ارسالها: 85
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2009
تشکر های اهدا شده: 409
تشکر های دریافت شده :546 بار در 209 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر نيك سرشت
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : فارس
(2011/08/13, 09:36 AM)maryam640 نوشته است: سلام منم بابچه ها موافقم که بایدهمون اول به طرف مقابلمون بگیم
ام اس چیزی نیست که نشه باهاش زندگی کرد،شایدکسی که ام اس داره بتونه بهتراز کسی که سالمه زندگی کنه،محبت بورزه حتی عاشق باشه!
اما سوال من اینه وقتی کسی برای اولین بار میادخواستگاری آدم اگه همون اول بهش بگی که ام اس داری واونم شناختی ازام اس نداشته باشه
ممکنه جابزنه بره!
اونوقت چی؟
سلام عزيز
حرفت كاملا منطقيه.اما بنظر من همون اول نبايد بش بگيم.بعد از اينكه هر 2 طرف راضي باشن و جواب مثبت قطعي شد.بهش ميگيم من ام اس دارم.خيلي راحت!و مي گيم: شما چقد از اين بيماري اطلاع داري؟البته بنظر من بايد همه ي خوبي بدي هاشو بش بگيم.اگه حالا مشكلي نداريم شايد 5سال ديگه حمله اي خداي نكرده دست داد و...
من اينطور فكر ميكنم نظر شما چيه بچه ها؟
ارزش تو به اندازه آن چیزی است که به آن دل می بندی
پس مواظب باش که به کمتر از بی نهایت عشق ، دلبسته نشوی...
ارسالها: 28
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 141
تشکر های دریافت شده :225 بار در 117 پست
سال تشخيص بيماري : بیمار نیستم
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : -
آقا فرزاد پس انسانیت چی میشه؟چرا آدما راحت از هم میگذرن؟
زندگی میکنم حتی اگر بهترینهایم را از دست بدهم
چون این زندگی کردن است که بهترینهای دیگر برایم میسازد
بگذار هر آنچه از دست میرود برود
چون من چیزی را میخواهم که به التماس آلوده نباشد.
ارسالها: 323
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 3392
تشکر های دریافت شده :4613 بار در 2062 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : تقاء
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
فاطيما جان
به نظر من اينكه اول بگيد و بعد منتظر جواب باشيد بهتره گلم
بيا با من مدارا كن ، كه من مجنونم و مستم ...
ارسالها: 85
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2009
تشکر های اهدا شده: 409
تشکر های دریافت شده :546 بار در 209 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر نيك سرشت
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : فارس
(2011/08/13, 11:27 AM)baran. نوشته است: فاطيما جان
به نظر من اينكه اول بگيد و بعد منتظر جواب باشيد بهتره گلم 
اگه اون طرف اصلا از اولش ما رو نپسنديده باشه و بخواد بعد از اين جلسه بره و ديگه نياد چرا ما رازمونو بش بگيم كه اونم بره تو جامعه بگه؟
ارزش تو به اندازه آن چیزی است که به آن دل می بندی
پس مواظب باش که به کمتر از بی نهایت عشق ، دلبسته نشوی...
ارسالها: 7
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 30
تشکر های دریافت شده :66 بار در 19 پست
سال تشخيص بيماري : -
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
سلام من تازه واردم اما چون این مسئله واسم مهمه نظرم رو میذارم...ببخشید که هنوز نیومده پسرخاله......!
من و نامزدم پارسال درست یه روز قبل از اینکه بیمارستان بستری شم با هم آشنا شدیم...البته آشنا بودیم تو دانشگاه اما صمیمی نبودیم، وقتی واسه اولین بار بهم زنگ زد من هنوز مطمئن نبودم ام اس دارم...البته هنوزم نیستم!!!
اما به هر حال من همه چیز رو بهش گفتم میدونید؟ خیلی سخته روز آشنایی با همسر آینده ات و بیمارستان بستری شدنت تو یه روز باشه!!!!!!!!!!
خلاصه که نامزد من با همه چیز من کنار اومد...چون همدیگه رو خیلی دوست داریم
منم از پارسال تا حالا اصلا علایمی نداشتم و دو ماه دیگه واسه چک آپ باید برم پیش دکترم...
اما اینجا فقط طرفی که قراره همیشه پیشت باشه مهم نیست خانواده اون طرف مهم اند..خانواده اش وقتی موضوع رو فهمیدن یه مقدار شوکه شدن و فکر میکنم یکی ازدلایلی که ما هنوز ازدواج نکردیم همینه!
گاهی میترسم خانواده هامون جلومون رو بگیرن... به نظرم فقط باید به کسی که قراره همسرتون باشه بگین چون به هر حال آگاه کردن یک نفر آسونتر از یه خونواده بزرگه!!!! نیست؟
شاید ام اس من تا چندین سال دیگه عود نکنه یا شایدم اصلن ام اسی نباشه! اون وقت من باید تا آخرین لحظه زندگیم نگاههای اطرافیان رو تحمل کنم؟!؟! گاهی نگفتن بهتره!!! ما مصلن خواستیم خیلی صادق بازی درآریم...
ارسالها: 471
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 6698
تشکر های دریافت شده :4383 بار در 1017 پست
سال تشخيص بيماري : ۸۶
دكتر معالج : دکتر ترمه چی
داروي مورد استفاده : سینومر
محل سکونت : تهران
با نیلوفر آبی موافقم.چون دقیقا همین تجربه رو دارم..
به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد..
ارسالها: 8
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 36
تشکر های دریافت شده :57 بار در 12 پست
سال تشخيص بيماري : - - -
دكتر معالج : - - -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : shomal
سلام دوستای گلم..
به نظر من هیچی بهتر از حقیقت نیست (به قول معروف هیچوقت ماه پشت ابر نمیمونه) آخرش که میفهمن..
هرچه زودتر راستشو بگیم بهتره والا بعد ازدواج طرف مقابل اگه بفهمه......اوه اونوقت بیا و درستش کن..
درسته که من شرایط شما رو ندارم ولی من هم مشکلی داشتم که همون اول پیشنهاد قبل ازدواج حقیقت رو به همسرم گفتم و این یه امتیاز مثبتی شده واسه من...الان هم همسرم هرچی که باشم هر شرایطی که داشته باشم باز هم واقعا مثل کوه پشتمه و شونمو خالی نمیکنه...
ارسالها: 83
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Oct 2010
تشکر های اهدا شده: 482
تشکر های دریافت شده :397 بار در 181 پست
سال تشخيص بيماري : 89
دكتر معالج : دکترمجدی
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
سینووکس
محل سکونت :
منکه فقط ردشون میکنم و تا حالا جرات نداشتم که به هیچ کدوم از خواستگارام بگم بیمارم...ولی اگه یه روز آمادگیشو پیداکردم فقط به طرف مقابلم میگم وبهش میگم مثه یه راز بین خودمون بمونه...من هم موافقم .به نظرمن لازم نیست به خانوادش چیزی بگی
ارسالها: 8
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2011
تشکر های اهدا شده: 36
تشکر های دریافت شده :57 بار در 12 پست
سال تشخيص بيماري : - - -
دكتر معالج : - - -
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : shomal
ولی آیناز جون اگه یه روزی خانوادش بفهمن چی؟ فکر نمیکنی دیدشون نسبت بهت عوض میشه؟
بعد واسه خودت بد نمیشه؟ (هرچقدر هم شوهرت هواتو داشته باشه)..
ارسالها: 1,206
موضوعها: 49
تاریخ عضویت: Jan 2011
تشکر های اهدا شده: 20554
تشکر های دریافت شده :17704 بار در 3980 پست
سال تشخيص بيماري : 1380
دكتر معالج : دکتر طیبه عباسیون
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت : تهران
نیلو جان چراباید اینطوری بشه اگه آگاهی و شناخت پیدا کنند چنین اتفاقی نمیوفته
gone out
follow the white rabbit
[/b]