2012/01/04, 07:39 PM
منم به خاطر فشار کنکور و درس ام اس گرفتم الان میگم چه اشتباهی کردم که سخت گرفتم به خودم....
به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد..
شاد زندگی کردن برای ام.اسیها سخت نیست!
|
|||||||||||||||||||||||||||
2012/01/04, 07:39 PM
منم به خاطر فشار کنکور و درس ام اس گرفتم الان میگم چه اشتباهی کردم که سخت گرفتم به خودم....
به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد..
به ام.اس مصالح ساختمانی ندهید!
حالا که مبتلا شدید، فکر کنید ببینید چه حساسیتهای فکر و ذهنی داشتهاید که موجب سختگیریهایی در شما میشده است. ولی تا این حد پیش بروید. اینکه چرا و کاش را بگذارید کنار. بعد که فهمیدید مصالح ساختمانی این بیماری چیست، او را از این مصالح محروم کنید! فهمیدی عزیزم؟! خواهشاً فقط در حوزهی تجربه جدید صحبت کنید و بحث را پراکنده نکنید. ممنون. مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
2012/01/04, 08:59 PM
سوسن جون به نظرم 70 درصد این مصالح رو دیگران میرسونن....
همه جا هم که نمیشه گفت باباجان من ام اس دارم!چه کار کنیم تا مصالح ساختمانی از بیرون بهش نرسه؟ به خود آی,خود تو جان جهانــــــی...
2012/01/04, 09:04 PM
(2012/01/04, 08:59 PM)sara.161 نوشته است: سوسن جون به نظرم 70 درصد این مصالح رو دیگران میرسونن.... اگر اجازه بدهید در موردش حرف خواهم زد مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
2012/01/04, 09:05 PM
بزرگترین حساسیت من از دست دادن کارم بود.......فک کردن به این مسئله خیلی منو اذیت میکرد........ولی الان می بینم که اونطوریا هم نبوده.
2012/01/05, 11:28 AM
من بعد از اینکه بچه دار شدم ، مصالح برای ام اس بیشتر فزاهم شد چون خیلی به فرزندم حساسیت داشتم و از صبح تا شب بقکرش بودم و حتی خواب کافی نداشتم و مدام به دخترم سرویس میدادم و اصلا نه بفکر خودم بودم ونه بفکر همسرم و همین موضوع مشکلاتی در زندکیم بوجود آورد و بصورت پشت سر هم مصالح برای ام اس فراهم شد و بیماریم رو به پیشرفت گذاشت و چون اطلاعاتم از ام اس کم بود مشکلاتم دوچندان شد ولی با راهنمائی خانواده به خودم اومدم و تا خدی ضرر بوجود آمده را جبران کردم ولی صرر سلامتی به این سادکیها جبران نمیشود و یا شاید اصلا به صورت اولیه باز نگردد.
مهم این نیست که در کجای این دنیا ایستاده ایم
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.
2012/01/05, 12:49 PM
خودتان را دوست داشته باشید!
1. با خودتان مانند یک دوست رفتار کنید. در مورد رفتارها و کارهای خوب و بدتان مانند یک دوست اظهار نظر کنید و به خودتان اعتماد داشته باشید. (آیینه خودتان باشید) اگر کار خوبی انجام دادید خودتان را به هر طریقی که دوست دارید تشویق کنید. برای خودتان جایزه بگیرید. تولدتان را هرگز فراموش نکنید و مهمانی برگزار کنید و برای خودتان کادوی تولد بخرید. اگر کار بدی کردید، در موردش با خودتان حرف بزنید و ببینید این اتفاق چرا پیش آمد و چه اثری بر روی سلامتی شما داشته است. اگر باعث رنجش کسی شدید بلافاصله عذرخواهی کنید. قهر نکنید و از کسی متنفر نشوید. هرگز به فکر انتقام گرفتن نباشید. تمام این مسائل بار منفی شدیدی دارند و بیشتر از همه خودِ شما را درگیر کرده و تمام انرژیتان را تخلیه خواهد کرد. 2. با بدنتان صحبت کنید. بدنِ شما جزئی از وجود شماست پس با او با احترام رفتار کنید. هر روز صبح به بدنتان سلام کنید و اگر دچار اسپاسم است عضو مذکور را نوازش کنید و خیلی مهربانانه از او بخواهید همراهیتان کند. اگر پاهاتان خسته شدهاند، آنها را مخاطب قرار دهید، از آنها عذرخواهی کنید و قول بدهید شب با یک لگن آب ولرم از آنها پذیرایی خواهید کرد. دستهای خودتان را ببوسید و نوازش کنید. از خودتان تعریف کنید و بگویید که بهترین اندام را دارید. به صورت خودتان در آینه نگاه کنید و از اینکه چین و چروک روی آن افتاده است از او عذرخواهی کنید و قول بدهید که با کم کردن اخم و عصبانیت و بیشتر لبخند زدن جبران خواهید کرد. هرگز صحبت کردن با بدنتان را شوخی نگیرید! 3. در روابطی که با دیگران برقرار میکنید محتاط باشید. به کسانی که بار انرژی منفی دارند اجازه نزدیک شدن ندهید. گفت و شنودتان را کاهش بدهید و فراموششان کنید. (قهر نکنید!) با افرادی که شاد هستند و با مشکلات برخوردی منطقی و هوشمندانه دارند معاشرت کنید. از آدمهای ضعیف پرهیز کنید. از کسانی که خبرچینی میکنند دوری کنید. با افرادی که اهل غیبت هستند دوستی نکنید. زیرا شما خودتان را دوست دارید! 4. همانقدری که میدانید تواناییاش را دارید به دیگران کمک کنید. هیچگاه باری که مطمئن نیستید به دوش نکشید. یاد بگیرید «نه» بگویید. 5. گوش شنوا داشته باشید ولی درگیر مسائل و مشکلاتِ دیگران نشوید. اگر میخواهند با شما درد و دل کنند، وقت بگذارید چون شما هم نیازمند درد و دل خواهید شد. خوب گوش بدهید ولی سعی نکنید مشکل کسی را حل کنید. اگر میتوانید همان لحظه راهنماییاش کنید ولی بعد از آن ذهنتان را درگیر مسائل نکنید. این درگیری موجب افزایش استرس در شما خواهد شد. 6. گریه کنید. هر گاه احساس کردید به گریستن نیازمندید گریه کنید. هرگز بغض خودتان را نخورید. بهترین جا برای گریستن زیر دوش آب است! امتحان کنید! 7. محیط را تغییر بدهید. اگر در محیطی قرار گرفتید که حس کردید شما را دچار استرس میکند، در سریعترین زمان ممکن آن محیط را ترک کنید. جابجایی و تغییر دادن مکان و محیط همیشه از میزان استرس نامطلوب میکاهد. هرگز خودتان را مقید به حضور در چنین اماکنی نکنید. ادامه دارد ... مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
2012/01/05, 01:59 PM
شعار دادن كلاً خيلى كار آسونيه، ولى به نظر من ام اس بيمارى نيست كه آدم بخواد به خاطرش بد بين بشه، ولى با توجه به آدمائى كه من تو طول زندگيم ديدم هيچ كس صد در صد خوشبين يا بدبين نيست . همه ما يه جاهائى از زندگيمون با توجه به شرايط هم خوشبين بوديم هم بدبين. بعد اينكه شما چرا همه عوامل زندگى رو با بيمارى ام اس ميسنجيد؟بابا به خدا ما غير زمانى كه دچار حمله ميشيم هم از نظر روحى و هم از نظر جسمى هيچ تفاوتى با آدماى سالم نداريم تازه وقتى حمله نداريم روحيمون از ديگران خيلى بهتره چون ما قدر عافيت رو ميدونيم.
هيچگاه اميد كسى را نا اميد مكن شايد اين تنها دارايى او باشد
2012/01/05, 03:13 PM
(2012/01/05, 01:59 PM)نسترنى نوشته است: شعار دادن كلاً خيلى كار آسونيه، ولى به نظر من ام اس بيمارى نيست كه آدم بخواد به خاطرش بد بين بشه، ولى با توجه به آدمائى كه من تو طول زندگيم ديدم هيچ كس صد در صد خوشبين يا بدبين نيست . همه ما يه جاهائى از زندگيمون با توجه به شرايط هم خوشبين بوديم هم بدبين. بعد اينكه شما چرا همه عوامل زندگى رو با بيمارى ام اس ميسنجيد؟بابا به خدا ما غير زمانى كه دچار حمله ميشيم هم از نظر روحى و هم از نظر جسمى هيچ تفاوتى با آدماى سالم نداريم تازه وقتى حمله نداريم روحيمون از ديگران خيلى بهتره چون ما قدر عافيت رو ميدونيم. شما راست می گویید. ولی اینجا سایت ام.اسسنتر است و ما قصد داریم راههای شاد زیستن با وجود ام.اس را یاد بگیریم. کسی شعار نمیدهد. من تمام اینها را شخصا بکار گرفته و عملی کردهام. شما اگر تجربهای داری بگو اگر نه، مجبور به خواندن این تاپیک نیستید. مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
ممنون سوسن خانم ازتاپیک جالبت.
هم دکتر ازمندیان بهم خیلی چیزا یاد داده هم خوزه سیلوا و کلی کتابای دیگه در نهایت به این نتیجه رسیدم که خدا به ما لطف داشته که این بیماریو بهمون داده،یه نظر بهمون کرده خواسته یه تلنگر بهمون بزنه که : آهای این چه طرز فکریه که داری روح و روانو جسمتو بااسترس و سختگیریای بیمورد ازبین میبری. زندگی سخت اسان است و تو چه اسان سخت زندگی میکنی حالا اگه کسی این موردو گرفت و خودشو عوض کرد دیگه از این ببعد باید بگه [b]قبلا ام اس داشتم(چون با تغییر روش زندگی دیگه ام اس بسراغش نخواهد اومد) اما وای به حال کسی که هشدار خدا رو جدی نگرفت مجبوره تا اخر عمر با ام اس زندگی کنه
شاد و پر انرژی باشید.
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
زندگی را سخت نگیرید! | paeazan | 8 | 7,446 |
2014/04/22, 02:05 PM آخرین ارسال: shahrzad.s |
|
مواد لازم دمنوش برای داشتن اعصاب آرام و سرخوش بودن | hamid_147 | 0 | 3,840 |
2014/04/20, 12:13 AM آخرین ارسال: hamid_147 |
|
ترک عادت های قدیمی،شروع زندگی جدید | Escape | 3 | 3,973 |
2014/02/19, 12:31 AM آخرین ارسال: spring |
|
خوب بودن برای چه کسی؟ | Escape | 6 | 6,235 |
2014/02/18, 09:56 AM آخرین ارسال: سالومه |
|
چـهار گام برای افزایـش اعتـماد به نفـس | 360 | 0 | 2,369 |
2012/10/01, 05:31 PM آخرین ارسال: 360 |
|
راز داشتن عمر طولانی در دیدگاه و نگرش مثبت به زندگی | fereshteh | 56 | 31,627 |
2012/07/31, 08:23 AM آخرین ارسال: nazaninamiri70 |
|
5راه ارتقای شوخ طبعی برای ارتقای روابط اجتماعی | نازلی | 0 | 2,359 |
2011/03/17, 10:36 PM آخرین ارسال: نازلی |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: |
2 مهمان |