(2011/05/17, 01:19 AM)SSA نوشته است: سلام
سه هفته پيش فهميدم ام اس دارم.
منصفانه بگم همه زندگيم مثل فيلم طلا و مس بود
گمانم عليرضا و اميرسام عزيز بتونن بر صدق گفته من شهادت بدن
به نظرمن طلاومس چيزى كم نداشت، لااقل براى من كه هنوز به آرامش بعداز طوفان نرسيدم كاملا قابل درك بود.
منم اولين شبى كه بيمارستان بودم به شوهرم گفتم منو ببره خونه،حتى اگه قراره بميرم توى خونه خودم بميرم.
آدم تازه وارد باكدوم اطلاعات بايدبدونه چى در انتظارشه؟
منم وقتى ديدم ميلى به همسرم ندارم گريه كردم.
منم ازبچم بيمهرى ديدم.
منم اميدوارنيستم
وفقط نيازمند درك خانوادم بودم.
سلام عزیزم اول باید بگم که شما در حال عود هستین و بعدش چی ؟ وقتی بهتر شدین داروها شروع شد ببینید واقعا مثل ایشون بودین

یعنی بلافاصله بعد کورتون روی ویلچر نشستین البته اینو بگم بله ما اینگونه ام اسی هم داریم ولی من دارم در مورد فیلمی حرف میزنم که برای عموم پخش میشه ما نمیگیم مثل این خانم نبودن بله هستن شاید قشر زیادی ولی برای اینکه بخوان فرهنگ سازی بکنن خیلی تاسف داره واقعا جای تاسف داره

برین یه سر به انجمن ام اس ایران بزنید نگاه کنید به سایتش ببینید چی نوشتن ؟
یه قلک کشیدین نوشتن کمکهای مردمی

در صورتیکه اینجا جاییه که ما با هم خوشیم و از همه چیز صحبت میکنیم جز اینده نامعلوم یا بیماری ولی اینا برای مردم فیلمی رو به نمایش گذاشتن که هر ادم معمولی و عادی اونو ببینیه میگه آخه خدا ام اس رو نصیب سگم نکنه بیچاره دیدی نمیتونست راه بره بیچاره دیدین شوهرش پول نداشت و .....................
واقعا متاسفم حداقل برای خودم
