[شهرزاد]

آدرس فیزئوتراپی سوسن جان که از کارشون راضی بودن :

با اجازه مدیرا


خیابان شریعتی ـ جنب حسینیه ارشاد - کوچه ارشاد - پلاک 3 - واحد 10
کلینیک فیزیوتراپی بهنام
22895939
روزهای جمعه هم هستند.

[رامنا]

فیزیوتراپی مناسب برای بیمار ام اس همینه که سوسن جون رفته پیششون. البته من نمیشناسمشون ولی اینکه وقت میذارن و از درمانهای دستی استفاده میکنن و مهمتر از همه اینکه سوسن جون نتیجه خوبش رو تایید می کنن نشونه اینه که کارشون درست بوده.

دوستای خوبم فیزیوتراپی به معنی استفاده محض از دستگاه نیست. فیزیوتراپی یعنی درمان فیزیکی که شامل درمانهای دستی و تمرین درمانی هم میشه. وقتی تشریف میبرید فیزیوتراپی و درمانهای دستی و تمرین درمانی براتون انجام میدن این همون فیزیوتراپی هست. فکر نکنید کاردرمانی بوده. کاردرمانی دو حیطه جسمی و ذهنی داره. کاردرمانی ذهنی در درمان بعضی مشکلات توی ام اس میتونه مفید باشه. مثل مشکلات حافظه و ... . کاردرمانی جسمی در موارد معلولیت ها از هر نوع و به هر دلیلی، شرایط زندگی فرد رو طوری مهیا میکنه که فرد بتونه راحت ترین شرایط رو تجربه کنه. اما تمرین درمانی و درمان دستی در بیماران ام اس وظیفه فیزیوتراپیستهاست. متاسفانه چون فیزیوتراپیست های ما در بسیاری موارد وقت کافی نمیگذارن، کاردرمانگرها گاهی توی کلینیکهاشون تمرین درمانی با بیماران کار می کنند.

بیمار ام اس احتیاج به تکنیکهای دستی فیزیوتراپی و تمرین درمانی داره. شاید گاهی برای بعضی افراد جریان هم لازم باشه اما به ندرت و باید تمام جوانب مثل داروهایی که بیمار مصرف میکنه به خصوص کورتن و اینکه چقدر از مصرفش گذشته در نظر گرفته بشه. در کل هیچ رفرنسی استفاده از جریانهای الکتریکی رو برای بیماران ام اس توصیه نکرده... هرچند بازم میگم گاهی (فقط گاهی) خوبه که استفاده بشه ولی با دقت و مراقبت کافی... به امید بهبودی همه...

[paeazan]

مشکل من با پاره شدن عضله چهارسر سمت چپ و اسپاسم عضله داخلی لگن خاصره شروع شد که باعث جمع شدن پاهام شد. یعنی مفاصل زانو و لگنم خم شدند. اسپاسم پاهای من با درد شدید و غیرقابل تحملی همراه بود که هیچ مسکنی تسکینش نمیداد. متاسفانه فییوتراپ اولم نتوانست مدیریت کند دکترم هم گفت تو دویک داری و دویک با درد همراه است و باید تحمل کنی. فیزیوتراپ دوم روشهای نارستی اعمال کرد و به جای کاهش درد بر شدتش افزود و من هر چه به خودش و دکترم گفتم حرف خودشان را زدند که باید تحمل کنی. نتیجه این شد که پای راستم که مبتلا نشده بود هم به شدت درگیر شد و مجبور شدم روزی 75 میلی گرم باکلوفن بخورم که بالاترین دوز باکلوفن هست و ندیدم کسی اینقدر در روز ازش بخوره. تا مرز تزریق بوتاکس هم رفتیم حتی جراحی هم پیشنهاد شد. کافو هم ساخته شد ولی دریغ از کمی تغییر و بهبود.
تا اینکه از تیرماه امسال با یک مرکز فیزیوتراپی آشنا شدم که زیر نظر دکتری است که عضو انجمن بین‌المللی درد هست. در این مرکز با روشهای صحیح فیزیوتراپی ابتدا درد و اسپاسم مرا کاهش دادند و حالا باز شدن زانوی من به حدی رسیده که بدون احساس کوچکترین دردی کافو بپوشم و ایستادن را تمرین کنم. به هیچ وجه هم برق و جریان را توصیه نمی‌کنند. بیشتر هم از پک یخ استفاده می‌کنند برایم برعکس قبلی که زیر اشعه و گرما می‌گذاشت زانوهام را. روی تقویت بالاتنه و دستها هم تاکید زیادی دارند چون باید ان شا الله بلند که شدم راه بروم لازمشان دارم و این چیزی بود که فیزیوتراپهای قبلی براشان اهمیتی نداشت.
بحث سر اینکه بعد از دو بار گذاشتم کنار و باید بیشتر ادامه می‌دادم نیست. روش روش اثبات شده‌ای برای بیماران ام‌اسی نیست. برای بیماران ام‌اسی تکنیک‌های دستی فیزیوتراپی بهتر و موثرتر هستند. از بهمن 90 تا تیر 92 من نتیجه‌ای از فیزیو نگرفتم که هیچ بدتر هم شدم حال اینکه در عرض این چند ماه من بلند شدم و با واکر ایستادم. بدون جریان بدون گرما و بدون هیچ روش تهاجمی دیگر.
شما فکر نمی‌کنی اگر جریان موثر بود باید تا حالا جواب می‌گرفتید؟

---

من مدتهاست رکاب میزنم بدون مشکل اما بعضی ها میگن که برای زانوهاشون ضرر داره.

ایشالا بهتر و بهتر بشی.
من تحت نظر یک دکترای فیزیوتراپی درمان می‌گیرم و فکر نکنم بهتر از این گزینه‌ای باشد

سوسن جان این حرف برای من دقیقا مثل اینه که بگم اگه دارو مفید بود الان نباید وضعم این بود و نباید بیماری پیشرفت میکرد
مسلما تاثیر گرفتم نمیدونم بخاطر ورزش و فیزیوتراپیه یا داروهامه که تونستم نسبت به دو ماه پیش رکاب سنگین بزنم.آخرین رکوردم هفته ی پیش بود که یک ساعت و 45 دقیقه تونستم رکاب سنگین بزنم
من چهار پنج سال پیش استخر هم میرفتم راه رفتن در آب و آبدرمانی و شنا اما آنچنان تاثیری نداشت اگه بخوام نگاه کنم باید بگم ورزش تاثیری نداشته اما اینو نمیگم.هم ورزش تاثیر داره هم جریان فیزیوتراپی و هم دارو و..
ماهیت ام اس متاسفانه اینطوریه دیگه و بیمارای مختلف وضعیتشون فرق میکنه هیچ دو بیمار ام اسی یا دویکی مثل هم نیستن

مرسی بایت توضیحاتت رامنای عزیزم

سوسن جان میگه "شما فکر نمی‌کنی اگر جریان موثر بود باید تا حالا جواب می‌گرفتید؟" میشه شما بعنوان یه فیزیوتراپ جواب این رو بدی؟
من هم جریان میگیرم و هم در حد توان ورزش میکنم.اگه جریان نگیرم که زمانی که میتونم رکاب بزنم خیلی کم میشه
ممنونم

---

و لطف کنید در مورد عوارض فیزیوتراپی هم برامون بگین
مچکرم

[رامنا]

سوسن جان میگه "شما فکر نمی‌کنی اگر جریان موثر بود باید تا حالا جواب می‌گرفتید؟" میشه شما بعنوان یه فیزیوتراپ جواب این رو بدی؟
من هم جریان میگیرم و هم در حد توان ورزش میکنم.اگه جریان نگیرم که زمانی که میتونم رکاب بزنم خیلی کم میشه
ممنونم

زهرا جونم راستشو بخوای من فکر میکنم شاید توی یک مرحله ای جریان به شما کمک کرده اما الان که انقدر خوب رکاب میزنی مطمئنم که این رکاب زدن به خاطر اینه که توانش رو پیدا کردی. به نظرم اصلا فکر نکن اگر جریان رو کنار بگذاری از تواناییت کم میشه. تو الان تواناییش رو داری و همین تمرینات هست که ادامه ش قدرتت رو حفظ میکنه و حتی افزایش میده. خیلی مهمه که ادامه بدی تمرین رو. حتی یک ورزشکار حرفه ای هم کافیه فقط 30-40 روز ورزش رو کنار بگذاره تا تواناییش افت کنه. منظورم در کل اینه شاید دستگاه بهت کمک کرده مثلا در یک مرحله ای که به شدت ضعف داشتی قدرت عضلاتت رو بالاتر برده و بهت اعتماد به نفس تمرین کردن و ادامه دادن رو داده ولی الان دیگه عااااااااااالی هستی و این به خاطر زحمات خودته دوست خوبم. فکر نکن کنار بذاری جریان رو توانت از دست میره...

واقعا هیچ رفرنسی جریان رو توصیه نمیکنه برای بیماران ام اس یا مشکلات نورولوژیک مرکزی دیگه. ولی من خودم گاهی ازش استفاده کردم. نمونه: مریض سکته ای داشتیم که مچ پاش رو اصلا نمیتونست تکون بده. خب این مریض مشکل عضله نداره، مشکل آسیبی ه که در اثر چند ثانیه خون نرسیدن به مغز در بافت مغز اتفاق افتاده. پس منطقا تحریک عضله به انقباض بی فایده ست. باید با مریض کاری رو که نمیتونه انجام بده تمرین کرد. حتی فکر کردن و سعی به انجام حرکت حتی اگر حرکتی اتفاق نیافته میتونه باعث فعال شدن مغز و بهبودش بشه. اما من چند جلسه اول برای اینجور افراد جریان استفاده میکنم و با جریان مچ پا رو حرکت میدم. علت: وقتی مریض حرکت رو توی مچ پاش میبینه متوجه میشه که پاش میتونه حرکت کنه و امیدوار میشه میتونه با تلاش بلاخره میتونه خودش پاشو حرکت بده.

یه چیزی که هست تینه که بیمارانی که داروهای استروئیدی مثل کورتون ها رو مصرف میکنن باید خیلی در استفاده از جریان براشون احتیاط کرد. چون بافت شکننده ست و احتمال پارگی وجود داره. چون جریان حرکات رو غیرارادی و ناگهانی ایجاد میکنه و اگر شدتش بالاتر از تحمل بافتی باشه که داره جریا رو دریافت میکنه خب بافت پاره میشه.... کلا هر کدوم از دستگاهها یکسری موارد منع استفاده دارن که فیزیوتراپیست باید بلد باشه.

ولی در کل من خوشحالم که تو هر روز داری بهتر میشی و البته این بهتر شدن به نظرم در درجه اول مرهون تلاشها و توجهات خودته. شاید دستگاهم بی تاثیر نبوده اما من چیزی که میدونم اینها بود زهرا جونم.

---

من خیلی ناراحت شدم خوندم به خاطر چیزی که سوسن جون تجربه کرده. کلا فیزیوتراپی اصلا نباید ایجاد درد کنه. درد که ایجاد شد یعنی یه جای کار اشتباه بوده... خب همیشه این چیزها هست دیگه متاسفانه... اینکه جاهای خوب رو به هم معرفی میکنین به نظرم کار خوبیه...

[(reihane(raz]

ممنون شهرزادجون ادرس دادی

[havaars]

رامنای عزیز سلام.
من یکسال تمام درد موقع فیزیوتراپی را تحمل کردم چون دکتر صحرائیان می‌گفتند دویک درد دارد باید تحمل کنی و فیزیوتراپ می‌گفت فیزیوتراپی درد دارد باید تحمل کنی.
گاهی آنقدر از شدت درد فریاد می‌کشیدم و گریه می‌کردم که از نفس می‌افتادم و امیر هم اشکش در می‌آمد. به هر دری زدم تا یکی بگوید نباید درد بکشی. حتی مراحل فیزیوتراپیم را برای دوستی که سویس پزشکی می‌خواند ایمیل کردم و او از استادش پرسیده بود گفته بود درست است. از نظر روحی به شدت تحت فشار بودم. اینها حتی یواشکی به امیر می‌گفتند هر طور شده موقع تمرین در خانه از فشار زیاد استفاده کند. حتی اصرار داشتند من کافو را 24 ساعته ببندم و این وحشتناک بود.
تا اینکه از طریق کسی با این کلینیک آشنا شدم. دکتر سوهانی تا معاینه‌ام کرد گفت فیزیوتراپ قبلی کاری نکرده جز اینکه نگذاشته عضلاتت کوتاه شود. به چه قیمتی؟ به قیمت درگیر شدن پای راستم.

[/b] بچه‌ها یادتان باشد کوچکترین درد در شما ایجاد التهاب و در نتیجه ایجاد یا تشدید اسپاسم خواهد کرد. پس خیلی خیلی دقت کنید.

[nahid]

خیلی خوبه که توی این تاپیک تبادل دانش و تجربه جریان داره.
از ظلمی که درحق سوسن جون شده خیلی ناراحتم و گاهی عصبانی !
امیدوارم اشتباهاتی که شده جبران بشه و بهبود پیدا کنید.
من حدود 12 سال پیش گردن درد گرفتم، یه دکتر طب فیزیکی برام ام آر آی نوشت و ده جلسه رفتم و هر جلسه بدتر میشدم. حالا دارم فکر میکنم که همون موقع من ام اس یا دست کم سی ای اس داشتم و کسی نمیدونسته ، ایین کارا با برق و گرما دادن برام بد بوده ! سال بعدش تو نخاع گردنیم پلاک بود ، شایدم ربطی نداره ... نمیدونم ! ( البته قسمت بود نفهمم ام اس دارم تا سال 88 )

[بهرنگ]

ببینید این برق خیلی براشون راحت هست دیگه.15-20 دقیقه پاشون رو پاشون می اندازن و بعد از اون هم برق تنها باعث اسپاسم بیمار میشه.

[شهرزاد]

ولی
آقا بهرنگ نیم ساعته برق وصل میکنن ولی انقدر استرس داره که جریان رو وصل میکنن که حد نداره چون به دستی که به 13میلی آمپر جواب میده 81میلی آمپر وصل میکنن

حالا نمیدونم شما موافق برق هستید یا خیر؟

[بهرنگ]

ولی
آقا بهرنگ نیم ساعته برق وصل میکنن ولی انقدر استرس داره که جریان رو وصل میکنن که حد نداره چون به دستی که به 13میلی آمپر جواب میده 81میلی آمپر وصل میکنن

حالا نمیدونم شما موافق برق هستید یا خیر؟

نه به طو قطع نه.این تنها یک اسباب راحتی برای فیزیوتراپ هست چون کار کردن با ام اسی براشون به طور غالب سخت هست جدا از خشکی و حرکات غیر ارادی و سفتی عضلات که گاهی خم و راست کردنش براشون خیلی سخت هست به ویژه. برای فیزیو تراپهای زن من مواردی از در رفتگی-شکستگی یا پاره شدن رباط در بین بیماران ام اسی سراغ دارم.ام اسیها چون به طور میانگین زیاد کورتون استفاده می کنن خطر شکستگی توشون زیاد هست.برا همینه که همواره توصیه می کنم کورتون تنها به وقت ضرورت استفاده کنید.
برا همین هست که برق استفاده می کنن که به طور کامل مضر هست ولی اولترا سوند به نظرم خوب هست.برا من که این طوری بوده.
راستی این که به جای 13 میلی آمپر 81 میلی آمپر برق میده کیه؟میر غضبه؟به طور معمول دستگاه در اختیار بیمار قرار میدن تا کم و زیادش کنه.یعنی 81 میلی آمپر برق گرفتی و حالت هنوز خوبه؟من خودم با تنظیم خودم بعد از 35 پام می لرزید.حتی تو 20 که گویا نرمال هست و آدم اذیت نمیشه چند ساعت بعدش پاهام ناراحت شد