منم یه 3 سالی فقط به شکم میخوابید و ساعتها پای کامپیوتر کار میکردم
یعنی سرمو بالا نگه میداشتم تا مانیتور و ببینم !
بعد از 3 سال اولین علامت ام اس رو دیدم .
سر همینم وفتی این مقاله رو خوندم رفتم ایتالیا همین آذر امسال و با دستیارش صحبت کردم
که خیلی خیلی اصرار داشت من بیام رم برای تستهای جراحی و تمام هزینه ها و اقامت رو خودش
قول داد که درست کنه . و اینجا بود که یه حس ایرانی گفت چیز مفتکی نباید خیلی هم خوب باشه و
به بهانه ( بهانه که نه ! واقعیت ) اینکه از جراحی میترسم رد کردم ! و برگشتم که بیشتر مطالعه کنم
دیدم که هر چی نمونه ها رفته بالا تعداد خوب شده ها کمتر شده! اینجا بود که فهمیدم خیلی هم دقیق نیست
بعد ترم اینه که ایتالیا انقدر اسمش به بد در رفته که کشورهایی که تعداد بیمارشون زیاده
حاضر نیستن که تو این طرح زیاد دخیل باشن و سر همین دست نگه داشتم !
و شروع دقیق اولین حمله من تصادفی بود که با یه موتوری کردم . دسته موتورسیکلت گیر کرد به کوله پشتیم و
من و انداخت زمین منتها چون سنگین بودم خود راکب هم باهام اومد! هر کاری کردم تعادلم و حفظ کنم نشد
منتها کوله پشتیم انقدر بزرگ بود که وقتی خوردم زمین گردنم کش اومد منتها سرم به زمین نخورد
از همون شب یه طرف بدنم شروع کرد به گز گز و وقتی پیش اولین دکتر رفتم . گفت احتمالا نخاعت آسیب دیده
منتها جزیی ! و یه سری دستور العمل داد و کفت بعد از 2 ماه اگه خوب نشدی دوباره برو برای تصویر برداری و
من خوب شدم منتها 3 ماه بعد دوباره شروع شد که اینبار با توصیه یک پزشک MRI دادم و معلوم شد ام اس دارم
البته من اونموقع شدیدا تحت فشارهای عصبی بودم .
2 جا کار میکردم که بیکارم کردن . حمایتهای مالی پدرم هم قطع شد . 1 جا برای رشته خودم(نگهداری سد ) شروع به کار کردم که کارم به
زندان و این حرفا کشید با مجری پروژه . یکی از پروژه های دانشگاهیم با یه خسارت 100 ملیون تومنی مواجه شد که متهم اصلی من شناخته
شدم در وهله اول . یه نفر یه مبلغ زیادی از پولم رو خورد و چند تا مورد تو همین قبیل که تو دادگاه سری آخر اون ضرره داشتم میرفتم ترمینال که
برگردم اون تصادف و کردم !
یعنی سرمو بالا نگه میداشتم تا مانیتور و ببینم !
بعد از 3 سال اولین علامت ام اس رو دیدم .
سر همینم وفتی این مقاله رو خوندم رفتم ایتالیا همین آذر امسال و با دستیارش صحبت کردم
که خیلی خیلی اصرار داشت من بیام رم برای تستهای جراحی و تمام هزینه ها و اقامت رو خودش
قول داد که درست کنه . و اینجا بود که یه حس ایرانی گفت چیز مفتکی نباید خیلی هم خوب باشه و
به بهانه ( بهانه که نه ! واقعیت ) اینکه از جراحی میترسم رد کردم ! و برگشتم که بیشتر مطالعه کنم
دیدم که هر چی نمونه ها رفته بالا تعداد خوب شده ها کمتر شده! اینجا بود که فهمیدم خیلی هم دقیق نیست
بعد ترم اینه که ایتالیا انقدر اسمش به بد در رفته که کشورهایی که تعداد بیمارشون زیاده
حاضر نیستن که تو این طرح زیاد دخیل باشن و سر همین دست نگه داشتم !
و شروع دقیق اولین حمله من تصادفی بود که با یه موتوری کردم . دسته موتورسیکلت گیر کرد به کوله پشتیم و
من و انداخت زمین منتها چون سنگین بودم خود راکب هم باهام اومد! هر کاری کردم تعادلم و حفظ کنم نشد
منتها کوله پشتیم انقدر بزرگ بود که وقتی خوردم زمین گردنم کش اومد منتها سرم به زمین نخورد
از همون شب یه طرف بدنم شروع کرد به گز گز و وقتی پیش اولین دکتر رفتم . گفت احتمالا نخاعت آسیب دیده
منتها جزیی ! و یه سری دستور العمل داد و کفت بعد از 2 ماه اگه خوب نشدی دوباره برو برای تصویر برداری و
من خوب شدم منتها 3 ماه بعد دوباره شروع شد که اینبار با توصیه یک پزشک MRI دادم و معلوم شد ام اس دارم
البته من اونموقع شدیدا تحت فشارهای عصبی بودم .
2 جا کار میکردم که بیکارم کردن . حمایتهای مالی پدرم هم قطع شد . 1 جا برای رشته خودم(نگهداری سد ) شروع به کار کردم که کارم به
زندان و این حرفا کشید با مجری پروژه . یکی از پروژه های دانشگاهیم با یه خسارت 100 ملیون تومنی مواجه شد که متهم اصلی من شناخته
شدم در وهله اول . یه نفر یه مبلغ زیادی از پولم رو خورد و چند تا مورد تو همین قبیل که تو دادگاه سری آخر اون ضرره داشتم میرفتم ترمینال که
برگردم اون تصادف و کردم !
درخت را به نام برگ
بهار را به نام گل
ستاره را به نام نور
کوه را به نام سنگ
دل شکفته مرا به نام عشق
عشق را به نام درد
و مرا به نام کوچکم صدا بزن
بهار را به نام گل
ستاره را به نام نور
کوه را به نام سنگ
دل شکفته مرا به نام عشق
عشق را به نام درد
و مرا به نام کوچکم صدا بزن