•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 421
  • 422
  • 423(current)
  • 424
  • 425
  • ...
  • 430
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 43 رأی - میانگین امیتازات : 4.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ازدواج و ام اس
سلام دوستان همدل، من حدود 10 ساله ازدواج کردم خیلی مشکلات با همسرم داشتیم که به همین دلیل هم همیشه ترسیدم بچه دار بشم و زندگی بچه هم خراب بشه گاهی فکر میکنم شاید تنش ها و استرس های این زندگی مشترک باعث شد بیمار بشم چون واقعا فشارهای روحی که این سالها داشتم میتونه هرکسی را از پا در بیاره، حالا بعد از این همه مشکل از همه چیز دردناک تر اینه که شوهرم با هر بحثی بیماریم را به رخم میکشه و قلبم را میشکنه، به جای اینکه بیش‌تر همدلی و درک کنه رفتارش باهام بدتر و سرد تر شده انگار دیگه هیچ حسی نداره، از بیماریم می‌ترسه و احساس نا امنی میکنه، حس سربار بودن بهم میده،. من اینهمه تلاش می‌کنم که قوی باشم و نزارم بیماری شکستم بده درواقع من با بیماریم رفیق شدم و ازش نمی‌ترسم ولی همسرم با حرفا و کاراش داره از بیماریم یه چماق ساخته و دائم میزنه توی سرم،. دلم خیلی گرفته  rolleyes
 تشکر شده توسط : سمیرا67 , الی کوچولو , mj.ny-luise , mahbub , Horieh , پریا حقیقت پور
خیلی متاسفم عسلی جان
انشالله این شناختی که از بیماری پیدا کردی به زودی همسرت هم همین شناخت رو پیدا کنه
شاید گذر زمان و مطالعه و تحقیق درباره بیماری برای شناخت بهتر به همسرتون کمک کنه
روی افکار خود لم ندیم
            wink2
 تشکر شده توسط : سمیرا67 , Horieh , پریا حقیقت پور
(2019/10/15, 02:38 PM)mahbub نوشته است: خیلی متاسفم عسلی جان
انشالله این شناختی که از بیماری پیدا کردی به زودی همسرت هم همین شناخت رو پیدا کنه
شاید گذر زمان و مطالعه و تحقیق درباره بیماری برای شناخت بهتر به همسرتون کمک کنه

دارم به جدایی فکر میکنم دیگه کشش ادامه دادن ندارم میدونم با این وضعیت روحی خیلی زود از پا درمیام و دیگه نمیدونم اون موقع شوهرم چه رفتاری باهام داره، خانواده ام از بیماریم اطلاع ندارن میدونم اگه بفهمن دنیا روی سرشون خراب میشه و در عین حال هم نمیزارن با این وضعیت اینقدر زجر بکشم
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور
سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
 تشکر شده توسط : mahtab76 , پریا حقیقت پور , سالومه
سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
 تشکر شده توسط : mahtab76 , پریا حقیقت پور , سالومه
(2019/10/16, 09:41 PM)shirazi نوشته است: سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید

سلام
امروزه خانوادهای تازه تشکیل شده بیشترشون هر دو طرف کار می کنند
از همه مهمتر این که با ادامه داروتون و انجام ورزش و رعایت رژیم و کنترل وزنتون شما می توانید ام اس را شکست بدید
‍‍ پس نگران نباشید
و ام اس را تو خواستگاری مطرح کنید
گفت از دوست چه خواهی که تورا شاد کند گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند
If you want to be OK , you should have a healthy lifestyle with exercise and don`t think about any problems
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور , سالومه
(2019/10/16, 09:41 PM)shirazi نوشته است: سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
سلام‌.اگر واقعا سالم هستید به لحاظ ظاهر و فقط چند تا پلاک غیرفعاله که باعث تمایزتون از افراد کاملا سالم میشه چرا باید شانس ازدواجو از خودتون بگیرین؟! البته قبول دارم با وجود اسم ام اس گزینه های ازدواج محدودتری وجود داره ولی به نظر من طرف مقابل اگر واقعا به شما علاقه مند باشه قبول میکنه و این از خواص عشق واقعیه .بحث دیگه ای که مطرح کردین در مورد فشار اقتصادی باید بگم همسرتون اگر خودش شاغل باشه قطعا مشکل جدی از لحاظ هزینه های درمانی نخواهید داشت ..شادو پرامید باشید.
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور , سالومه
(2019/10/16, 09:41 PM)shirazi نوشته است: سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید

سلام خوشحالیم که یه آدم فرهیخته ی دیگه به جمع ما اضافه شده و ناراحتیم که شما هم مبتلا به ام.اس هستین. همونطور که دوستان گفتن شما میتونین بیماریتون رو کنترل کنین و باهاش زندگی کنین بدون اینکه روند زندگی عادی شما رو مختل کنه. باید بگم من تو دانشگاه تبریز استادی داشتم که بیشتر از 20 سال بود که مبتلا به ام.اس بودن ایشون لطف کردن و  استاد مشاور پایان نامه من شدن و انصافا برام سنگ تموم گذاشتن. زمانی که ایشون مبتلا شدن داروی کنترل کننده آنچنانی وجود نداشته بعدشم داروهای گرون قیمت خارجی و... بیماری ایشون به حدی پیشرفته بوده که پنج سال از عمرشون رو کاملا دراز کش زندگی کردن اما باورتون میشه تو همون پنج سال یه کتاب نوشتن؟؟؟ این یعنی کم نیاوردن یعنی قوی بودن من خیلی چیزا از ایشون یاد گرفتم الان خداروشکر هم داروی کنترل کننده زیاده هم اطلاعات مربوط به بیماری و... امروز ایشون تو دانشگاه حضور دارن کار میکنن و با ام.اس دارن زندگی میکنن. من کوچیکتر از اونم که شما رو راهنمایی کنم استاد ولی پیشنهاد میدم روحیه و امید خودتون رو در حد بالایی نگه دارین قطعا شما هم میتونین یه نمونه برای دانشجوهاتون باشین و خیلی ها از شما یادبگیرن. در مورد ازدواج هم فقط باید انتخاب درست باشه من هشت سال ام.اس داشتم و بعد با یه فرد سالم ازدواج کردم همه چیز رو هم از اول درمورد بیماریم به ایشون گفتم . هستن آدمایی که بدون اطلاع و آگاهی کاری انجام نمیدن نگران نباشین انشاالله همه چی به خوبی پیش میره کافیه شما بخواین و تلاشتون رو بکنین.
به اندوه خود لبخند بزن...
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور , سالومه
(2019/10/17, 01:10 PM)سمیرا67 نوشته است:
(2019/10/16, 09:41 PM)shirazi نوشته است: سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید

سلام خوشحالیم که یه آدم فرهیخته ی دیگه به جمع ما اضافه شده و ناراحتیم که شما هم مبتلا به ام.اس هستین. همونطور که دوستان گفتن شما میتونین بیماریتون رو کنترل کنین و باهاش زندگی کنین بدون اینکه روند زندگی عادی شما رو مختل کنه. باید بگم من تو دانشگاه تبریز استادی داشتم که بیشتر از 20 سال بود که مبتلا به ام.اس بودن ایشون لطف کردن و  استاد مشاور پایان نامه من شدن و انصافا برام سنگ تموم گذاشتن. زمانی که ایشون مبتلا شدن داروی کنترل کننده آنچنانی وجود نداشته بعدشم داروهای گرون قیمت خارجی و... بیماری ایشون به حدی پیشرفته بوده که پنج سال از عمرشون رو کاملا دراز کش زندگی کردن اما باورتون میشه تو همون پنج سال یه کتاب نوشتن؟؟؟ این یعنی کم نیاوردن یعنی قوی بودن من خیلی چیزا از ایشون یاد گرفتم الان خداروشکر هم داروی کنترل کننده زیاده هم اطلاعات مربوط به بیماری و... امروز ایشون تو دانشگاه حضور دارن کار میکنن و با ام.اس دارن زندگی میکنن. من کوچیکتر از اونم که شما رو راهنمایی کنم استاد ولی پیشنهاد میدم روحیه و امید خودتون رو در حد بالایی نگه دارین قطعا شما هم میتونین یه نمونه برای دانشجوهاتون باشین و خیلی ها از شما یادبگیرن. در مورد ازدواج هم فقط باید انتخاب درست باشه من هشت سال ام.اس داشتم و بعد با یه فرد سالم ازدواج کردم همه چیز رو هم از اول درمورد بیماریم به ایشون گفتم . هستن آدمایی که بدون اطلاع و آگاهی کاری انجام نمیدن نگران نباشین انشاالله همه چی به خوبی پیش میره کافیه شما بخواین و تلاشتون رو بکنین.
با سلام و عرض احترام واقعا خیلی لطف کردید اینقد دقیق و با حوضله راهنماییم کردین آرزوی بنده همبراتون خوشبختی و تندرستی و دلخوش هست واقعا خیلی لطف فرمودین شرمنده محببتتون
 تشکر شده توسط : سمیرا67 , پریا حقیقت پور , سالومه
(2019/10/16, 10:49 PM)mahtab76 نوشته است:
(2019/10/16, 09:41 PM)shirazi نوشته است: سلام دوستان خوبید؟تشکر پیشاپیش از اینکه راهنماییم می کنید و خدای نکرده نمیخام حتی با کلامم کوچکترین ناراحتی پیش بیاد فقط مجبورم صریح بگم من هیات علمی دانشگاه دولتی ام خدا را شکر و بعد از این ام اس خیلی کلافه شده ام که ازدواج کنم یا نه؟اول میدونم باید طرف مقابل بدونه من چه مشکلی دارم فرضااین حل شه از یک چیز دیگری خیلی نگرانم اینکه تا کی میتونم کار کنم 5 سال 10 سال ...چون اصلا نمیخام فشار اقتصادی را هم به خانم تحمیل کنم میخام اگه مطمئنم کارم رو میتونم تا آخر داشته باشم انجام بدم البته بحث هزینه های درمان هم یک بخش قضیه هست که آدم را سست می کنه به فرض اینکه خانم هم بتونه شغلی داشته باشه کلا نظرتون چی هست ؟ممنونم انشالله همیشه دلخوش و تندرست و پر امید باشید
سلام‌.اگر واقعا سالم هستید به لحاظ ظاهر و فقط چند تا پلاک غیرفعاله که باعث تمایزتون از افراد کاملا سالم میشه چرا باید شانس ازدواجو از خودتون بگیرین؟! البته قبول دارم با وجود اسم ام اس گزینه های ازدواج محدودتری وجود داره ولی به نظر من طرف مقابل اگر واقعا به شما علاقه مند باشه قبول میکنه و این از خواص عشق واقعیه .بحث دیگه ای که مطرح کردین در مورد فشار اقتصادی باید بگم همسرتون اگر خودش شاغل باشه قطعا مشکل جدی از لحاظ هزینه های درمانی نخواهید داشت ..شادو پرامید باشید.

با سلام و عرض احترام واقعا  واقعا خیلی لطف فرمودین شرمنده محببتتون
 تشکر شده توسط : پریا حقیقت پور , سالومه
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 421
  • 422
  • 423(current)
  • 424
  • 425
  • ...
  • 430
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  داستان ازدواج یک ام اسی آذرستون 36 28,358 2020/07/18, 08:37 PM
آخرین ارسال: یاسمین123
  بیماری خود را قبل از ازدواج با همسر آینده مطرح کنید آیدا 35 13,679 2019/12/01, 08:57 PM
آخرین ارسال: آرزو
  نحوه برخورد خانواده همسر پس از ازدواج عمومهربان 76 49,340 2017/07/26, 09:57 PM
آخرین ارسال: famoon
Heart موافق و مخالف ازدواج shams_taban2000@yahoo.com 160 103,786 2017/07/12, 11:58 AM
آخرین ارسال: famoon
  آمادگی و شرایط مناسب برای ازدواج m_o 0 4,380 2013/02/01, 11:49 AM
آخرین ارسال: m_o



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
8 مهمان