ارسالها: 87
موضوعها: 19
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 1208
تشکر های دریافت شده :975 بار در 180 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر فرهاد فیضی
داروي مورد استفاده : سینوتک - سیناژن
محل سکونت : تهران
(2011/08/15, 10:06 AM)Milo نوشته است: با فایر فاکس باز می کنید ؟
با اینترنت اکسپلورر باز کنید یا از add-on فایر فاکس به نام IE-Tab استفاده کنید ضمن اینکه یک دانلود منجر باید نصب داشته باشید مثل : IDM یا DAP صفحه را که باز می کنید به طور اتوماتیک صفحه مربوط به دانلود باز می شه .
یک راه پیچیده تر هم هست اونم نصب Fast Video Download برای فایر فاکس هست که با اون به راحتی می تونید تمام بخش ها رو دانلود کنید.
( پیچیده گفتم ؟ ) بله از موزيلا استفاده ميكنم .
ممنون. نخير توضيحات شما واضحه
خوابهايم را خسته ميكني
وقتي تا سحر
مي گردم و پيدايت نمي كنم !...
روزهاتو را چرت می زنم
بس که شب ها
در خواب تو بیدارم
ارسالها: 3,364
موضوعها: 243
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 18940
تشکر های دریافت شده :37267 بار در 6969 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : تهران
این فایل درست کردن ماهم سوژه ای شده واسه خودش
فیلم ها امادس .
دیشب داشتم اپلود میکردم اینترنتم قطع شد .
6-7 ساعته دیگه 99999999% فیلم ها ، با کیفیت ها و حجم های مختلف در سایت قرار میگیره ( الان میرم خونه میبینم برق قطع شده به مدت 5 روز )
مث حس ی عشق تازه بودی
مث افسانه بی اندازه بودی ...
تشکر شده توسط : | Prime , havaars , AVID2000 , nazaninn , بهــار , omid , neda sedaghat , نسیم , O#!!! , nahid , fireboud , parnia mosahebi , TootFarangi , romina60 , parivash , Mahdieh |
|
ارسالها: 518
موضوعها: 143
تاریخ عضویت: May 2010
تشکر های اهدا شده: 1625
تشکر های دریافت شده :3627 بار در 894 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر آیرملو و دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده : متوترکسات
محل سکونت : تبریز ـ الآن تهران
سلام بچههای خوب ام.اسسنتر. خوبین؟
امیر دیشب این را نوشته، گفتم شما هم بخونید:
«خب. همسر ِ من اماس دارد. این را حالا دیگر همه میدانند. یعنی تقریباً همه میدانند. خسته میشود وقتی زیاد راه رفته باشد. کار کرده باشد یا که هوا گرم باشد. مثل ِ حالاها که هوا خیلی خرکی گرم است. بعد اینها که باشد، سختش میشود که مثلاً دستش را بسپرد به دست ِ من تا نرمنرمک قدم بزنیم توی کوچه و خیابان. تا نگاهی بیاندازیم به ویترین مغازهها..
اما این همهی ماجرا نیست. این همهی ماجرای زندگی ما نیست. ما، من و سوسن، با پذیرفتن شرایط موجود، مثل ِ همهی آدمهای این روزگار، زندگی میکنیم. هرّ و کرّ میکنیم. جنگولک بازی در میآوریم. تصمیمهای یکهویی میگیریم. بدون ِ برنامهی قبلی چمدانمان را میبندیم و به مسافرت میرویم. نصفهشبی هوس فیلم دیدن میکنیم. غذاهای عجیب و غریب میخوریم. سر به سر ِ هم میگذاریم. مثل ِ همهی زن و شوهرهایی که دلگرماند به زندگیشان. به داشتههاشان..
سوسن قبل از من هم این خوشیها را داشته است. زنده بوده است و زندگی کرده است. من چیزی به او ندادهام که نداشته باشد. میخواهم بگویم اینطور نبوده است که من به سان ِ یک "گود من" دست دراز کرده باشم و او را از میان ِ خروار خروار تاریکی و ناامیدی بیرون کشیده باشم..
من "گود من" نیستم. من فقط مردی هستم که زن و زندگیاش را دوست دارد. همین.»
از اینجا
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
تشکر شده توسط : | بهــار , nazaninn , # پریسا # , yas , Prime , مـه ســـا , i3aran , omid , neda sedaghat , نسیم , fatima , nahid , MAHDI , fireboud , hamid , parnia mosahebi , TootFarangi , arezooo82 , warrior , romina60 , anaram , esmaeil , khatoon25 , MFhealth , parivash , Mahdieh , hanie , نوشا , maryamm , Yitzak , Matilat |
|
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2748 بار در 1040 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
2011/08/15, 11:25 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2011/08/15, 11:27 AM، توسط yas.)
سوسن جان ایکاش توی برنامه اینها رو میگفتین ولی اگه من ام اس نداشتم و این برنامه رو میدیدم فکرهای دیگه ای میکردم فکر میکردم وای این چ مرده رویایی برای سوسن که نمیتونسته اینکارا رو بکنه و اون بدوش میکشه در صورتیکه من میدونم ما قبل و بعد ام اس چطوریم شاید تفاوتهایی توی زندگیمو حس بشه ولی زیادم محتاج به کسی نیستیم ولی اگه این حرفها ور توی دوربین میگفتید شاید دید مردم از ازدواج با زنهای ام اسی فرق میکرد چه اونهایی که مشکل دارن چه اونهایی که بهترن
ولی بازم تشکر از اقا امیر و خانواده خوبشان که سوسن رو دوست دارن درکش میکنن
ارسالها: 358
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: Mar 2011
تشکر های اهدا شده: 9952
تشکر های دریافت شده :10560 بار در 3416 پست
سال تشخيص بيماري : - - - - - -
دكتر معالج : - - - - - -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
(2011/08/15, 11:13 AM)havaars نوشته است: سلام بچههای خوب ام.اسسنتر. خوبین؟
امیر دیشب این را نوشته، گفتم شما هم بخونید:
«خب. همسر ِ من اماس دارد. این را حالا دیگر همه میدانند. یعنی تقریباً همه میدانند. خسته میشود وقتی زیاد راه رفته باشد. کار کرده باشد یا که هوا گرم باشد. مثل ِ حالاها که هوا خیلی خرکی گرم است. بعد اینها که باشد، سختش میشود که مثلاً دستش را بسپرد به دست ِ من تا نرمنرمک قدم بزنیم توی کوچه و خیابان. تا نگاهی بیاندازیم به ویترین مغازهها..
اما این همهی ماجرا نیست. این همهی ماجرای زندگی ما نیست. ما، من و سوسن، با پذیرفتن شرایط موجود، مثل ِ همهی آدمهای این روزگار، زندگی میکنیم. هرّ و کرّ میکنیم. جنگولک بازی در میآوریم. تصمیمهای یکهویی میگیریم. بدون ِ برنامهی قبلی چمدانمان را میبندیم و به مسافرت میرویم. نصفهشبی هوس فیلم دیدن میکنیم. غذاهای عجیب و غریب میخوریم. سر به سر ِ هم میگذاریم. مثل ِ همهی زن و شوهرهایی که دلگرماند به زندگیشان. به داشتههاشان..
سوسن قبل از من هم این خوشیها را داشته است. زنده بوده است و زندگی کرده است. من چیزی به او ندادهام که نداشته باشد. میخواهم بگویم اینطور نبوده است که من به سان ِ یک "گود من" دست دراز کرده باشم و او را از میان ِ خروار خروار تاریکی و ناامیدی بیرون کشیده باشم..
من "گود من" نیستم. من فقط مردی هستم که زن و زندگیاش را دوست دارد. همین.»
از اینجا اخیش سوسن بلاخره گفتی....
منتظر بودم
آغاز به مردن می کنی
اگرهمیشه از یک راه تکراری بروی...
ارسالها: 518
موضوعها: 143
تاریخ عضویت: May 2010
تشکر های اهدا شده: 1625
تشکر های دریافت شده :3627 بار در 894 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر آیرملو و دکتر صحرائیان
داروي مورد استفاده : متوترکسات
محل سکونت : تبریز ـ الآن تهران
ببینید بچهها.
امیر معتقد کاری برای من نکرده است. این بینهایت برای من خوشایند است و لذت میبرم از این موضوع.
ولی حقیقت این است که امیر موهبتی به من بخشیده است که آرزوی هر موجود زندهای است. او به من و زندگیام «آرامش» و «امنیت» بخشیده است. و تنها او میتوانست این آرامش و امنیت را به من بدهد و من با تمام وجودم از او و مردانی شبیه او ممنون هستم.
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.
تشکر شده توسط : | بهــار , i3aran , nazaninn , Prime , نسیم , O#!!! , yas , fatima , nahid , MAHDI , fireboud , parisa2011 , parnia mosahebi , Aram , arezooo82 , warrior , romina60 , ELI , anaram , esmaeil , MFhealth , parivash , Mahdieh , hanie , BanOoOo , Matilat |
|
ارسالها: 282
موضوعها: 11
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 1726
تشکر های دریافت شده :1541 بار در 519 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : دکتر لطفی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
بچه ها من 4 ساعت کیفیت بالاشو که گذاشته بودین دانلود کردم باز نمی شه :38::38::38:با چی باز می شه؟با هیچی نمی تونم بازش کنم کمکککککککککککککککککککککککککککککککککک:38::38:
تشکر شده توسط : | |
|
ارسالها: 233
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Feb 2010
تشکر های اهدا شده: 1461
تشکر های دریافت شده :1549 بار در 374 پست
سال تشخيص بيماري : 1386
دكتر معالج : دکتر رضایی زاده
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
سلام به همگی
چند روزی هست برای من یه سوالی پیش اومده که نمیتونم نپرسم، با اجازه بزرگترها میپرسم:
ببخشید این جناب کاکاوند کجا تشریف دارن که تشریف نمیارن از این همه ابراز لطف و محبت بچه ها تشکر کنن؟؟ ایشون که به خودشون یک سال و نیمی هست استراحت دادن پس درگیر کار و ریختن عرق جبین برای یه لقمه نون نیستن!، نکنه هزینه اتصال به اینترنت رو ندارن؟
به من که خیلی برخورده تا حالا این قهرمان ملی!!! نیومده از بچه ها تشکر کنه؟ نکنه خییری پیدا شده و کارش رو راه انداخته و ایشون درگیر هستن!!!
فکر میکنم نشونه ادب و حداقل ادب یه شخص این بود که بیاد و تشکر کنه! هر چند ایشون در کل تو این تاپیک تا حالا چیزی ننوشتن که خب خودش همچین عادی نیست، اون هم تو همچین تاپیکی که هر کی تازه عضو میشه اینجا یه چیزی نوشته چه برسه به ایشون که به قول خودشون انرژی سایت هستن!
رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم فرمودند: هر که مومنی را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر که مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است.
ارسالها: 46
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Apr 2011
تشکر های اهدا شده: 119
تشکر های دریافت شده :205 بار در 42 پست
سال تشخيص بيماري : ندارم
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
(2011/08/15, 11:09 PM)Aram نوشته است: سلام به همگی
چند روزی هست برای من یه سوالی پیش اومده که نمیتونم نپرسم، با اجازه بزرگترها میپرسم:
ببخشید این جناب کاکاوند کجا تشریف دارن که تشریف نمیارن از این همه ابراز لطف و محبت بچه ها تشکر کنن؟؟ ایشون که به خودشون یک سال و نیمی هست استراحت دادن پس درگیر کار و ریختن عرق جبین برای یه لقمه نون نیستن!، نکنه هزینه اتصال به اینترنت رو ندارن؟
به من که خیلی برخورده تا حالا این قهرمان ملی!!! نیومده از بچه ها تشکر کنه؟ نکنه خییری پیدا شده و کارش رو راه انداخته و ایشون درگیر هستن!!!
فکر میکنم نشونه ادب و حداقل ادب یه شخص این بود که بیاد و تشکر کنه! هر چند ایشون در کل تو این تاپیک تا حالا چیزی ننوشتن که خب خودش همچین عادی نیست، اون هم تو همچین تاپیکی که هر کی تازه عضو میشه اینجا یه چیزی نوشته چه برسه به ایشون که به قول خودشون انرژی سایت هستن!
سلام آرام جان
خب این سوال برای منم پیش اومده ولی مطمینم اونم یه دلیلی داره.
از آدمی که برای دوستاش اینجوری زحمت کشیده نباید برای چند روز تاخیر یا مثلا جواب ندادن به تشکرا گله کرد.مگه نه؟ میاد حتما میاد...
فقط آقای کاکاوند ،جان من زود تر بیا بگو ما کجا دیدیمت! کلا خل شدیم رفت...
بودیم و کسی پاس نمی داشت که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم
ارسالها: 789
موضوعها: 33
تاریخ عضویت: Dec 2009
تشکر های اهدا شده: 5858
تشکر های دریافت شده :14982 بار در 3330 پست
سال تشخيص بيماري : 1384
دكتر معالج : همون طوفانیان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
منم با آرام موافقم از بی توجهی شدیدن متنفرم و این رو یه نوع توهین به شعور خودم می دونم. اینکه آقای کاکاوند بیاد و به ابراز احساسات بچه ها پاسخ بده کمترین کاری بود که می تونست در ازای این فرصتی که از این سایت نصیبشون شد و مسئله شخصی زندگیشون رو به برکت این سایت و ام اس رسانه ای مطرح کرد انجام بده. به هرحال زحمت بچه ها ستودنی بود ولی خب همیشه نواقصی هست که با درایتی که من از بچه ها دیدم بی شک این نواقص به نقاط اوجی تبدیل خواهد شد.
وقتی تنها شدی تنها تر از تمام غریبان روزگار
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش
تشکر شده توسط : | |
|
|