2012/11/28, 07:31 AM
(2012/11/14, 03:01 PM)mehdernet2 نوشته است: فقط حساسيت بيش از حد
گيردادن به چيزاي بي خود
گريه كردن تو دل ريختن مطلباي چرت
منم دقیقا همینطورم.
فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین
تجربه شخصي - چرایی ابتلا به ام اس
|
||||||||||||||||||||||||||||||
2012/11/28, 07:31 AM
(2012/11/14, 03:01 PM)mehdernet2 نوشته است: فقط حساسيت بيش از حد منم دقیقا همینطورم.
فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین
2012/12/03, 10:39 AM
ايا ميدانيد كه تضعيف خق كارمندان يا زير دستان كه انسان هايي محجوب هستند وغم وغصه وبي عدالتي را به درون خود ميزيند باعث بيماري ام اس ميشود(تجربه شخصي خودم)
2012/12/05, 12:31 AM
خود خوری خود خوری!!
استرس های گذشته!!! سرکوب کردن احساساتی که نتونستیم بیرون بریزیم!! فشارهای عصبی گذشته!! همه وهمه............... چون بیماری که یه شب سراغ من و شما نیومده دوستان!!
ام اس
آخر عشق و دوست داشتن نیست!
2012/12/28, 08:26 PM
(2012/10/07, 11:02 PM)reza_akrami_a نوشته است: سلام منم 3 هفته قبل از شروع بیماریم به شدت با کله زمین خوردم طوری که وقتی رفتم پیش دکتر هنوز جای خراش روی صورتم بود، ولی خودم این رو دلیل نمی دونم چون حتی قبل از زمین خوردنم احساس خستگی میکردم.البته ضربه به سرمیتونه باعث حمله بشه. من اینو از یک پروفسور شنیدم.
بهترين درمان جداي مداوهاي پزشكي كه ميكنيد به مريضتون اهميت ندهيد
حمله اومد خوش اومد با پالس تراپي خوب ميشه از زندگيتون لذت ببريد نسبت به تواناييهايي كه داريد به اميد[شفاي همه مريض ها
2013/01/02, 11:06 AM
دوست دارم تجربياتم را در باره بيماريم وداروهاييكه مصرف ميكنم وبرايم خوب است براي دوستان بازگو كنم
بعنوان مثال من هميشه ورزش ميكنم بجز در مواقعيكه حمله داشته ام وپالس تراپي كرده ام/بيشتر مواقع ماهي يا يا داروي امگا 3مصرف ميكنم/ماهي يك امپول ويتامين د3و نوروبيون ميزنم و.............. نماز روزانه ام ترك نميشود به اندازه همه چيز به من روحيه ميدهد
2013/01/27, 05:28 PM
سلام به همه ی دوستان
میخواستم بگم ریشه ام اس خود خوری بی توجهی خوانواده ها به فرزندشون وحتی فرق گذاشتنه بینه اوناست ودر بیشتر مواقع تو سری خوردنه شونه
2013/01/27, 06:17 PM
parniam عزیز داری اشتباه میکنی
البته خودخوری رو قبول دارم ولی من که هیچ بی توجهی از طرف خانواده ام ندیدم حتی توی خونه احساس می کنم من عزیزترم!! واقعا هم همینطوره!! پس چرا ام اس گرفتم؟؟ دوست عزیز سعی کن با این فکرها خودتو اذیت نکنی
2013/02/08, 04:49 PM
من که مطمئنم علت اصلی مبتلا شدن من استرس بود! از همون بچگی برای مسائل پیش پا افتاده استرس داشتم تا اینکه چند ماه قبل از بیماریم یه استرس عظیم به من وارد شد و ...
من هم مثل سایر دوستان در فامیل نفر اول و آخری هستم که مبتلا شدم و البته اون رو لطفی از جانب خدا میدونم همیشه از خدا می خواستم یه جوری آدمم کنه. خدای مهربون هم این راه رو انتخاب کرد خدایا بر مصائبت شکر
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز !؟
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم
2013/02/09, 12:25 PM
حرص و جوش خوردن با عمه ها و عموهای ...... و مادر بزرگ حسود همین چیزها حرص ادم رو در میاره و باعث التهابات مغزی و استرسهای محیطی میشه
والله بد میگم من خودم یکیشم که اینطوری شد وگرنه ام اسم کجا بود راز زندگی آرام اینست امروز را در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
یک تجربه شخصی از نقش تابستان در تشدید خستگی | ArashFN | 2 | 1,210 |
2024/10/08, 11:42 AM آخرین ارسال: mo.gh |
|
تجربه ی کسی که ام اس ندارد. | obria_123 | 5 | 3,385 |
2018/08/01, 01:34 AM آخرین ارسال: پروانه |
|
بيان تجربه ها در مورد نظريه دكتر زامبوني | kaj | 55 | 44,512 |
2017/01/22, 06:00 PM آخرین ارسال: Aydanima |
|
چرایی علم فیزیک از بیماری و روش درمان آن | arhpir | 9 | 44,648 |
2016/11/01, 01:24 PM آخرین ارسال: الهه درد |
|
چه مدت زمانی طول کشید که از زمان تشخیص cis حمله دوم رو تجربه کنید | prosperity | 7 | 9,502 |
2014/11/12, 11:25 PM آخرین ارسال: prosperity |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: |
12 مهمان |