[siamak.m.h]

سلام دوستان
چون خودم این تاپیک رو زدم بنظرم بهتره روند پیشرفت این موضوع رو هم همینجا بگم!
چیزی که ازش میترسیدم پیش اومد!
مادرم، مادربزرگم و خالم یک جلسه رفتن صحبت کرد تا خانواده‌ها یکم آشنا بشن، بعد از این جلسه مادر راحله جان درباره وضعیت سربازی مناز راحله پرسیده و علت معافیتم رو خواسته بدونه که راحله مجبور میشه جریان رو تعریف کنه!
الان مادر و برادر بزرگش میدونن و همین باعث شد روند خواستگاری و آشنایی خانواده‌ها به تاخیر بیوفته تا خانوادش درباره بیماری و وضعیت من تحقیق کنن!
امیدوارم به خوبی بگذره

سلام اقا سیامک ، الان بنظرمن بهتره شما دوباره با برادر راحله جان صحبت کنی و براشون راجع به بیماری توضیح بدین و سعی کنی قانع شون کنی .
کاش خودت هم رفته بودی ، اینجوری هم دیده بودنت که خدارو شکر خوبی وهم اینکه خودت بهتر و راحت تر می تونستی براشون توضیح بدی .
الان هم توکل بر خداکن ، هنوز دیر نشده با برادرشون صحبت کن .
اصلا بهشون بگو با چند نفر دیگه از افراد ام اسی هستن صحبت کنن و راجع به ام اس بیشتر تحقیق کنن .

به خوبی میگذره

فقط به نظرم .. هیچ کس رو ندارین ، مگر خلافش ثابت بشه .. نباید دل ببندین .. ام اس خیلی خطرناکه .. رو پا هستین .. راه میرین .. محتاج کسی نیستین .. فکر کنید من هم مثل برادرتون بهتون میگم .. من ام اسم از یه نه شروع شد .. الان بعد ۱۲ سال هنوز ناراحتی ام اسی اون نه ای رو دارم میکشم که ۱۲ سال پیش شنیدم.. طرفتون شعورشو داشته باشه لیاقتتون رو داره ..نداشته باشه بهتره سریعتر کات بشه، متاسفانه در یک جامعه بسته ی جهان سوم داریم زندگی میکنیم چند روز پیش حالا رادیو داشت میگفت ۱۴.۵ ملیون کم توان وناتوان داریم ولی ..مملکتمون بالغ نشده رفتار درست داشته باشه ..ام اس چیه .. طلا و مس پخش میشه جایزه میگیره .......تو این فیلم و رسانه ی میلی که کمترین کارو نتونستن بکنن

مرسی از دلداری که دادی! ما که ام اس داریم اینجوری صحبت کنیم دیگه از بقیه چه انتظاری هست!!!
طرف منم خیلی شعورش هم میرسه و بخاطر با من بودن جلو خانوادش وایساده و داره میجنگه رضایتشونو جلب کنه...
بله متاسفانه تو این جامعه هستیم و خودمون این جامعه رو تشکیل دادیم!!!

[yas8866]

سلام سیامک
نا امید نشو ، و دست از تلاش بر ندار .
دلگیرم از خودم از جامعه از همه چیز ....
وقتی به خدا توکل کردی وقتی دست خدا رو گرفتی دیگه هیچ چیز ...
خدایا ...

[siamak.m.h]

سلام سیامک
نا امید نشو ، و دست از تلاش بر ندار .
دلگیرم از خودم از جامعه از همه چیز ....
وقتی به خدا توکل کردی وقتی دست خدا رو گرفتی دیگه هیچ چیز ...
خدایا ...

سلام
ممنون صدیقه جان

[i_sh]

سلام دوستان
چون خودم این تاپیک رو زدم بنظرم بهتره روند پیشرفت این موضوع رو هم همینجا بگم!
چیزی که ازش میترسیدم پیش اومد!
مادرم، مادربزرگم و خالم یک جلسه رفتن صحبت کرد تا خانواده‌ها یکم آشنا بشن، بعد از این جلسه مادر راحله جان درباره وضعیت سربازی مناز راحله پرسیده و علت معافیتم رو خواسته بدونه که راحله مجبور میشه جریان رو تعریف کنه!
الان مادر و برادر بزرگش میدونن و همین باعث شد روند خواستگاری و آشنایی خانواده‌ها به تاخیر بیوفته تا خانوادش درباره بیماری و وضعیت من تحقیق کنن!
امیدوارم به خوبی بگذره

سلام اقا سیامک ، الان بنظرمن بهتره شما دوباره با برادر راحله جان صحبت کنی و براشون راجع به بیماری توضیح بدین و سعی کنی قانع شون کنی .
کاش خودت هم رفته بودی ، اینجوری هم دیده بودنت که خدارو شکر خوبی وهم اینکه خودت بهتر و راحت تر می تونستی براشون توضیح بدی .
الان هم توکل بر خداکن ، هنوز دیر نشده با برادرشون صحبت کن .
اصلا بهشون بگو با چند نفر دیگه از افراد ام اسی هستن صحبت کنن و راجع به ام اس بیشتر تحقیق کنن .

به خوبی میگذره

فقط به نظرم .. هیچ کس رو ندارین ، مگر خلافش ثابت بشه .. نباید دل ببندین .. ام اس خیلی خطرناکه .. رو پا هستین .. راه میرین .. محتاج کسی نیستین .. فکر کنید من هم مثل برادرتون بهتون میگم .. من ام اسم از یه نه شروع شد .. الان بعد ۱۲ سال هنوز ناراحتی ام اسی اون نه ای رو دارم میکشم که ۱۲ سال پیش شنیدم.. طرفتون شعورشو داشته باشه لیاقتتون رو داره ..نداشته باشه بهتره سریعتر کات بشه، متاسفانه در یک جامعه بسته ی جهان سوم داریم زندگی میکنیم چند روز پیش حالا رادیو داشت میگفت ۱۴.۵ ملیون کم توان وناتوان داریم ولی ..مملکتمون بالغ نشده رفتار درست داشته باشه ..ام اس چیه .. طلا و مس پخش میشه جایزه میگیره .......تو این فیلم و رسانه ی میلی که کمترین کارو نتونستن بکنن

مرسی از دلداری که دادی! ما که ام اس داریم اینجوری صحبت کنیم دیگه از بقیه چه انتظاری هست!!!
طرف منم خیلی شعورش هم میرسه و بخاطر با من بودن جلو خانوادش وایساده و داره میجنگه رضایتشونو جلب کنه...
بله متاسفانه تو این جامعه هستیم و خودمون این جامعه رو تشکیل دادیم!!!

شاید نظرم تند بود .. ولی کسی که صدمه میبینه در صورت شکست خودتی و اگه امادگیشو نداشته باشی .. تو باید از اونایی که تجربشو دارن کمک بگیری .. ممکنه عشق و عاشقی کورمون کنه ولی واقعیت چیز دیگه است .. این نوشته نیاز به دلداری نداشت.. نیاز به تلنگر داشت، من خودم از نوشته ی بالا احساس خطر کردم .. امیدوارم ده سال دیگه نگی اشتباه کردم ..فیلم هندی نیست که .. با داشتن روحیه فقط میتونیم از هر اتفاق جانبی احتمالی برای خودت پیشگیری کنی .. اره همه دوست دارن .. همه غم میببنن .. همه هم خوشحال میشن .. ولی هزینه ی غم برای ما شاید زیاد باشه .. امادگی شو داشتن روحیه ی یک ام اسی هست ..چیزی بوده که واسه خودم پیش اومده و الان هم مشکلاتش واسم هست،اگر روحیه ام خوب بود صدمه نمیدیم .. دوست ندارم واسه کسی پیش بیاد ..
موفق باشی..

[hourieh]

منم باگفته دوستمون موافقم ما فقط بايد كاري كنيم كه موجب ناراحتي
برامون نشه يا حداقل كمتر
منم از يه ضربه روحي. با اين مشكل مواجه شدم الان واقعا وقتي
فكر ميكنم فقط پشيمون هستم وميگم كاشك انقدر سماجت نميكردم
الان ديگه سعي ميكنم بيشتر خودمو بسپارم به خدا واز اون بخوام
بهترين را برام بخواد نه اينكه كاري نكنما ولي زياد سماجت نميكنم
ببخشيدا قصدم نصحيت كردن نيست فقط يه تجربه بود
البته عشق اين چيزا حاليش نميشه
اميدوارم خدا براي همه براي همه گروهمون خوب بخواد
براي اقا سيامك هم خيلي بيشتر خوب بخواد وانچه مراد دلش هست
نصيبش بشه امين
فقط اقا سيامك انقدر از نه دل برات دعا كردم. منو عروسيت دعوت كنيا

[siamak.m.h]

سلام سلام سلام دوستان
از آخرین باری که وضعیتمون رو براتون گفتم ۱سال میگذره، تو این ۱سال چندباری با خانواده راحله جان صحبت کردم نتیجه نداشت، آخرین بار هم مادرم زنگ زد خونشون که اجازه بگیره بریم صحبت کنیم مادرش گفت نه و تمام!
به توصیه روانشناس رفتیم مشاوره پیش از ازدواج و تست شخصیت دادیم و باهامون صحبت که شد مشاور گفت اگر راحله با بیماری تو و آیندتون مشکلی نداره از نظر من مشکلی برای ازدواج ندارید، فقط میمونه رضایت خانواده راحله، که اونم مخمون دیگه نمیکشه چیکار کنیم، هیچ قدمی حاضر نیستن بردارن، نه پیش متخصص برن نه پیش مشاور، کلا فقط میگن نه!
ما هم موندیم

[silent]

خودشون از خداضمانت نامه دارن که هیچ وقت مریض نمیشن؟؟!!!ای خدااااااااااا

[siamak.m.h]

خودشون از خداضمانت نامه دارن که هیچ وقت مریض نمیشن؟؟!!!ای خدااااااااااا

پای احساسات و آینده فرزند میاد وسط دیگه منطق میره کنار

[امیرپوریا]

شارژ ایرانسل میگیرم خانواده همسر راضی میکنم :دی

[الی کوچولو]

تجربه ثابت کرده که وقتی پای خانواده بیاد وسط دیگه قضیه منتفیه. اگه طرف واقعن عاشق باشه به خانوادش چیزی نمیگه و در غیر اینصورت کار تمومه. میگن نه!