ارسالها: 48
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 562
تشکر های دریافت شده :273 بار در 141 پست
سال تشخيص بيماري : 1386
دكتر معالج : جلیلی
داروي مورد استفاده : فامپیرا
محل سکونت : اندیمشک
سلام ام اسی هم آدم چه فرقی بابقیه میکنه؟
ارسالها: 148
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Jun 2011
تشکر های اهدا شده: 669
تشکر های دریافت شده :845 بار در 337 پست
سال تشخيص بيماري : مهم نیس
دكتر معالج : مهم نیس
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی زیر سایه خدا
بچه ها من میخوام ازدواج کنم با یه دختر ام اس اما میترسم به نظرتون چیکار کنم؟
تو میرقصی و من عاشق شدن رو یاد میگیرم
تو میخندی حواست نیست من آروم میمیرم
ارسالها: 78
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 67
تشکر های دریافت شده :397 بار در 135 پست
سال تشخيص بيماري : 1386
دكتر معالج : moqadasi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
به نظر من با کسی ازدواج کن که واقعا دوستش داری و با شرایط هم تطابق دارید. حالا میخاد ام اس داشته باشه یا خال روی چانه!
گذر تک تک این ثانیه ها
سپری گشتن عمر
به قدیمی شدن دوستیت می ارزد...
ارسالها: 85
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2011
تشکر های اهدا شده: 252
تشکر های دریافت شده :501 بار در 212 پست
سال تشخيص بيماري : دیگه تموم شد
دكتر معالج : دیگه ندارم
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
2011/06/15, 08:40 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/06/15, 08:46 AM، توسط hamnafas.)
برامن که حالا حالاها ازدواج زوده .شاید نباید نظر میدادم.ولی دوس داشتم بگم.
بنظر من ام اسی ها هیچ مشکلی برا ازدواج ندارن همونطور که هیچ مشکلی برا زندگی کردن ندارن.بنظر من ام اسی ها تو ازدواج موفق ان چون تو مسیر سختی زندگی بودن وزندگی رو درک کردن.
فقط باید خودمونو باور داشته باشیم.
(2011/06/14, 05:10 PM)tanha_f20 نوشته است: بچه ها من میخوام ازدواج کنم با یه دختر ام اس اما میترسم به نظرتون چیکار کنم؟
اگه دوسش داری ترست برا چیه؟
اگه مطمعنی در کنارش خوشبخت میشی پس ترس معنایی نداره.
ارسالها: 869
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Nov 2009
تشکر های اهدا شده: 4839
تشکر های دریافت شده :5566 بار در 2439 پست
سال تشخيص بيماري : آبان 88
دكتر معالج : رفته خارج ديگه برنمي گرده ...
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : هرجا تو باشي
(2011/06/14, 05:10 PM)tanha_f20 نوشته است: بچه ها من میخوام ازدواج کنم با یه دختر ام اس اما میترسم به نظرتون چیکار کنم؟
بشین با خودت همه جوانب زندگیت رو در نظر بگیر دوست داشتنت به کنار ولی عاقلانه تصمیم بگیر
وقتی میخوای با یه فردی که به هر حال با تو یه تفاوتی داره زندگی کنی باید حواشیه این تفاوت رو هم در نظر بگیری اینکه تا کجا میتونی همراه باشی با این حواشی
ام اسی یه فردیه که خودش خبر از تغییرات خودش نداره درسته که هیچ انسانی تعریفی واسه تغییرات ناگهانیه زندگیش نداره ولی خوب این در مورد یه فرد با ام اس ریسک پذیرتر خواهد بود باید به بهترین و بدترین شرایطهای ممکن هم فک کنی و خودت و رو واسشون آماده نگه داری صرف دوست داشتن نباید چشمات رو ببندی به روی واقعیت چون زندگی اثبات کرده که وقتی توش قرار میگیریم واقعیتها تازه شکل اصلی خودشون رو بروز میدن و ما رو درگیر خودشون میکنن
ممکنه این خانم واسه همیشه زندگیه نرمال خودشو طی کنه که خیلی از ام اسیا هم همین جوری دارن زندگی میکنن ولی ممکن هم هست دستخوش تغیراتی بشه به نظر من ذهنت رو به هر دو سمت سوق بده و آمادگیه ذهنی برای خودت بوجود بیار
فقط بدون که ام اسی ترسناک نیست !
"چقدر ابد زمان اندکی ست برای آنکه به کفایت کنارت باشم...
ارسالها: 518
موضوعها: 143
تاریخ عضویت: May 2010
تشکر های اهدا شده: 1625
تشکر های دریافت شده :3627 بار در 894 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر هرمز آیرملو
داروي مورد استفاده : مب ترا - Roche Pharma
محل سکونت : تبریز
(2011/06/14, 05:10 PM)tanha_f20 نوشته است: بچه ها من میخوام ازدواج کنم با یه دختر ام اس اما میترسم به نظرتون چیکار کنم؟
بهتر هست با پزشکتون مشورت کنید. از این لحاظ که میتوانید همدیگر را درک کنید خیلی خوب هست، ولی به نظر خود من، ازدواج دو فرد ام.اسی به صلاح نیست.
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
ارسالها: 83
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 182
تشکر های دریافت شده :552 بار در 127 پست
سال تشخيص بيماري : تیر 90
دكتر معالج : دکتر اعتمادی فر
داروي مورد استفاده : اکتووکس
محل سکونت : نصف جهان
2011/11/26, 04:33 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/11/26, 04:35 PM، توسط pinkrose.)
من یک ماه بعد از ازدواجم فهمیدم ام اس منو داره ! خیلی برام سخت بود . تازه عروسی کرده بودم و هنوز طعم زندگی مشترک را به خوبی نچشیده بودم . اما خداییش توی این مدت همسرم همراهم بوده و خوشحالم که اونو دارم .
ازدواج کنید با کسی که دوستش دارید و اونم دوستتون داره . ام اس هم به زودی میفهمه که جاش توی زندگی ماها نیست و بار و بندیلشو میبنده و میره .
من کسی را میشناسم که سرطان خون داشت و دکترها ازش قطع امید کرده بودند ولی با عشقش ازدواج کرد و زندگی خوبیم داره . ام اس که بدتر از سرطان نیست !!! هست ؟
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا در میکده شادان و غزل خوان بروم
ارسالها: 288
موضوعها: 28
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 1732
تشکر های دریافت شده :3045 بار در 956 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : سلطان زاده
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : زیر سایه خدا
(2011/06/14, 05:10 PM)naser_m نوشته است: بچه ها من میخوام ازدواج کنم با یه دختر ام اس اما میترسم به نظرتون چیکار کنم؟
به نظر من یک ازدواج خوب ومناسب خیلی کمک میکنه که آرامش پیدا کنیم ولی از روی احساس وترحم نباشه از ام اس فاکتور گرفته بشه وبقیه چیزها سنجیده بشه .البته من میگم هر دو ام اس نداشته باشن بهتر است.
سرنوشت را کی توان از سر نوشت......
ارسالها: 1,618
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 7897
تشکر های دریافت شده :16586 بار در 4449 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : زیتاکس - آریوژن فارمد
محل سکونت : تهران
بهت تبریک میگم
مهم علاقه اس نه مریضیا
مریضی و بی پولی و ..... یه بهونس برای فرار از مسئولیت ازدواج
وقتی قبولش کردی تا آخر برو
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
ارسالها: 4
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2011
تشکر های اهدا شده: 2
تشکر های دریافت شده :10 بار در 4 پست
سال تشخيص بيماري : 1378
دكتر معالج : dr.nabavi
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
2011/11/26, 06:00 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/11/26, 06:25 PM، توسط sarvenaz.)
سلام بچه ها من یه بار ازدواج کردم ام اس زیاد نقشی بازی نمیکنه تو رابطه با همسر تازه ادم خیلی آروم میشه فقط باید با طرفت موافقت داشته باشی باقی چیزاش با ازدواجای دیگه فرقی نمی کنه من از شوهرم چدا شدم و دلیلش دخالت دیگران تو زندگیمون بود الان اگر دوباره برام یه کیس خوب به وجود بیاد دوباره ازدواج میکنم چون خیلی آرامش داشتم


موافقم
اصلا ام اسی با ادم سالم فرقی نداره فقط باها ش مهربون باش