/18, 01:09 PM،  توسط رامنا.)
		
	 
	
		 (2013/10/18, 12:55 PM)negar7783 نوشته است:  چقد خوب که همتون خوبین.ولی من اصلا خوب نیستم.ده ساله ام اس دارم.تادوسال پیش بعد هرحمله برمیگشتم به حالت نرمالم.فقط نمیتونستم بدوم.دوساله که هر چهار پنج ماه یه بار حمله دارم وبعد پالس تراپی حد زیادی از ناتوانی باقی میمونه ولی با این وجود تا مرداد91 تنهابیرون میرفتم.خیلی مشکل حادی نداشتم.ولی وقتی دوباره تو همون اواخر مرداداحساس کردم داره حمله میاد عصبی شدم.خودم داروهامو قطع کردم.دکترمو عوض کردم وبازم پالس تراپی. وبعدش راه رفتن خیلی سخت شد.دیگه نمیتونستم تنها ازخونه برم بیرون.به حرف دکتر جدیدم هم گوش نکردم کلا تزریق رو گذاشتم کنار.اسفند هم باز حمله.این بارم دکترمو عوض کردم.رفتم پیش دکترحریرچیان وباز پالس تراپی.  
قرار شد شیمی درمانی شم.قبول نکردم.قرارمون قرص ایماتینیب شد.ولی قراربود قرص رو شروع کنم که بازم تیر حمله داشتم  
الان هم که دارم ایماتینیب میخورم.ولی بدون کمک نهایتا پنجاه متر راه میرم.اونم به سختی.  
بچه ها خیلی دلم گرفته خیلی خسته ام. الان هم که اینارو مینویسم گریه امونم نمیده. دیگه نمیدونم باید چیکارکنم؟بهترمیشم یانه؟ 
خیلی سخته خیلی 
عزیزم وقتی شرایط آدم یهویی تغییر میکنه آدم اولش گیج و ویج میشه و تسلطش رو روی اوضاع از دست میده.
 
مثل این میمونه که توی یه اتوبان داری رانندگی میکنی و همه چیز خوبه اما یهو ماشینها شروع میکنن به طرز وحشتناکی رانندگی کردن. اولش سعیتو میکنی که خودتو حفظ کنی اما بعد یهو خسته میشی و فرمون رو ول میکنی! فرمون رو ول میکنی؟!!! تسلیم میشی؟ 
 
بدترین کار اینه الان که بخوای ناامید و تسلیم باشی. خستگی طبیعیه. خب شرایطت یهو عوض شده. اما سعی کن فرمون زندگی رو دوباره بگیری دستت. برای سلامتیت برنامه بریز. برای غذا... کمی ورزش هایی که میتونی انجام بدی... داروهات... روی کاغذ بنویسشون. بدنت وقتی ببینه رسما داری بهش توجه میکنی و هواشو داری و کنترلش دستته باهات بیشتر راه میاد.
 
یه روانشناس هم میتونه تو این شرایط کمک خوبی باشه. 
در هر حال یادت باشه که زندگی یه جنگه... برای همه آدمها همینطوره... و قوی همیشه پیروزه حتی اگه بیماریش از بیماری ماها هم سخت تر باشه. تو این دنیا نمونه هاش کم نیستن.
 
موفق باشی گلم.
	  
	
	
... I'm a fighter ... 
"از پیش غصه خوردن ، دوبار غصه خوردن است." 
 
	
		
	 
 
 
 
		   تشکر شده توسط : |  neda.n ,  hadisss ,  paeazan ,  nahid ,  negar7783 ,  maryam.N ,  FBF ,  zohaa ,  برگ 7 ,  Rahayi ,  omid ,  yummy ,  visko ,  HannahZ |   
		 |   
	
	
	
		
	ارسالها:  42 
	موضوعها: 0 
	تاریخ عضویت:  Apr 2010
	
 تشکر های اهدا شده: 4 
	تشکر های دریافت شده :170 بار در 37 پست
  
	 
	
		سال تشخيص بيماري : 83شروع.85 تشخیص 
		دكتر معالج : حریرچیان.قبلا نوریان ولطفی 
		داروي مورد استفاده :  
		محل سکونت : تربت حیدریه
	 
 
	
	
		عزیزم مشکل من فقط خستگی نیست.سنگینی وبی حسی پاهام به اضافه عدم تعادل به اضافه خستگی واسپاسم شدید.یه ساله که بدون کمک ازخونه بیرون نرفتم چون تو پیام قبلیم هم نوشتم به سختی پنجاه متربدون کمک راه میرم.عصا وواکرو ویلچرهم که اصلا دلم نمیخواد استفاده کنم.ولی به هرحال از راهنمایی هات خیلی ممنونم.کاش بتونم بازم به روزای خوبم برگردم.  
	 
	
	
پروردگارا: به من كمك كن قبل ازينكه درمورد راه رفتن كسي قضاوت كنم كمي با كفش هاي او راه بروم.                  دكترشريعتي         
 
	
		
	 
 
 
 
	
	
	
		
	ارسالها:  1,893 
	موضوعها: 218 
	تاریخ عضویت:  Nov 2011
	
 تشکر های اهدا شده: 19905 
	تشکر های دریافت شده :25115 بار در 6064 پست
  
	 
	
		سال تشخيص بيماري : شروع84-تشخیص85 
		دكتر معالج :  نیک سرشت - محمدیانی نژاد 
		داروي مورد استفاده :  
		محل سکونت : خوزستان
	 
 
	
	
		نگار جون چرا فک میکنی هممون خوبیم؟ 
من هم خوب نیستم فقط دلیلی ندیدم که بیام بنویسم خوب نیستم 
من 3 - 4 ساله عدم تعادل دارم.بهترین حالم نیمه ی دوم پارسال بود که IVIG میزدم.قدرتم عالی شده بود میتونستم روزی 3 ساعت و نیم ورزش کنم و نیم ساعت با سنگین درجه ی دوچرخه رکاب بزنم اما باز عدم تعادلم رو داشتم نمیتونستم حتی چند قدم راه برم که تعادلم بهم میخوره 
رفتم شیراز یه فلوشیپ ام اس گفت شیراز هر دکتری بری برات IVIG نمینویسه و برام کوپامر نوشت.کوپامر داغونم کرد.ماه اول چندبار افتادم و حتی 5 دقیقه هم نمیتونستم ورزش کنم اما یه کم بهتر شدم بتدریج اما هنوز هم نمیتونم با درجه ی سنگین رکاب بزنم! من نمیدونم چرا اون فلوشیپ به اون شدت IVIG رو رد کرد 
و من همچنان دارم دارویی رو که فلوشیپ برام نوشت و دکتر فعلیم میگه استفاده میکنیم به امید اثر گذاشتنش و بهتر شدنم 
من عدم تعادل دارم چون در مخچم پلاک دارم.اون فلوشیپ اسفند بهم گفت پلاکات چندان فعال نیستن، بزرگن و جاشون بده 
 نگار جون بعضی چیزها دلبخواهی نیست من چند ماهه که برای حفظ استقلالم مجبور شدم عصا بگیرم دستم.هر چند با عصا هم بیرون که میرم باز باید کسی کمکم کنه یا دستم رو بگیرم به دیوار 
بیحسی تقریبا ندارم.مشکل چشمی ندارم بخاطر ام اس 
4 سال پیش که بیماریم پیشرفت کرد دکتر برام نوانترون (از داروهای شیمی درمانی) نوشت که به دلیل عارضه ای که برام داد نتونستم استفاده کنم هنوز هم هر دکتری میرم بهم میگه تنها دارو برای نوع ام اس تو نوانترونه و من نگرانم که بیماری قلبی هم به ام اسم اضافه بشه.اگ میشد اونو استفاده کنم الان حالم خیلی بهتر بود 
شما گفتی شیمی درمانی استفاده نمیکنی دیگه اما  ایماتینیب  هم جزء داروهای شیمی درمانیه 
به یه دکتر خوب اعتماد کن و هر دارویی گفت استفاده کن.ایشالله که بتونی ازش نتیجه بگیری
  
	 
	
	
ام اس شاید مسیر را برایمان ناهموار کند، اما مانع حرکتمان نخواهد شد 
 
	
		
	 
 
 
 
		   تشکر شده توسط : |  sina gt ,  nahid ,  FBF ,  zohaa ,  alireza1111 ,  محبوب64 ,  maryam.N ,  رامنا ,  omid ,  omidvaram ,  yummy ,  visko ,  HannahZ |   
		 |   
	
	
	
		
	ارسالها:  67 
	موضوعها: 0 
	تاریخ عضویت:  May 2013
	
 تشکر های اهدا شده: 330 
	تشکر های دریافت شده :476 بار در 72 پست
  
	 
	
		سال تشخيص بيماري : 1390 
		دكتر معالج : دکتر عبدالرضا ناصر مقدسی 
		داروي مورد استفاده : دانلوین - توسعه داروسازی دانش 
		محل سکونت : کرمان
	 
 
	
	
		من میخوام واسه ارشد شروع کنم خوندن ولی واقعا نمیتونم همش یا تو رخت خواب دراز کشیدم یا خوابم اصلا از جام نمیتونم بلند شم.اعصابم خورد شده   
	 
	
	
	
		
	 
 
 
 
	
	
	
		
	ارسالها:  42 
	موضوعها: 0 
	تاریخ عضویت:  Apr 2010
	
 تشکر های اهدا شده: 4 
	تشکر های دریافت شده :170 بار در 37 پست
  
	 
	
		سال تشخيص بيماري : 83شروع.85 تشخیص 
		دكتر معالج : حریرچیان.قبلا نوریان ولطفی 
		داروي مورد استفاده :  
		محل سکونت : تربت حیدریه
	 
 
	
	
		 (2013/10/18, 07:25 PM)paeazan نوشته است:  نگار جون چرا فک میکنی هممون خوبیم؟ 
من هم خوب نیستم فقط دلیلی ندیدم که بیام بنویسم خوب نیستم 
من 3 - 4 ساله عدم تعادل دارم.بهترین حالم نیمه ی دوم پارسال بود که IVIG میزدم.قدرتم عالی شده بود میتونستم روزی 3 ساعت و نیم ورزش کنم و نیم ساعت با سنگین درجه ی دوچرخه رکاب بزنم اما باز عدم تعادلم رو داشتم نمیتونستم حتی چند قدم راه برم که تعادلم بهم میخوره 
رفتم شیراز یه فلوشیپ ام اس گفت شیراز هر دکتری بری برات IVIG نمینویسه و برام کوپامر نوشت.کوپامر داغونم کرد.ماه اول چندبار افتادم و حتی 5 دقیقه هم نمیتونستم ورزش کنم اما یه کم بهتر شدم بتدریج اما هنوز هم نمیتونم با درجه ی سنگین رکاب بزنم! من نمیدونم چرا اون فلوشیپ به اون شدت IVIG رو رد کرد 
و من همچنان دارم دارویی رو که فلوشیپ برام نوشت و دکتر فعلیم میگه استفاده میکنیم به امید اثر گذاشتنش و بهتر شدنم 
من عدم تعادل دارم چون در مخچم پلاک دارم.اون فلوشیپ اسفند بهم گفت پلاکات چندان فعال نیستن، بزرگن و جاشون بده 
 نگار جون بعضی چیزها دلبخواهی نیست من چند ماهه که برای حفظ استقلالم مجبور شدم عصا بگیرم دستم.هر چند با عصا هم بیرون که میرم باز باید کسی کمکم کنه یا دستم رو بگیرم به دیوار 
بیحسی تقریبا ندارم.مشکل چشمی ندارم بخاطر ام اس 
4 سال پیش که بیماریم پیشرفت کرد دکتر برام نوانترون (از داروهای شیمی درمانی) نوشت که به دلیل عارضه ای که برام داد نتونستم استفاده کنم هنوز هم هر دکتری میرم بهم میگه تنها دارو برای نوع ام اس تو نوانترونه و من نگرانم که بیماری قلبی هم به ام اسم اضافه بشه.اگ میشد اونو استفاده کنم الان حالم خیلی بهتر بود 
شما گفتی شیمی درمانی استفاده نمیکنی دیگه اما  ایماتینیب  هم جزء داروهای شیمی درمانیه 
به یه دکتر خوب اعتماد کن و هر دارویی گفت استفاده کن.ایشالله که بتونی ازش نتیجه بگیری
  
آره عزیزم ایماتینیب هم شیمیایی هست ولی بدون عوارض نوانترون.مثل مشکلات قلبی وسرطان خون که  برای نوانترون  احتمالش هست .
	  
	
	
پروردگارا: به من كمك كن قبل ازينكه درمورد راه رفتن كسي قضاوت كنم كمي با كفش هاي او راه بروم.                  دكترشريعتي         
 
	
		
	 
 
 
 
	 
 |