2011/02/07, 03:59 PM
كجاي اين فيلم با تفكر ناتواني مقابله مي كرد من كه نفهميدم. اونجا كه زهرا خانم بخاطر ام اس داد ميزنه و گريه و زاري مي كنه يا اونجا كه به شوهرش مي گه برو يه زن ديگه بگير من ديگه بدرد نمي خورم يا اونجا كه قابلمه آب جوش و ميريزه چون نمي تونه نگهش داره يا اونجا كه بچه اش وقتي رو ويلچره ازش فرار مي كنه يا دهها صحنه ديگه...
همش اوج ناتواني بود
يا اينا فيلم رو نديدن يا موافق ترويج اين تفكرن كه دارن تقدير مي كنن
اين انجمن ام اس از اينكه ام اسي را يه سري موجود ناتوان و بيچاره و محتاج كمك نشون بدن همچين بدشم نمياد چون دل مردم بيشتر مي سوزه و بيشتر بهشون پول ميدن
تو پشت صحنه فيلم تو مصاحبه با نگار جواهريان ايشون يه خاطره از يه بيمار ام اسي مي گه كه مو به تن آدم سيخ ميشه.
همه اين فيلم و پشت صحنه اش و كارگردان و ... سياه كارايي بيش نبودن ومن مطمئنم انجمن ام اس هم تو اين سياه نمايي ها نقش پررنگي داره و از اين تقديرشون ميشه فهميد واقعا هدفمند طراحي شده بود
همش اوج ناتواني بود
يا اينا فيلم رو نديدن يا موافق ترويج اين تفكرن كه دارن تقدير مي كنن
اين انجمن ام اس از اينكه ام اسي را يه سري موجود ناتوان و بيچاره و محتاج كمك نشون بدن همچين بدشم نمياد چون دل مردم بيشتر مي سوزه و بيشتر بهشون پول ميدن
تو پشت صحنه فيلم تو مصاحبه با نگار جواهريان ايشون يه خاطره از يه بيمار ام اسي مي گه كه مو به تن آدم سيخ ميشه.
همه اين فيلم و پشت صحنه اش و كارگردان و ... سياه كارايي بيش نبودن ومن مطمئنم انجمن ام اس هم تو اين سياه نمايي ها نقش پررنگي داره و از اين تقديرشون ميشه فهميد واقعا هدفمند طراحي شده بود
هميشه مردم لباس هاي كهنه و پوسيده اشون رو دور مي ندازن دارم به اين فكر مي كنم كه چرا بعضي ها افكار كهنه و پوسيدشون رو هيچ وقت دور نمي ندازن
