2017/12/31, 11:24 PM
برای من که فقط یه استرس همیشگی بوده که باید مخفی میشده البته نه از فامیل از بقیه ادمای اطرافم, بارها همکارام اظهار نظر کردن و نتونستم حرفی بزنم, از عنوان کردنش میترسم چون رفتار مردم عوض میشه یا حداقل برداشت من از رفتارا عوض میشه, خیلی ازش متنفرم هرچی جلوتر میرم بیشترم ازش بدم میاد نقطه ضعف همیشگی که هیچجوریم نمیتونم حلش کنم فقط سعی میکنم فراموشش کنم و متاسفانه دارم خودمم فراموش میکنم
قرار نیست من اونجوری زندگی کنم که دنیا دوست داره ...
خب طبعا قرارم نیست دنیا هم اونجوری بچرخه که من دوست دارم...
خب طبعا قرارم نیست دنیا هم اونجوری بچرخه که من دوست دارم...