•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 230
  • 231
  • 232(current)
  • 233
  • 234
  • ...
  • 430
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 43 رأی - میانگین امیتازات : 4.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ازدواج و ام اس
سلام من چند روز نبودم الان خبر خوش رو شنیدم مبارکههههههههههههههههههههه . icon_biggrinicon_biggrinicon_biggrinicon_biggrin
گیلانه جونم ، علی اقا خیلی خوشحال شدم. ان شاالله خوشبخت بشین . icon_question
پس حالا شمارش معکوس برای شما رو باید شروع کنیم . اگه کمکی برای مراسم عقد خواستید در خدمتیم . ساغر خانم دور بود نشد کمکی کنیم . ولی شما نزدیکید .
خیلی خوشحاللللللللللللللل شدم . بازم مبارکه icon_questionicon_questionicon_biggrin

وای اونقدر ذوق زده بودم اشتباهی تو این تاپیک تبریک گفتم ببخشید ashamed0006.gifashamed0006.gif
"خدایــــــــــا"دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین می رسد بلندم کن....
 تشکر شده توسط : kaveh_plus , ثریا , gilane
(2012/07/02, 05:17 PM)ثریا نوشته است: دوست عزیز منم ام اس دارم و خانم من سالمه و عضو سایت هم هست.این هفته داریم عقد میکنیم.این بچه بازیا چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟angry2angry2angry2angry2angry2angry2
بهش بگو بیاد عضو سایت بشه خودمون مخشو میزنیمlaughing3laughing3laughing3laughing3laughing3
یه وقت بی خیالش نشیا.ام اس اونجوری نیست که جامعه فکر میکنه
واییییییییییییییییییییییی.....چقدر خوشحال شدمagreement2چرا زودتر نگفتید؟؟؟مبارکه...مبارکه....happy0065.gifما هم دعوتیم؟؟؟
icon_questionicon_questionicon_question

شانه ات کو ؟

دنیایم باز به هم ریخته ...sad2
 تشکر شده توسط : ثریا , # پریسا #
دوستان واقعا ازتون ممنونم.icon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_questionicon_question
ان شاءالله توی اولین دیدار گیلانه رو هم میارمش.
راستی امروز رفتم نامه برای آزمایشگاهمون و گرفتماashamed0006.gifashamed0006.gifashamed0006.gifashamed0006.gifashamed0006.gifashamed0006.gifashamed0006.gifashamed0006.gifashamed0006.gif
دیگه نفسای آخرشهbadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtastebadtaste
مائیم و نوای بی نوایی، بسم الله اگر حریف مایی؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
 تشکر شده توسط : # پریسا # , gilane , khojaste , نازلی , amirfarhag , zenith , شهرزاد
(2012/07/02, 05:17 PM)ثریا نوشته است: دوست عزیز منم ام اس دارم و خانم من سالمه و عضو سایت هم هست.این هفته داریم عقد میکنیم.این بچه بازیا چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟angry2angry2angry2angry2angry2angry2
بهش بگو بیاد عضو سایت بشه خودمون مخشو میزنیمlaughing3laughing3laughing3laughing3laughing3
یه وقت بی خیالش نشیا.ام اس اونجوری نیست که جامعه فکر میکنه
مرسی از توجه تون...من نمیتونم قانعش کنم...خیلی یه دنده اس
میگه نمیخواد من ضعف وخواریشو ببینم ...دکترش هم بهش گفته ازدواج نکنه..دکتر نبوی!
(2012/07/02, 09:14 PM)27bahar نوشته است: مرسی از توجه تون...من نمیتونم قانعش کنم...خیلی یه دنده اس
میگه نمیخواد من ضعف وخواریشو ببینم ...دکترش هم بهش گفته ازدواج نکنه..دکتر نبوی!
سلام
خب دکترشو عوض کنه! مگه بیماریش در چه مرحله ائیه که همچین نظری رو داده؟Confused

ببینین من به ایشون حق میدم که نگران باشه و به خیال خودش نخواد شمارو قربانی زندگی خودش کنه اما اگه ببرینش پیش مشاور و نظر دکترای دیگه رو هم بپرسین ایشالا نظرش عوض میشه همینکه حس کنه این قضیه برای شما اینقدر مهمه که دنبال کارش رو گرفتین که نظرشو تغییر بدین خودش میتونه خیلی کمک کنه.
دعا می کنم که مشکلتون حل شهSmile
 تشکر شده توسط : 666 , 27bahar
(2012/07/02, 09:14 PM)27bahar نوشته است: مرسی از توجه تون...من نمیتونم قانعش کنم...خیلی یه دنده اس
میگه نمیخواد من ضعف وخواریشو ببینم ...دکترش هم بهش گفته ازدواج نکنه..دکتر نبوی!
شما اول تصمیم بگیر که می تونی پای همه چی وایسی. آینده هر چی پیش بیاد. شاید هم نیاد. در هر صورت اول تصمیم خودت رو بگیر و وقتی دیدی واقعا دوستش داری به نظر من تو خواستنت پافشاری کن. بذار بفهمه چقدر دوستش داری. اونوقت اون هم می پذیره و بیشتر از همیشه عاشقت خواهد بود. فقط مهم ترین مسئله اینه که تصمیمت از روی احساس نباشه. اگه دوستش داری باید پای همه چی بمونی.باز هم می گم شاید هیچ مشکلی هم پیش نیاد. همه چی دست خداست. و عشقی که بین تون هست هر مشکلی رو حل شدنی خواهد کرد.
من صبورتر از هر لحظه ای چشم به راه روزهای آینده ی نیامده ام!
 تشکر شده توسط : 27bahar
پافشاری همیشه هم خوب نیستا ، گاهی اوقات هم شاید یه آدم برا خودش دلایلی داره ؛ حتی اگه طرف مقابل مورد علاقه اش هم باشه . رابطه ای که با پافشاری محض شکل بگیره همیشه هم نتیجه درست نمی ده . گاهی باید به نطر طرف مقابل احترام گذاشت . عشق خیلی خیلی واقعی با خودش گذشت هم می یاره . یعنی وقتی کسی عشق رو فقط برای خودش نخواد ؛ انقدر آدم رو به روش رو دوست داره که به خاطرش از خود گذشتگی می کنه ؛ به خاطر عشق از عشق گذشتن ، چیز غریبیه . این البته در جواب بهار جون نبود که ممکنه توو موقعیت خیلی متفاوتی باشه . این یه نظر کلیه درمورد قضیه پافشاری که همه امون توو موقعیتایی باهاش رو به رو بودیم .
Peace begins with a smile
 تشکر شده توسط : leili-asmaneh , 27bahar
اگر که دلیل ناتوانی باشه ،اون ناتوانی، بیماری هیچ معنی نداره. این به نظر من عشق واقعی هست. وقتی کسی بهت می گه چون ناتوان خواهم شد از من بگذر، عشق واقعی این هست که نگذری.می شه دستش رو گرفت و از اون شرایط نجاتش داد. این تجربه ی عشق واقعی هست که این شانس رو کسی که داره خوشبخته.
فیلم listen to your heart عشقی که پسر به دختر داره، دختر ناشنوا رو نجاتش می ده و شرایط بهتری براش می سازه. و عشقی که دختر به پسر داره باعث می شه اون پسر تو اوج بیماری سرطان بگه، من عشق واقعی رو تجربه کردم و این شانس رو کمتر کسی داره.
من صبورتر از هر لحظه ای چشم به راه روزهای آینده ی نیامده ام!
 تشکر شده توسط : 27bahar
(2012/07/03, 10:08 AM)شيدا رها نوشته است: شما اول تصمیم بگیر که می تونی پای همه چی وایسی. آینده هر چی پیش بیاد. شاید هم نیاد. در هر صورت اول تصمیم خودت رو بگیر و وقتی دیدی واقعا دوستش داری به نظر من تو خواستنت پافشاری کن. بذار بفهمه چقدر دوستش داری. اونوقت اون هم می پذیره و بیشتر از همیشه عاشقت خواهد بود. فقط مهم ترین مسئله اینه که تصمیمت از روی احساس نباشه. اگه دوستش داری باید پای همه چی بمونی.باز هم می گم شاید هیچ مشکلی هم پیش نیاد. همه چی دست خداست. و عشقی که بین تون هست هر مشکلی رو حل شدنی خواهد کرد.
مرسی از توجه همه دوستان...من این بیماریو میشناسم...میدونم چه تصمیمی گرفتم اما مشکل فقط طرف مقابلمهووواون هیچ مشاوریو قبول نداره..آدم منحصر به فردیه...باورتون نمیشه که چقدر باهوش و با علوماته...پر از استعداد..مهارت..تجربه..وخلاصه آدم کاملیه...به نظرش میدونه داره چیکار میکنه وکسی نمیتونه تصمیمشو عوض کنه..اما از دکترش(نبوی)حرف شنوی داره...به نظرخودم برم با دکترش حرف بزنم باهاش صحبت کنه..اما میدونم اگه برم پی اون عصبانیش میکنم...موندم واللهsad2
 تشکر شده توسط : شيدا رها
(2012/07/03, 12:57 PM)27bahar نوشته است: مرسی از توجه همه دوستان...من این بیماریو میشناسم...میدونم چه تصمیمی گرفتم اما مشکل فقط طرف مقابلمهووواون هیچ مشاوریو قبول نداره..آدم منحصر به فردیه...باورتون نمیشه که چقدر باهوش و با علوماته...پر از استعداد..مهارت..تجربه..وخلاصه آدم کاملیه...به نظرش میدونه داره چیکار میکنه وکسی نمیتونه تصمیمشو عوض کنه..اما از دکترش(نبوی)حرف شنوی داره...به نظرخودم برم با دکترش حرف بزنم باهاش صحبت کنه..اما میدونم اگه برم پی اون عصبانیش میکنم...موندم واللهsad2

بهار جون میتونی به صورت غیر مستقیم به دکترش بگی که باهاش صحبت کنه ..

واینکه به اصطلاح خوردخورد باهاش حرف بزنه در مورده موضوعی که میخوای به نتیجه برسه و جوری بگه که معلوم نشه این حرفاتون شباهتی به حرفای شما داره که یه وقت خدای نکرده ازتون ناراحت شه
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
 تشکر شده توسط : شيدا رها , 27bahar
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 230
  • 231
  • 232(current)
  • 233
  • 234
  • ...
  • 430
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  داستان ازدواج یک ام اسی آذرستون 36 28,358 2020/07/18, 08:37 PM
آخرین ارسال: یاسمین123
  بیماری خود را قبل از ازدواج با همسر آینده مطرح کنید آیدا 35 13,664 2019/12/01, 08:57 PM
آخرین ارسال: آرزو
  نحوه برخورد خانواده همسر پس از ازدواج عمومهربان 76 49,317 2017/07/26, 09:57 PM
آخرین ارسال: famoon
Heart موافق و مخالف ازدواج shams_taban2000@yahoo.com 160 103,781 2017/07/12, 11:58 AM
آخرین ارسال: famoon
  آمادگی و شرایط مناسب برای ازدواج m_o 0 4,379 2013/02/01, 11:49 AM
آخرین ارسال: m_o



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
21 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست