ارسالها: 271
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 1809
تشکر های دریافت شده :4195 بار در 1125 پست
سال تشخيص بيماري : 1392
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : زیفرون - زیست دارو دانش
محل سکونت : کرج
(2014/12/16, 08:17 PM)Reza_N نوشته است: مجید جان راست میگی زندگی مشترک مسئولیتش سنگینه مخصوصن واسه ما
ولی خدا بزرگه نباید نا امید بود ,
همیشه یادت باشه خرج و مخارج زندگی رو اونیکه میره سر کار به دست نمیاره , روزی رو خدا میرسونه
[شعار نیس بهش ایمان دارم]
داداش شما درس میگی ولی این حرفها مال قدیم بود ها دیگه الان کار باایشالا ماشالا حل نمیشه ها.
سرگذشت من
سر گذشتی بود
که اشتباها بر من گذشت.
ارسالها: 27
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
تشکر های اهدا شده: 252
تشکر های دریافت شده :485 بار در 84 پست
سال تشخيص بيماري : .
دكتر معالج : ندارم
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اهواز
(2014/12/16, 08:22 PM)موناامیدوار نوشته است: امروز یکی گفت با یکی مثل خودت ازدواج کن...منم گفتم پول داروهامونو تو میدی؟؟؟؟
واقعأ حرف راست رو بهش زدی بدون پول زندگی معنی نداره اون حرفا که میگن دل ها باید یکی باشن ما قدیماست
شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی، ... اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص.
ارسالها: 145
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2014
تشکر های اهدا شده: 1822
تشکر های دریافت شده :1465 بار در 599 پست
سال تشخيص بيماري : 82
دكتر معالج : دکتر زهرا نیکنام
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : شیراز
دوستان عزیز ..........
من نمونه فداکاری یه ادم سالمو رو در ازدواج با شخصی که ms داره رو دیدم و بهتون میتونم به جرات بگم که این شخص از تمام زوایا چه مادی و چه معنوی غنی شده و به شخصه هرموقع این اقا رو میبینم به ایشون غبطه میخورم.....
نمونه ادمی رو دیدم که با تشدید بیماری طرف مقابل قید همه زندگی رو زده وحاظر به دربدری دختربچشون شده.......
خانمی رو هم دیدم که باوجود بیماری مرد خونه الان سه تا پسرشم دانشگاهی هستن........
و غیره و غیره که ما هرروز یا شاید هرچند یه بار بااین افراد برخورد میکنیم........
چندتا از دوستای گلمو متاهلند وبچه هم دارن؟؟؟؟؟؟اینا از روز اول میدونستن msمیگیرن و یا تعداد دیگه میدونستن بیماریشون تشدید میشه؟؟؟؟؟؟
کمی عاقلانه تر فکرکنیم وبحثامونو حول جنسیت نچرخونیم.......بله من اگه سالم بودم مطمئنا"با فرد سالم ازدواج میکردم......خب من ازکجا باید میدونستم شاید یه سال بعد از ازدواجمون زنم دچارmsنمیشد ویا حتی خودم..!!!!!!!
شاید دوره ایشاله وماشاله گذشته وقدیمی شده اما ایا خدا وقدرت لایتناهی اونم قدیمیه؟؟؟؟؟؟؟؟
پول و سلامت جسمی و بیماری رو کی بهمون داده؟؟؟؟؟؟؟
به نظر من که از همتون کوچیکترم بخدا توکل کنید و یادشو فراموش نکید و اونوقته که این قدرت بی ازل بیاریون میاد و شریک مناسب ازدواجو پیدا میکنید....
صبر کن سهراب! آری… تو راست می گویی آسمان مال من است پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین،مالِ من است!
اما سهراب تو قضاوت کن، بر دل سنگ زمین جای من است؟! من نمی دانم که چرا این مردم، دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟ من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم
ارسالها: 281
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jan 2014
تشکر های اهدا شده: 3519
تشکر های دریافت شده :6831 بار در 2229 پست
سال تشخيص بيماري : 87
دكتر معالج : اقای خانعلی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
امیدجان بااینکه خیلی برات احترام قائلم ولی باید بگم اینا همه شعاره عزیزم
تجربه من حداقل بمن ثابت کرده که هیچکدوم این چیزا دلیل نمیشه که شما به عنوان یه بیمار تحقیر نشین.
من شاغلم.سرپام.بیماریم خفیفه.و هزارتا چیز بلدم و میدونم که خیلیا حتی اسمشو نشنیدن..تحصیلکردم و خانواده خوب و مناسبی دارم
اما بیمارم..این یکی باعث شده که چه حرفایی بشنوم.من نه؟؟؟خیلی از بچه های اینجا رو حاضرم بهت بگم که شرایط منو دارن..
اگه ما هارو نمیخوان بگیرن لااقل نمکم نپاشن رو زخممون..میدونی؟؟اولا از همه پنهون میکردم.اما الان باخیال راحت میگم ام اس دارم
یکی از خواستگارام که3سال پیش واسه بیماری ردم کرد شمارمو گیر اورده اس داده که دارم ازدواج میکنم.یعنی چی اخه؟؟؟واقعا متاسفم واسه مغز کوچیک بعضیا
اگه مخالف حرفامی بیاتابحث کنیم
ارسالها: 271
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 1809
تشکر های دریافت شده :4195 بار در 1125 پست
سال تشخيص بيماري : 1392
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : زیفرون - زیست دارو دانش
محل سکونت : کرج
آفرین مونا خانم به چه چیز های قشنگی اشاره کردی ، تازه اگر هم یه فردین پیدا بشه که با اسم ام اس کنار بیاد و بیاد زیر یه سقف ویه زندگی مشترک درست کنن،این زندگی اولش شیرینه مطمین باشین که یه مدت که گذشت طرف دلسرد میشه و اونجاس که ام اس وتبدیل میکنه به یه نقطه ظعف و سر کوچکترین مسیله ای که تو زندگی زنا شویی همه ممکن هست که پبش بیاد ام اس و هر چند خفیف هم که باشه تبدیلش میکنه به یه نقطه ظعف وسریع انگشتش و میزاره روش، و به نظر من این زندگی به سر انجام نمیرسه.
سرگذشت من
سر گذشتی بود
که اشتباها بر من گذشت.
ارسالها: 281
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jan 2014
تشکر های اهدا شده: 3519
تشکر های دریافت شده :6831 بار در 2229 پست
سال تشخيص بيماري : 87
دكتر معالج : اقای خانعلی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
مجید درده این حرفا رو ادم بشنوه...دروغه که بگم از ازدواج بدم میاد...کی بدش میاد؟بدم میاد از متاهلایی که میگن ازدواج نکنیااااا .چرا خودت پس کردی؟
اما متاسفانه نه ام اس،هربیماری برای خانما یه نقطه ضعفه که هر آن ازش ضربه میخورن..خدایا ارامشی عطا فرما
ارسالها: 271
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 1809
تشکر های دریافت شده :4195 بار در 1125 پست
سال تشخيص بيماري : 1392
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : زیفرون - زیست دارو دانش
محل سکونت : کرج
(2014/12/19, 04:17 PM)موناامیدوار نوشته است: مجید درده این حرفا رو ادم بشنوه...دروغه که بگم از ازدواج بدم میاد...کی بدش میاد؟بدم میاد از متاهلایی که میگن ازدواج نکنیااااا .چرا خودت پس کردی؟
اما متاسفانه نه ام اس،هربیماری برای خانما یه نقطه ضعفه که هر آن ازش ضربه میخورن..خدایا ارامشی عطا فرما
بله مونا خانم شما درست میگین برای یه خانم سخته ولی برای مردها هم فک نکنین آسونه.
من یه دوست بچگی داشتم ینی از زمانی که تو کوچه با هم بازی میکردیم تا پارسال که فهمید ام اس دارم مرتب میگفت دوست دارم ولی چی شد خیلی آروم و بی سرو صدا رابطش و کم گرد منم فهمیدم اینجوریه اس دادم امیدوارم موفق باشی بر به سلامت.مونا خانم برای منم که مردم نقطه ضعف محسوب میشه.
سرگذشت من
سر گذشتی بود
که اشتباها بر من گذشت.
ارسالها: 1,078
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Jun 2013
تشکر های اهدا شده: 28928
تشکر های دریافت شده :27311 بار در 6119 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر کمال باستانی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : بهبهان
(2014/12/19, 04:13 PM)majid1 نوشته است: آفرین مونا خانم به چه چیز های قشنگی اشاره کردی ، تازه اگر هم یه فردین پیدا بشه که با اسم ام اس کنار بیاد و بیاد زیر یه سقف ویه زندگی مشترک درست کنن،این زندگی اولش شیرینه مطمین باشین که یه مدت که گذشت طرف دلسرد میشه و اونجاس که ام اس وتبدیل میکنه به یه نقطه ظعف و سر کوچکترین مسیله ای که تو زندگی زنا شویی همه ممکن هست که پبش بیاد ام اس و هر چند خفیف هم که باشه تبدیلش میکنه به یه نقطه ظعف وسریع انگشتش و میزاره روش، و به نظر من این زندگی به سر انجام نمیرسه.
یعنی با این چیزایی که شما میگین ماها نباید ازدواج کنیم دیگه آره؟
![Huh Huh](https://mscenter.ir/images/smilies/huh.gif)
هر انسانی با هر شرایطی حق ازدواج کردنو داره
انسانهایی مثل ماها که ام اس داریم قدر زندگیمونو و لحظاتمونو بیشتر هم میدونیم فقط میمونه اینکه آدمی باید همسر ماها باشه که لیاقت ما رو داشته باشه
هیچ وقت نباید خودمونو دست کم بگیریم و نباید از خودمون ضعف روحی نشون بدیم
میدونم سخته اینکه یه نفر بیاد شریک زندگیه ماها شه. اما غیرممکن هم نیست. ولله
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصـــه عشــق شود قصه بیماری من
ارسالها: 271
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 1809
تشکر های دریافت شده :4195 بار در 1125 پست
سال تشخيص بيماري : 1392
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : زیفرون - زیست دارو دانش
محل سکونت : کرج
(2014/12/19, 04:32 PM)hadisss نوشته است: (2014/12/19, 04:13 PM)majid1 نوشته است: آفرین مونا خانم به چه چیز های قشنگی اشاره کردی ، تازه اگر هم یه فردین پیدا بشه که با اسم ام اس کنار بیاد و بیاد زیر یه سقف ویه زندگی مشترک درست کنن،این زندگی اولش شیرینه مطمین باشین که یه مدت که گذشت طرف دلسرد میشه و اونجاس که ام اس وتبدیل میکنه به یه نقطه ظعف و سر کوچکترین مسیله ای که تو زندگی زنا شویی همه ممکن هست که پبش بیاد ام اس و هر چند خفیف هم که باشه تبدیلش میکنه به یه نقطه ظعف وسریع انگشتش و میزاره روش، و به نظر من این زندگی به سر انجام نمیرسه.
یعنی با این چیزایی که شما میگین ماها نباید ازدواج کنیم دیگه آره؟ ![Huh Huh](https://mscenter.ir/images/smilies/huh.gif)
هر انسانی با هر شرایطی حق ازدواج کردنو داره
انسانهایی مثل ماها که ام اس داریم قدر زندگیمونو و لحظاتمونو بیشتر هم میدونیم فقط میمونه اینکه آدمی باید همسر ماها باشه که لیاقت ما رو داشته باشه
هیچ وقت نباید خودمونو دست کم بگیریم و نباید از خودمون ضعف روحی نشون بدیم
میدونم سخته اینکه یه نفر بیاد شریک زندگیه ماها شه. اما غیرممکن هم نیست. ولله
آبجی امیدوارم اینجوری که شما میگین باشه.اولش منم مثل شما فک میکردم ولی با بلایی که توقع نداشتم که اون طرف سرم بیاره اورد متوجه شدم این حرفها فقط ی داستانه،ولی امیدوارم برای بقیه شما دوستان تجربه من تکرار نشه.
من خودم و عرض میکنم بیخیال این چیزها شدم.
سرگذشت من
سر گذشتی بود
که اشتباها بر من گذشت.
ارسالها: 27
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2014
تشکر های اهدا شده: 252
تشکر های دریافت شده :485 بار در 84 پست
سال تشخيص بيماري : .
دكتر معالج : ندارم
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اهواز
سلام من کوچکتر ازاین حرفا هستم که این رو بگم من خودم ام اس ندارم ولی خانوم ام اس داره وقبل از ازدواج هم میدونستم ام اس داره .ولی به امید آینده ازدواج کردیم شما انگار خدا رو فراموش کردید از کجا میدونید امروز که ازدواج کنید فردا داروی این بیماری پیدا نشه.من الان 4سال ازدواج کردم وهیچ مشکلی هم نداریم نمیگم که باهم بحث نمکنیم اما هیچ وقت سر بیماری خانومم نیست
شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی، ... اما حال که به آن دعوت شدی تا میتوانی زیبا برقص.