وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس
بيان تجربه ها در مورد نظريه دكتر زامبوني - نسخه قابل چاپ

+- وبسایت تخصصی ام اس سنتر | بیماری ام اس | مرجع تخصصی ام اس (https://mscenter.ir)
+-- انجمن: ام اس (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B3)
+--- انجمن: بحث هاي تخصصي اعضا (https://mscenter.ir/Forum-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%AA%D8%AE%D8%B5%D8%B5%D9%8A-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7)
+--- موضوع: بيان تجربه ها در مورد نظريه دكتر زامبوني (/Thread-%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%AC%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%B1%D9%8A%D9%87-%D8%AF%D9%83%D8%AA%D8%B1-%D8%B2%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88%D9%86%D9%8A)

صفحه ها: 1 2 3 4 5 6


بيان تجربه ها در مورد نظريه دكتر زامبوني - kaj - 2010/02/24

باسلام حضور دوستان
آقای رضا علیزاده عزیز مطلبی رو درباره دکتر زامبونی و روش درمان ودیدگاه ایشون نوشت که برای من بسیار جالب وشوکه کننده بود و حسابی غافلگیر شدم.چون من دقیقا به هان شکلی که دکتر زامبونی به طرح علت دچارشدن به ام اس اشاره کرده گرفتار شدم.من کار ساختمان سازی داشتم و بیشتر کارهای یدی رو خودم انجام دادم یعنی حجم زیادی از کار ساخت و ساز رو خودم انجام دادم به حدی که در حین فشار کار احساس کردم به گردنم فشار زیادی وارد شده،توجه نکردم و ادمه دادم تا یکروز که داشتم سر و صورتم رو میشستم احساس کرد گوشم بی حس و این شروع علائم ام اس بود و علائم بعدی تاری در دید بود و بی حسی در قسمتهای راست و چپ بدن و به نوبت به طوری که من ورزشکار وقتی با تمام توان زیر توپ فوتبال شوت میزدم فقط هفت متر توپ رو می تونستم به جلو بندازم تا اینکه داروی ربیف و بعد سینووکس به این ناتوانیها تا اطلاع ثانوی پایان داد. من مطمئنم که اولین ضربه رو از ناحیه فشار زیاد به گردن خوردم یعنی فرضیه دکتر زامبونی در مورد من صادق است راستی شمابه نظر خودتون چطور دچار ام اس شدین؟


RE: یهه نفر ام اسش خوب شد!!! - hamid - 2010/02/24

(2010/02/24, 10:07 PM)kaj نوشته است: راستی شمابه نظر خودتون چطور دچار ام اس شدین؟

كاجي جون منم الان دقيقا به نتيجه مشابه نتيجه شما رسيدم .
منم تصادف كردم . به سينه و گردنم ضربه شديد وارد شد .
حدودا 2-3 هفته بعد از اون پاي چپم سر شد كه بعد از ام ار اي و ... ام اس تشخيص داده شد .


RE: یه نفر ام اسش خوب شد!!! - anaram - 2010/02/24

من فقط و فقط دراثر استرس زياد دچار ام اس شدم و اصلن بياد ندارم كه به گردنم فشاري وارد شده باشه


RE: یه نفر ام اسش خوب شد!!! - sara - 2010/02/25

مال منم فقط وفقط بخاطر شوك عصبيه بود كه بهم وارد شد البته خودم تازه به اين نتيجه رسيدم
و اصلا فشار به گردن دليل ام اسم نبود


RE: یه نفر ام اسش خوب شد!!! - mina_a - 2010/02/25

(2010/02/25, 02:59 PM)sara نوشته است: مال منم فقط وفقط بخاطر شوك عصبيه بود كه بهم وارد شد البته خودم تازه به اين نتيجه رسيدم
و اصلا فشار به گردن دليل ام اسم نبود
برای منم دقیقا به خاطر شرایط بد روحی در یک مقطعی ام اس بوجود اومد


RE: بيان تجربه ها در مورد نظريه دكتر زامبوني - nahid - 2010/02/25

ما زمان تشخیص یا اولین علامت رو میتونیم بگیم چی بود اما نمیتونیم بگیم چطور ام اس گرفتیم .فقط حدس میشه زد.
تازه زمان دچار شدن به بیماری با زمان اولین علامت متفاوته ، ممکنه مدتی بعد از دچار شدن علامتی بروز نکنه.
من درد و گرفتگی عضلات گردن رو چند بار و چندین مدت تجربه کردم .وحتی فیزیوتراپی هم کاملا بی نتیجه بود.دکتر هم اونو به اعصاب نسبت میداد.
البته اولین علامت از نظر دوام که منجر به مراجعه به پزشک شد، بعد از فشار روحی بود .البته فکر میکنم هر علتی باشه علامتش بعد از یک تنش خودشو نشون میده.

من هم تحت تاثیر نظر این پزشک قرار گرفتم به فکر افتادم که اگه مشکل ماهم رگ
گردن باشه ، از کجا بفهمیم ؟ کاش تو ایران هم تو این زمینه کار کنن.


RE: بيان تجربه ها در مورد نظريه دكتر زامبوني - kami - 2010/02/26

من دقيقان فشار زيادي به گردنم اومد البته فشار عصبيم زياد بود ....
من زير وزنه گردنم اصلان داغون شدش . 1 ماه با حوله برقي ميخابيدم ...


RE: بيان تجربه ها در مورد نظريه دكتر زامبوني - reza - 2010/02/26

منم یه 3 سالی فقط به شکم میخوابید و ساعتها پای کامپیوتر کار میکردم
یعنی سرمو بالا نگه میداشتم تا مانیتور و ببینم !
بعد از 3 سال اولین علامت ام اس رو دیدم .
سر همینم وفتی این مقاله رو خوندم رفتم ایتالیا همین آذر امسال و با دستیارش صحبت کردم
که خیلی خیلی اصرار داشت من بیام رم برای تستهای جراحی و تمام هزینه ها و اقامت رو خودش
قول داد که درست کنه . و اینجا بود که یه حس ایرانی گفت چیز مفتکی نباید خیلی هم خوب باشه و
به بهانه ( بهانه که نه ! واقعیت ) اینکه از جراحی میترسم رد کردم ! و برگشتم که بیشتر مطالعه کنم
دیدم که هر چی نمونه ها رفته بالا تعداد خوب شده ها کمتر شده! اینجا بود که فهمیدم خیلی هم دقیق نیست
بعد ترم اینه که ایتالیا انقدر اسمش به بد در رفته که کشورهایی که تعداد بیمارشون زیاده
حاضر نیستن که تو این طرح زیاد دخیل باشن و سر همین دست نگه داشتم !
و شروع دقیق اولین حمله من تصادفی بود که با یه موتوری کردم . دسته موتورسیکلت گیر کرد به کوله پشتیم و
من و انداخت زمین منتها چون سنگین بودم خود راکب هم باهام اومد! هر کاری کردم تعادلم و حفظ کنم نشد
منتها کوله پشتیم انقدر بزرگ بود که وقتی خوردم زمین گردنم کش اومد منتها سرم به زمین نخورد
از همون شب یه طرف بدنم شروع کرد به گز گز و وقتی پیش اولین دکتر رفتم . گفت احتمالا نخاعت آسیب دیده
منتها جزیی ! و یه سری دستور العمل داد و کفت بعد از 2 ماه اگه خوب نشدی دوباره برو برای تصویر برداری و
من خوب شدم منتها 3 ماه بعد دوباره شروع شد که اینبار با توصیه یک پزشک MRI دادم و معلوم شد ام اس دارم
البته من اونموقع شدیدا تحت فشارهای عصبی بودم .
2 جا کار میکردم که بیکارم کردن . حمایتهای مالی پدرم هم قطع شد . 1 جا برای رشته خودم(نگهداری سد ) شروع به کار کردم که کارم به
زندان و این حرفا کشید با مجری پروژه . یکی از پروژه های دانشگاهیم با یه خسارت 100 ملیون تومنی مواجه شد که متهم اصلی من شناخته
شدم در وهله اول . یه نفر یه مبلغ زیادی از پولم رو خورد و چند تا مورد تو همین قبیل که تو دادگاه سری آخر اون ضرره داشتم میرفتم ترمینال که
برگردم اون تصادف و کردم !


RE: بيان تجربه ها در مورد نظريه دكتر زامبوني - zaynab - 2010/02/26

منم به خاطر فشار عصبی ام اس گرفتم


RE: بيان تجربه ها در مورد نظريه دكتر زامبوني - sara - 2010/02/26

ميگم شايد ام اس حالا به هر دليل به صورت نهفته بوده و وقتي اون فشارا به گردن و يا تصادفا و يا فشاراي عصبي پيش اومده باعث شده كه خودشو نشون بده.