امتیاز موضوع:
  • 7 رأی - میانگین امیتازات : 3.57
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
همه چیز در مورد بهبود روحیه
#31
«صبح: نصف نان بربري، به اضافه يك ليوان چاي شيرين و يك كيك شكلاتي؛ ظهر: 2 بشقاب پلو با كره و 3 عدد سيخ كباب كوبيده و يك بطري نوشابه....»

اين شايد يك نمونه از دفتر يادداشت‌هاي تغذيه‌اي باشد؛ چيزي كه محققان به تازگي اعلام كرده‌اند در رسيدن به يك رژيم غذايي سالم مي‌تواند كمك‌كننده باشد!

اما چگونه يادداشت كردن اينكه صبح چه خوردم و ظهر چه خوردم، مي‌تواند به بهتر غذا خوردن ما كمك كند، چيزي است كه از دقت در جزئيات اين مطالعه جديد تا حدي به دست مي‌آيد.

در اين مطالعه، از هزار و 700 نفر بزرگسال كه اضافه‌وزن داشتند و تمايل داشتند كه در برنامه‌اي براي كاهش وزن شركت كنند، دعوت شد تا به جلسات گروه‌درماني در دانشگاه پورتلند در اورگان آمريكا بيايند.

براي اين افراد، برنامه‌هاي آموزشي تغذيه سالم، در راستاي افزايش وعده‌هاي ميوه و سبزي و كم كردن كالري غذاها، اجرا شد. همچنين آموزش‌هاي لازم در مورد اهميت و نحوه ورزش كردن منظم هم به آنها داده شد.

برنامه ديگر اين گروه آزمايشي، اين بود كه از آنها خواسته شد هرچه طي روز، در وعده‌هاي اصلي يا در ميان‌وعده‌ها، مي‌خورند، يادداشت كنند. اين يادداشت‌ها، شكل رسمي نداشت و با ادبيات يك رژيم غذايي تخصصي نوشته نمي‌شد، بلكه ادبياتي روزمره و غيررسمي داشت؛

چيزي شبيه آنچه ابتداي اين نوشتار آورديم. بعد از 6 ماه، هر يك از اعضاي گروه، به‌طور متوسط، حدود 6 كيلوگرم وزن كم كرده بود و اكثريت اعضا توانسته بودند به حداقل 4 كيلوگرم دست پيدا كنند.

در مقايسه با گروه شاهد اين گروه، افرادي كه يادداشت غذايي نمي‌نوشتند، اين گروه كالري كمتري به‌طور روزانه دريافت كرده بودند، بيشتر ورزش كرده بودند و نهايتا در پايان برنامه، بيشتر وزن كم كرده بودند.

اين محققان كه گزارش كار مطالعاتي خود را در نشريه طب پيشگيري آمريكا چاپ كرده‌اند، در توجيه اين رويداد مي‌گويند نوشتن جزئيات خوراكي‌هايي كه طي روز مي‌خوريم، كمك مي‌كند تا نسبت به آن خودآگاهي پيدا كنيم و اين خودآگاهي باعث مي‌شود نه تنها به‌اندازه لازم بخوريم، بلكه به عملي كردن دانسته‌هايمان در مورد تغذيه سالم هم كمك كند.

كارشناسان روان‌شناسي اعتقاد دارند كه نوشتن احساسات روزمره و همين‌طور توصيف موقعيت‌هايي كه فرد با آنها درگير است، مي‌تواند به او كمك كند تا بر آنها اشراف پيدا كند و راه مقابله با موارد منفي را بهتر بيابد.

مي‌توان گفت از ديد آنها، اين يادداشت‌ها، به نوعي مشاور براي افراد تبديل مي‌شود. به اين ترتيب مي‌توان گفت اين نسخه حتي براي افراد سالم و آنها كه هيچ مشكل خاصي در زندگي، تغذيه و سلامت‌شان ندارند هم، قابل تجويز است.

دور نرو...
بیا کنار دلم
من غیر از اینها که می نویسم
نوازش هم بلدم...
 تشکر شده توسط : ساغر
#32
تاثیر موسیقی بر مغز انسان



موسیقی می تواند به روش های مختلف مورد استفاده قرار بگیرد، در علم پزشکی به عنوان یک منبع تحقیقاتی و نیز برای درمان امراضی چون حملات ناگهانی، فشار خون پایین، بیماری های روانی، افسردگی، بی خوابی و به طور کلی می توان گفت به عنوان عامل موثر در بهبود سریع تر بیماری ها، به کار می رود.

طبق تحقیقات موسیقی شناسان، گوش دادن به موسیقی – بسته به نوع موسیقی – می تواند بر متابولیسم (تحولات و دگرگونی ها حیاتی) بدن تاثیر بگذارد، فشار خون را بالا یا پایین ببرد، توازن انرژی برقرار کرده و به هضم غذا کمک کند.

تحقیقات نشان داده که موسیقی های آرام (مانند موسیقی کلاسیک با تمپوی پایین)، آرامش بخش هستند، احساسی که از سی دقیقه گوش دادن به چنین موسیقی بوجود می آید معادل آرامشی است که از خوردن یک قرص والیوم حاصل می شود. از آنجا که در این نوع موسیقی، شعری وجود ندارد، ملودی، تن، آهنگ و ریتم است که تاثیر گذار است و هر دو نیمکره مغز را درگیر جریان خود می کند.

بر طبق تحقیقات مشابه، موسیقی ممکن است تاثیر منفی نیز داشته باشد. بر حسب اینکه موسیقی خوب یا بد گوش بدهیم، می تواند مانند زهر در بدن عمل کند. مطالعاتی که در زمینه تاثیر موسیقی بر رشد گیاهان انجام شده، نشان داده که برای مثال، موسیقی راک، رشد گیاه را متوقف می کند و برعکس، موسیقی کلاسیک، باعث تسریع رشد گیاه می شود.

قدرت موسیقی به حدی است که می تواند مانند مصرف دارو اعتیاد آور شود. می توان گفت موسیقی ابزار قدرتمندی است که می تواند تاثیرات مثبت روحی و جسمی بسیاری بر اشخاص داشته باشد، البته اگر درست به کار گرفته شود، در غیر اینصورت، ممکن است تاثیرات منفی به همراه داشته باشد.

بر گرفته شده از سايت فريا

ببخشيد تاثيره
...
 تشکر شده توسط : فرناز , najva , شهرزاد , yummy
#33
در زیر به خلاصه ای از مناطق مختلف مغز که در هنگام شنیدن موسیقی فعالند اشاره می کنیم:
[تصویر:  mihanpatogh5df90ca9261a43d4c1776c63e168f...00x224.gif]

گوش کلی به موسیقی نیمکره چپ – کورتکس شنوایی

تن موسیقی نیم کره راست – کورتکس شنوایی

طنین موسیقی نیم کره راست

ملودی نیمکره راست

ریتم مخچه – پشت نیمکره چپ

قطعات آشنای موسیقی نیمکره چپ – منطقه گیجگاهی

یادآوری نام اهنگ نیمکره چپ

تمرکز روی شعر و ترانه نیمکره راست

نواختن موسیقی مخچه ، نیمکره راست

به طور کلی در هنگام شنیدن موسیقی با توجه به نوع موسیقی و شنونده قسمت های مختلف مغز فعال است. ولی به طور کلی هر دو نیمکره ی مغز در شنیدن موسیقی فعال می باشند. در مغز مناطق و سیستم های پردازشی جداگانه ای را برای زبان محاوره ای و موسیقی وجود دارد. و این مهم با مطالعه بیماری هایی مانند آمیوزیکا (Amusica) که در آن فرد قادر به تکلم است ولی قادر به درک موسیقی نیست یا آفازیا (aphasia ) که بیمار قادر به تکلم نیست ولی موسیقی را درک می کند قابل نتیجه گیری است.در صورتی که نیمکره راست مغز دچار سکته یا بیماری شود شناساییو پردازش طنیتن صدا نیز دچار مشکل می شود و مغز صدا ها را از هم تشخیص نمی دهد.

تاثیر بر ساختار مغز

از ده سال پیش تاکنون گروه های تحقیقی متعددی در سراسر جهان تأثیر موسیقی بر مغز انسان را مورد بررسی قرار داده و با مقایسه مغز نوازندگان و افراد عادی به نتایج شگفت آوری دست یافته اند. تغییرپذیری ساختار و شکل مغز کودکان و حتی بزرگسالان با کمک صوت و ریتم از مهمترین این یافته هاست.
البته نوع موسیقی در این مورد نقش بسیار مهمی دارد.موسیقی کلاسیک موجب برانگیختن و فعالیت همه ی قسمتهای مغز می‌شود درحالی‌که موسیقی پاپ کمتر چنین تأثیری را داراست.
به ویژه در مغز نوازندگان حرفه‌ای به‌دلیل شروع زودهنگام و طولانی‌مدت فعالیتهای موسیقایی ویژگیهای آناتومی خاصی دیده می‌شود.
معاینات و بررسیهای متعدد از مغز نوازندگان حرفه‌ای نشان می‌دهد که ماده خاکستری مخچه و ناحیه شنوایی مغز آنان نسبت به افراد غیر موزیسین بیشتر است.
در مغز نوازندگان سازهای زهی و پیانو هم بخشهایی که مسئول کنترل حرکات دست هستند ۴۰ درصد رشد بیشتری دارند. همچنین جسم پینه‌ای مغز نوازندگانی که قبل از سن ۷ سالگی شروع به فراگیری ساز نموده‌اند بزرگ‌تر از سایرین است. از این رو بین دو نیم‌کره و بخشهای مختلف مغز آنان ارتباط و هماهنگی بیشتر و بهتری برقرار می‌شود.
هر یک از دو نیم‌کره مغز وظایف متفاوتی بر عهده دارد. نیم‌کره چپ مسئول تجزیه و تحلیل مسائل و مرکز تعلیم است و نیم‌کره راست احساسات، تخیلات و قدرت ابتکار را هدایت می‌کند. برای استفاده از کل پتانسیل مغز می‌بایست هر دو نیم‌کره با هم هماهنگ باشند.
بر اساس تحقیقی که توسط آلتن مولر از انستیتو پزشکی و فیزیولوژی موسیقی در هانوفر و مارک بانگرت از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد انجام گرفته است، بخش شنوایی و بخشهای حرکتی مغز نوازندگان پیانو کاملا‌ً با یکدیگر مرتبط‌اند به‌طوری‌که تحریک یکی از این دو بخش موجب برانگیختن دیگری می‌شود.
اسکنهای متعدد و الکترو انسفا لوگرافی (eeg) از مغز نوازندگان حرفه‌ای پیانو نشان می‌دهد که تنها حرکت دست نوازنده بر روی کلاویه‌ها موجب فعال شدن ناحیه شنوایی مغز می‌گردد و بالعکس شنیدن قطعات موسیقی باعث تحریک قسمتهای حرکتی می‌شود.
حتی انگشتان دست برخی از نوازندگان با شنیدن ملودیهای خاصی بی‌اراده حرکت می‌کند. بین این دو ناحیه از مغز نوازندگان مبتدی هم در اولین جلسه و پس از ۱۰ دقیقه تمرین ارتباط موقتی ایجاد می‌شود که با افزایش تعداد جلسات تثبیت می‌گردد.
البته هنوز به‌طور قطعی مشخص نیست که آیا تمرینات موسیقی عامل ایجاد این ویژگیهاست و یا اینکه ساختار مغز نوازندگان از هنگام تولد با دیگران متفاوت است و این تفاوتها زمینه موفقیت آنان در موسیقی را فراهم می‌سازد.
تمرینات موسیقی همچون نیروی بازدارنده‌ای مانع از بین رفتن سلولهای عصبی در سنین بالا می‌شود. حتی اگر فردی تازه در سن ۸۵ سالگی شروع به فراگیری ساز نماید سلولهای مغز او ترمیم و بازسازی می‌شود و قدرت حافظه و استنتاجش افزایش می‌یابد.
در تحقیقی به منظور بررسی اثرات موسیقی بر مغز و رد این فرضیه که نه موسیقی بلکه خانواده و محیط رشد کودک موجب افزایش کارآیی مغز و ضریب هوشی می‌شود، کودکانی از محلات فقیرنشین برلین و از خانواده‌هایی بدون پیشینه فرهنگی غنی مدت شش سال به طور منظم و مداوم در مدرسه تحت آموزش موسیقی قرار گرفتند. در لس‌آنجلس نیز در دانشگاه کالیفرنیا تحقیقی مشابه انجام گرفت.
نتایج هر دو بررسی تأثیر مثبت موسیقی بر مؤلفه‌های ضریب هوشی و قدرت تخیل فضایی‌ ـ زمانی انسان را تأیید نمود.
در آزمایشی دیگر در دانشگاه هنگ کنگ‌، ۴۵ نوازنده ارکستر بین سنین ۶ تا ۱۵ سال از لحاظ قدرت حافظه و به یادسپاری کلمات مورد بررسی قرار گرفتند. محققین پی بردند که کودکان نوازنده نسبت به هم‌سالان غیر نوازنده خود به مراتب لغات بیشتری را به خاطر می‌سپارند و هر قدر زمان عضویت آنان در ارکستر بیشتر است در این زمینه موفق‌ترند.
پس از یک‌سال با انجام مجدد این آزمایش مشخص شد که توانمندی حافظه کودکانی که هنوز نوازنده ارکستر هستند نسبت به سال گذشته افزایش یافته است درحالی‌که حافظه کسانی که از ارکستر جدا شده‌اند در همان سطح باقی مانده است.

تاثیر موسیقی بر نورو شیمی مغز

منظور از نوروشیمی تاثیری است که موسیقی بر انتقال دهنده های عصبی و همچنین ترشح هورمون های درون ریز مثل کورتیزول دارد ، می باشد.

بر طبق تحقیقات به عمل آمده موسیقی موجب

افزایش تولید آندروفین

افزایش سطح ملاتونین

افزایش سطح نور اپی نفرین و اپی نفرین

تحریک ترشح اوپیویید ها و در نتیجهآزاد سازی دوپامین ا

افزایش سطوح پلاسمایی هورمون اکسی توسین

می شود.

هر کدام از عملیات یاد شده به نوعی در افزایش سطح آرامش روانی و کاهش استرس نقش فعالی دارند. در یک مطالعه برای بیست بیمار آزایمری مرد به مدت یک ماه ، هفته ای ۵ روز و روزی سی دقیقه موسیقی پخش شد . سطح ملاتونی اپی نفرینن و نفرین در طول این مطالعه افزایش یافت . این تاثیر به طرز شگفت انگیزی بر آرامش و کاهش استرس بیماران نمایان بود . از جهت دیگر افزایش هر یک از انتقال دهنده های فوق موجب افزایش سطح ایمنی بدن نیز می شوند. همانگونه که می دانیم سیستم ایمینی ما تحت تاثیر منفی استرس های مزمن قرار دارد .استرس نه تنها سلول های مغز را از بین می برد بلکه باث تضعیف و زوال حافظه می گردد.

در مطالعاتی دیگر نشان داده شد که موسیقی می تواند سطح کورتیزول بدن و ایمونو گلوبین را که هر دو برای سلامتی مهم هستند را تنظیم کند . ناگفته نماند که موسیقی های مختلف تاثیرات متفاوتی بر مغز می گذارند . موسیقی های آرام موجب افزایش دوپامین و سرتونین می گردند و موسیقی هایی با ریتم تند مثل هوی متال باعث افزایش کورتیزول در سطح بدن میشوند . اینکه چه نوع موسیقی را در چه زمان گوش کنیم از جمله مواردی است که باید با مشورت متخصصین و مطالعه صورت پذیرد .

تاثیر بر امواج مغزی

همانگونه که می دانیم مغز ما در تمامی لحظات در حال فعالیت می باشد . فعالیت مغز را به گونه های متفاوت مورد بررسی قرار می دهند . این مطالعات با توج به تاثیراتی است که از مغز دریافت می کنند . یکی از را های مطالعه مغز مطالعه امواج مغزی است.طبق مطالعات و الکترو انفالوگرام های دریافت شده از مغز ۴ نوع موج را در موقعیت های مختلف برای مطالعات و الکترو آنسفالوگرام های دریافت شده از مغز ۴ نوع موج در موقعیت های مختلف فعالیت مغز ثبت شده است .

امواج بتا :امواج بالای۱۴ سیکل در ثانیه

در این موقعیت مغز فعال است و در وضعیت هوشیاری عادی به سر می‌برد. امواج مغز در این موقعیت بین ۱۳ تا ۲۵ بار در ثانیه مرتعش می‌شوند برای ایجاد این موقعیت از مغز می‌توان از آهنگ‌های تند و رقص گونه استفاده کرد.

امواج آلفا :امواج بیت ۷ تا۱۴ سیکل در ثانیه

در این موقعیت مغز در حالت آرام به سر می‌برد می‌توان توسط موسیقی این موقعیت را در طول روز ایجاد کرد در این موقعیت معمولا چشم‌ها بسته هستند و رویاهای روز به وجود می‌آیند امواج مغز در این موقعیت بین ۸ تا ۱۲ بار در هر ثانیه مرتعش می‌شوند این موقعیت از مغز را می‌توان توسط آهنگ‌های خیلی ملایم و آرام ایجاد کرد

امواج تتا : امواج بین ۳ تا۷ سیکل در ثانیه

موقعیت تتا که بطور عمده در منطقه گیجگاهی و آهیانه مغز ایجاد می‌شود موقعیت خلاقیت مغز است امواج مغز در این وضعیت بین ۴ تا ۷ بار در ثانیه مرتعش می‌شوند. هوشیاری مغز در این وضعیت بین خواب و بیداری است آهنگ‌هایی که بتوانند این موقعیت مغزی را حفظ کنند معمولا خیلی آرام هستند و معمولا با سرعت خیلی پایین اجرا می‌شوند .

امواج دلتا: امواج زیر ۳ سیکل در ثانیه

در این موقعیت که تعداد ارتعاشات امواج مغز بین ۱تا ۳ بار در ثانیه است موقعیت خواب عمیق مغز است در این موقعیت، تنفس عمیق، سطح و فشار خون، ضربان قلب و دمای بدن به حداقل خود می‌رسد آگاهی و هوشیاری در این وضعیت در پایین‌ترین میزان است که موسیقی اثر چندانی بر روی مغز نمی‌گذارد .

با کمک موسیقی می توان هر یک از حالت ها و امواج را در مغز ایجاد نمود. این امواج در وضعیت سلامت فرد قابل دریافت است . اگر فرد بیمار باشد امواج مغزی در وضعیت نرمال نمی باشند . که برای هماهنگ کردن امواج مخ با موقعیت نرمال آن ها می توان از موسیقی یاری جست.

برای این کار که به آن موسیقی درمانی مغز نیز می گویند فرد در حالت آرام قرار می‌گیرد و در آن حالت امواج مغز او بصورت نوار مغزی به مدت پنج دقیقه ثبت می‌شود. اطلاعات ثبت شده به آزمایشگاه فرستاده می‌شود و در آنجا فایل‌های نوار مغزی با فایل‌های موسیقی تطبیق داده می‌شود سپس بعد از تنظیم، از آن برای درمان استفاده می‌کنند . درمان به اینصورت خواهد بود که با کمک هدفون های استریو موسیقی که متخصصان برای بیمار تجویز کرده اند را برای او پخش می کنند .زمان و مقدار آن را متخصصان تیین می کنند .

در پایان ذکر این نکته ضروری است که اگر چه ما تاثیرات موسیقی بر مغز را به طور جداگانه مورد بررسی قرار دادیم اما ممکن است انچه در عمل اتفاق می افتد بدین گونه نباشد .بدین معنا که تاثیری که موسیقی بر ساختار مغز می گذارد به طور همزمان نوروشیمی مغز را نیز متاثر می کند و امواج مغزی رانیز تحت تاثیر خود قرار می دهد .

مطالعات علوم اعصاب هنوز جوان است . اما یافته های تا کنون این علم حاکی از آن است که بسیاری از پدیده های مرتبط با رفتار انسان را می توان با آن تبیین نمود .

انرژی موسیقی و تاثیر آن بر طعم غذاfighting0030.gif

موسیقی عینا مانند اخبار که توانایی تغییر آنتروپی مغز را دارد ، حاوی انرژی است و بالاتر از آن حتی انرژیی دارد که علاوه بر تحریک مغز پا فراتر گذاشته و می تواند در تمام اعضای بدن انسان تغییر آنتروپی ایجاد کند . همانگونه که هر خبری توانایی تغییر آنتروپی مغز را ندارد هر موسیقی ای هم این قدرت را برای هر فردی ندارد . دلیل آن به ساختار مغزی انسان که نتیجه آن علایق و رفتار انسان ها است برمی گردد




فعلا سکوت را برگزیدیم ............
 تشکر شده توسط : ehsan 10054 , yummy , arezooo82
#34
مچكرم از توضيحاته كاملت استفاده كردم
...
 تشکر شده توسط : شهرزاد
#35
به نظره من واقعا بخشش دیگران منوط بر انجام آن کاریست که انجام دادن

واقعا نمیشه بعضی از رفتارها را بخشید حتی اگر خدا بگوید ببخش
angry2
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
#36
بعضی وقتا بخشش بعضی ها خیلی سخته..واقعا نمیشه
به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد..
#37
صورتی: شما را جوان‌تر و شاداب‌تر می‌ کند.

[تصویر:  imagesCAALRVCG.jpg]



[تصویر:  ق6عصقع.bmp]


[تصویر:  imagesCA8JJKLF.jpg]
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
 تشکر شده توسط : nosrati
#38
براساس تحقیقات موسیقی شناسان، گوش دادن به موسیقی البته براساس نوع آن می تواند بر متابولیسم بدن تاثیر بگذارد، فشارخون را بالا یا پایین ببرد، توازن انرژی برقرار و به هضم غذا کمک کند..

سروتونین نوعی هورمون عصبی بوده که باعث تداوم انتقال پالس های اعصاب و حفظ حس شادمانی و سرور می شود.

تولید سروتونین در مغز انبساط خاطر ایجاد می کند. کمبود سروتونین در مغز باعث ایجاد افسردگی و احساس دلتنگی می شود. در اصل، بسیاری از داروهای ضدافسردگی از طریق کاهش بازجذب و افزایش سطح سروتونین در مغز عمل می کنند.

وقتی مغز در معرض یک شوک مثبت قرار گیرد شروع به ترشح سروتونین می کند. به عنوان مثال وقتی به یک نقاشی زیبا نگاه می کنید، رایحه دلپذیری به مشامتان می رسد، خلاصه هر مساله ای که باب طبع شما باشد حتی خوردن غذای مطبوع یا گوش دادن به موسیقی مسحورکننده، به مغز اجازه می دهد مقدار معینی سروتونین آزاد کند که باعث تحریک و به اوج رسیدن احساسات دلپذیر می شود.

همان طور که می دانید بدن ما بسیار تابع ریتم است و ترشح بسیاری از مواد مفید در بدن ما به صورت ضربانی صورت می گیرد.

ریتم موسیقی بخوبی می تواند موجب تحریک دیگر ضربان های طبیعی بدن مانند ضربان قلب یا امواج آلفای مغز شود و همین اثر موسیقی یکی از شیوه های درمان افسردگی و معالجه بالینی است. به علاوه ملودی همچون جرقه های شتاب دهنده عمل می کند و کاتالیزور فرآیند خلاقیت در مغز است.

موسیقی درمانی چیست؟

تاثیر موسیقی بر بدن انسان به قدری است که امروزه در جهان جایگاه خاصی برای بهبود و درمان بسیاری از بیماری ها پیدا کرده است.

استفاده از موسیقی به عنوان مکملی برای درمان بیماری ها به زمان ارسطو و افلاطون بازمی گردد. از آن زمان استفاده از اصوات و آهنگ ها برای درمان بیماری های مختلف به کار می رفته است.

انجمن های موسیقی درمانی از سال ۱۹۵۰ شروع به فعالیت کردند و سال ۱۹۸۵ فدراسیون جهانی موسیقی درمانی به ثبت رسید. در ایران نیز انجمن موسیقی درمانی فعالیت خود را آغاز کرده است. موسیقی درمانی به طور کلی مانند هر گونه روش درمانی، شیوه های بخصوصی دارد.

موسیقی درمانی می تواند به عنوان روشی برای درمان بیماری های روانی، افسردگی بی خوابی و به طور کلی به عنوان یک عامل موثر در تسریع بهبود بیماری های گوناگون به کار رود

روش های موسیقی درمانی در کل به دو دسته تقسیم می شوند: روش فعال و روش غیرفعال.
در روش غیرفعال، فرد خود عملی انجام نمی دهد و فقط با گوش دادن و شنیدن موسیقی درمان می شود. در حالی که در روش فعال، فرد فعال است و همراه با خواندن، نواختن و حتی حرکات موزون درمان می شود.

این روش واکنش های عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی را در پی دارد و متناسب با نیاز افراد از این روش ها استفاده می شود.

در اصل، محور برنامه های موسیقی درمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرامبخش و نواختن موسیقی در گروه های منظم یا انفرادی، خواندن آوازها به صورت فردی یا گروهی است.

واضح است که روش های موسیقی درمانی توسط هر فردی قابل انجام نیست. همان طور که در هر روش درمانی دیگری به یک شخص توانا و متخصص نیاز است، در موسیقی درمانی نیز به افراد متخصص که در زمینه های مختلف موسیقی و شاخه های درمانی آموزش دیده اند، نیازمندیم.

فرد متخصص با توجه به نوع بیماری و روش های مختلف درمان و نیز بر اساس آشنایی خود با روان شناسی موسیقی، درمان را انجام می دهد.

براساس هر فرد و نیازهای روحی و درمانی وی، نوع موسیقی مورد نیاز می تواند متفاوت باشد. در حقیقت تاثیر موسیقی های مختلف بر ذهن و سلامت انسان ها با هم متفاوت است. در درمان به وسیله موسیقی از نوعی از موسیقی استفاده می شود که برای ایجاد آرامش و نشاط روحی مناسب تر است.

این نوع موسیقی باعث تجدید قوا شده و مسلما کارایی مغز را افزایش می دهد. این گونه موسیقی ها با تاثیر در روح و روان انسان باعث تسریع فرآیند ترمیم و بهبود می شوند.

موسیقی درمانی کاربرد گسترده ای دارد و کمتر می توان فردی را یافت که موسیقی بر سیستم بدن وی هیچ تاثیری نداشته باشد.

از این رو می توان در درمان بسیاری از بیماری ها موسیقی را به کار برد، اما بهترین گزینه ها برای به کارگیری این درمان، بیماری هایی هستند که با مسائل روانی فرد در ارتباط باشند و بعلاوه آن دسته از بیماری های جسمی که منشا روانی دارند به بهترین شکل با این روش قابل درمان هستند.

از آنجا که موسیقی می تواند در ایجاد هماهنگی بین فعالیت های دو نیمکره مغز موثر باشد، به کارگیری آن در بهبود این هماهنگی می تواند در درمان لکنت زبان کمک کننده باشد. اثرات موسیقی در زندگی انسان بسیار بیشتر از آن است که بتوان براحتی به آن پرداخت.

موسیقی چطور اثر می گذارد؟

موسیقی می تواند همچون ارتباطات کلامی بر فعالیت های مغز انسان اثر بگذارد. موسیقی حاوی نوعی انرژی است که علاوه بر تحریک مغز می تواند بر تمام اعضای بدن تاثیر بگذارد.

بسته به پیچیدگی ساختار مغز هر فرد و تنوع علایق و ترجیحات وی، تاثیر نوع خاصی از موسیقی بر فرد مشخص می شود. در برخی افراد یک نوع موسیقی در ایجاد تحریکات مغزی تاثیر کمتری دارند یا حتی به کلی بی اثرند.

در واقع این ساختار مغزی انسان است که مشخص می کند کدام نوع موسیقی فعالیت های مضر بیولوژیکی بدن را کاهش دهد.

به دلیل ساختار پیچیده مغز انسان، یک نوع خاص از موسیقی نمی تواند در همه افراد تاثیر مشابهی داشته باشد. در بسیاری از انسان ها موسیقی آرام می تواند در ایجاد آرامش موثر باشد، اما در برخی دیگر موسیقی تند موثرتر است.

آنچه جلوه ای از برخی آثار موسیقی بوده و به صورت حرکات موزون نمایان می شود، در اصل ناشی از اثر مستقیم موسیقی بر مغز و سیستم عصبی و در پی آن سیستم عضلانی فرد است.

البته این مساله همگانی نیست و در بسیاری از مردم ممکن است این پدیده رخ ندهد؛ چرا که پدیدار شدن این حالت از ایجاد رابطه بین سیستم بدنی و موسیقی در حال پخش به وجود می آید، حال آن که در بسیاری از افراد ممکن است این ارتباط به وجود نیاید.

یکی از نقش های بسیار جالب موسیقی، تاثیر بسزای آن در رشد عاطفی و تعادل روحی کودکان است. کودکان به مراتب بیش از بالغان تحت تاثیر موسیقی قرار می گیرند و از مزایای موسیقی کلاسیک بهره مند می شوند.

محققان در تحقیقات خود دریافته اند گوش کردن به موسیقی های شاد و بدون کلام می تواند منجر به افزایش تعادل روحی و عاطفی کودکان شود و موسیقی با ایجاد احساس لذت در کودک، روحیه مثبت و شادی در او به وجود آورد و از این طریق باعث افزایش توانایی های او شود.

موسیقی درمانی در کودکان نیز می تواند باعث بسط ارتباطات کودک، افزایش احساسات اجتماعی و افزایش هوش او شود و از این طریق نیز به تکامل روحی کودکان کمک کند.

ضرباهنگ همراه با افزایش شناختی و کارکرد خلاقانه مغز توسط ملودی باعث ایجاد احساسات هیجانی در بدن ما می شود. طبق اثر موتزارت، کودکانی که به فراگیری دروس موسیقی می پردازند مهارت های شناختی بالاتری را تجربه می کنند.

والدین می توانند با استفاده از موسیقی درمانی، کیفیت زندگی کودک خود را در عرصه های مختلف بالا ببرند، برای مثال ارتباط کودک خود را با کودک دیگر بهبود ببخشند و حتی بر کیفیت ارتباط کودک و خانواده نیز اثر بگذارند.

زمانی این تاثیر به بیشترین میزان می رسد که کودک، خود لذت اجرای موسیقی را تجربه کند. بعلاوه دیده شده موسیقی باعث اجتماعی ترشدن کودکان می شود و توانایی آنها را در ابراز وجود، نظرات و احساسات و نیز برقراری ارتباط موثرتر با دیگران افزایش می دهد.

موسیقی بویژه با ضرباهنگ۶۰ در دقیقه، روی فرکانس و دامنه امواج مغزی اثرات مستقیمی دارد به طوری که می توان این اثرات را به وسیله الکتروآنسفالوگراف اندازه گیری کرد.

اثرات موسیقی بر بدن به قدری است که می تواند سیستم تنفسی، مقاومت پوست و حتی سیستم هورمونی بدن را تحت تاثیر قرار دهد. موسیقی با اثراتی که بر مردمک و فشارخون و سیستم های مختلف بدن دارد می تواند منجر به افزایش تمرکزپذیری مغز شود.

موسیقی هر دو نیمکره های چپ و راست مغز را به طور همزمان تحریک کرده و از این طریق، تحلیل و تلفیق و پردازش اطلاعات را در مدت زمان کوتاه تری میسر می کند. بعلاوه با فعالسازی همزمان دو نیمکره مغزی، به تقویت فرآیند یادگیری و جذب اطلاعات و در نهایت رشد مهارت های شناختی می شود.

در مطالعات بسیار به اثبات رسیده است که با کمک این پدیده می توان یادگیری را به میزان پنج برابر افزایش داد و به همین دلیل است که نقالان، داستان های خود را با ریتم خاصی بیان می کنند تا بتوانند هزاران خط داستان را به خاطر بسپارند و هنرمندان درام پرداز یونانی نیز با استفاده از همین شیوه به ایفای نقش خود می پرداختند.

موسیقی از طریق ریتم به همسان سازی اعمال حیاتی بدن می پردازد و به ایجاد حالت روانی خاص و به دنبال آن افزایش شناخت و خلق توانایی ها منجر می شود.

عامل دیگری که در هماهنگی با ریتم عمل می کند ملودی است که باعث تفکیک استدلال و قوای عقلانی می شود و احساس مطبوع فراخوانی چالش ها و مسائل را از طریق سلسله ابتکارات و چاره سازی های جدید ایجاد و از طریق خلاقیتی که القا می کند قابلیت های لازم برای به کارگیری صحیح راه حل های موجود را فراهم می آورد.

ملودی و ریتم با اثرگذاری بر مغز به ارتقای مهارت شنیداری و کانال های حسی مغز و افزایش مهارت های قوای ذهنی منجر می شود.

موسیقی در طبیعت به زیبایی جلوه می کند. صدای حاصل از برخورد آب با سنگ، صدای پرندگان یا صدای باد در میان برگ درختان همگی جلوه هایی از موسیقی بوده و می توانند برای انسان بسیار روح نواز باشند. اثرات بالقوه موسیقی بر گیاهان و حیوانات نیز به اثبات رسیده است.

تحقیقات نشان داده گیاهان با الگوی ضرباهنگ ۶۰ در دقیقه رشد بسیار سریع تری از گروه های دیگر دارند. گروهی که در معرض موسیقی راک قرار گرفته اند پژمرده و خشک شده اند.

گیاهان، موجودات زنده ای هستند ولی ارگانی برای تفکر ندارند، لذا برای رشد به ملودی نیاز ندارند و فقط ریتم را درک خواهند کرد.

موسیقی؛ شمشیری دولبه

موسیقی نیز مثل هر ابزار دیگر اگر به درستی و بجا به کار گرفته نشود می تواند اثرات مضری در پی داشته باشد و نه تنها مفید نیست بلکه اثرات مخربی نیز بر بدن دارد.

گوش دادن به موسیقی های تند و آزاردهنده به جای ایجاد هارمونی و کمک به سلامت، می تواند مانند یک زهر در بدن عمل کند.

براساس تحقیقات صورت گرفته روی گیاهان، محققان سعی کرده اند تاثیر موسیقی های مختلف را بر رشد گیاهان ارزیابی کنند.

این مطالعات نشان داده موسیقی های آزاردهنده می توانند بر رشد گیاهان اثر سو داشته باشند. به عنوان مثال موسیقی راک، رشد گیاه را متوقف می کند و برخلاف آن موسیقی کلاسیک باعث تسریع رشد گیاه می شود.

جالب است بدانید موسیقی گاهی می تواند بسیار قدرتمند باشد به طوری که همانند برخی داروها وابستگی ایجاد کند و اعتیادآور باشد.

پس باید به این نکته بسیار توجه داشت که موسیقی ابزار بسیار قدرتمندی است و می تواند مثل شمشیر دولبه عمل کند.

از طرفی اگر به درستی به کار گرفته شود می تواند تاثیرات مثبت روحی و جسمی بسیاری بر اشخاص داشته باشد و باعث ارتقای سلامت شود.

از طرف دیگر، اگر به درستی به کار گرفته نشود می تواند به جای اثرات مثبت خود منجر به بروز اثرات منفی در بدن شود و بسیار مخرب باشد بنابراین درست است که موسیقی در عرصه های مختلف می تواند عملکرد بدن انسان را بهبود بخشد ولی باید در انتخاب نوع موسیقی خیلی دقت کرد تا تاثیر معکوس بر بدن فرد نداشته باشد
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
#39
من وقتی موسیقی گوش میکنم فقط اشکام میادConfused
به یاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد..
#40
براى این که به زندگى احساس بهترى ببخشید و حسى جدید داشته باشید باید روش هایى را در زندگى به کار ببندید. در اینجا 19 روش تازه و جدید را براى این که در روزهاى دلگیر و خسته کننده پاییز و زمستان احساس بهترى پیدا کنید به کار ببندید.

1 - دوست خودتان باشید
سعى کنید همان طور که با صمیمى ترین دوستانتان برخورد مى کنید، با خودتان نیز رفتار کنید. وقتى که دوستى یا کسى که به او علاقه دارید در وضعیت روحى بدى به سر مى برد و از شما کمک مى خواهد براى او چه مى کنید؟ ...
از او مى خواهید تا نگران نباشد. به او مى گویید استراحت کند یا به نوعى سرخودش را گرم کند و به مشکلش فکر نکند و
در این حالت و در این روزها به خودتان نیز همان توصیه ها را بکنید

2 - احساس پرواز کنید
در جایى قرار بگیرید که سکوت و آرامش دارد. براى دقایقى تصور کنید پرنده اى هستید که در آسمان لایتناهى در حال پرواز است. همانگونه که ابرها در آسمان حرکت مى کنند، سعى کنید مشکلات را از جلوى چشمانتان عبور دهید. این روش به شما یاد مى دهد که به خاطر بیاورید مشکلات قابل عبور و گذر هستند و همیشه در کنار ما نخواهند ماند.

3 - رنگ نارنجى
از زمان هاى قدیم «رنگ درمانى» جزو موارد بسیار مهمى بوده که توسط روان شناسان شناخته شده است. از رنگ ها براى کاهش استرس در بیماران و دادن آرامش به آنها استفاده زیادى شده و مى شود. روان شناسان معتقد هستند که رنگ نارنجى باعث افزایش حس خوشبینى ، اشتیاق و شانس آوردن است. براى این که این احساس در شما شناور شود چند شاخه گل نارنجى در گلدان بگذارید و به آنها نگاه کنید. تابیدن نور نارنجى یا لیوان هایى به این رنگ نیز به شما احساس شادى مى دهد. اکنون که دراوایل زمستان هستیم مى توانید یک سبد نارنگى، خرمالو یا پرتقال روى میز بگذارید.

4 - خریدهاى ارزان
همه مردم وقتى موفق مى شوند هنگام خرید تخفیف بگیرند شاد مى شوند؛ براى این که حس شادمانى را در خود تقویت کنید ارزان تر خرید کنید و پولهایتان را پس انداز کنید تا در مواقع ضرورى به کارتان بیاید و بتوانید در آن زمان ها احساس آرامش و شادى کنید.

5 - شکلات بخورید
زنان به خوردن شکلات بخصوص قبل از عادت ماهیانه علاقه مند هستند زیرا تحقیقات نشان داده که شکلات باعث مى شود حالات و روحیات افراد تغییر کند. شکلات میزان سروتونین و اندروفین خون را زیاد مى کند و این دو هورمون باعث شادمانى مى شود. سعى کنید گاهى شکلات بخورید، تا این احساس در شما تقویت شود.

6 - مشکلات را دور بریزید
هرچه را که به نظرتان مى آید در زندگى موجب ایجاد مشکل و ناراحتى برایتان شده ، روى کاغذى بنویسید. سپس تک تک موارد را بخوانید و روى آن خط قرمز بکشید و سپس وقتى براى تمام موارد راهکار پیدا کردید، کاغذ را مچاله کنید و دور بیندازید.

7 - خوش بین باشید
به مشکلات به گونه دیگرى نگاه کنید. بر این باور باشید که حتى مى توان سختى ها را نیز با نگاه دیگرى دید. امید به زندگى داشته باشید. روان شناسان معتقدند اگر حتى اشخاص بیمار و بیماران لاعلاج امید خود را از دست ندهند، بر بیمارى چیره خواهند شد. سعى کنید در مواقع سختى به این فکر کنید که افرادى که وضعیت بسیار دشوارترى از شما دارند همواره در کنارتان هستند. برخورد کردن با مشکلات و موانع را بیاموزید تا احساس خوشبختى کنید. براى داشتن زندگى خوب، باید انرژى مثبت داشته باشید.

8 - از هم تعریف کنید
در زمانى که از انجام کارهاى روزانه و یا در محیط کار کاملاً خسته شده اید و هیچ انرژى و توانى برایتان نمانده است سعى کنید لبخند بزنید و بگویید که احساس خوبى دارید. در این لحظات از اطرافیان خود و صفات خوبى که دارند تعریف کنید. خواهید دید که بعد از لحظاتى روحیه شما تغییر خواهد کرد و احساس شادى در شما به وجود خواهد آمد.

9 - آنچه را دوست دارید بنویسید
هر چیزى را که مورد علاقه تان است و به آن عشق مى ورزید روى کاغذى بنویسید. این کار حس خوبى به شما خواهد داد. زیرا متوجه مى شوید که با برگشت به خاطرات گذشته زمانى به آنچه و آن کسانى که در کنارتان زندگى کرده اند احساس محبت داشته اید.

10 - حمام کنید
بعد از شنا کردن در دریا احساس جوانى مى کنید. براى این که احساس طراوت را در روزها و شب هاى پاییزى پیدا کنید کافى است یک فنجان نمک داخل وان حمام بریزید و آن را با آب گرم پر کنید. با شمع هاى معطرى که در کنار وان مى گذارید، آرامش خاصى پیدا مى کنید.

11 - موسیقى گوش کنید
سعى کنید براى لحظاتى موسیقى گوش کنید. با موسیقى مى توانید به آرامش ذهنى برسید و مشکلات را فراموش کنید. حتى اگر شده این کار براى دقایقى یکنواختى زندگى را از بین مى برد.

12 - استراحت کنید
وقتى که از انجام کارهاى مختلف خسته شده اید و تحت فشار زیادى قرار گرفته اید، مطمئناً نمى توانید کارى کنید که به این مشکلات پایان دهید. در این مواقع بهتر است دست از کار بکشید، کتاب جدیدی بردارید، دراز بکشید و شروع به خواندن کنید. این کار را حداقل براى یک ساعت هم که شده انجام دهید تا به اثرات بسیار مؤثر آن واقف شوید.

13 - با رنگ ها بازى کنید
به سراغ مداد رنگى، گواش، آبرنگ و ماژیک کودکتان بروید و مثل آنها شروع به نقاشى کنید. نقاشى حالات درونى تان را بازگو مى کند؛ همانطور که یک کودک نیز با نقاشى احساس درون خود را به خوبى نشان مى دهد. با بازى کردن با رنگ ها احساس آرامش و شادى به شما دست خواهد داد.

14 - آزاد باشید
سعى کنید کارهایى را که تمایل به انجام آن دارید به راحتى انجام دهید. درست مثل کودکى که دوست دارد آواز بخواند و از هیچ کس خجالت نمى کشد. اگر از آواز خواندن لذت مى برید بدون این که خجالت بکشید آواز بخوانید. اگر از انجام این کار جلوى دیگران مى هراسید در جاى خلوتى آواز بخوانید. موسیقى و تخلیه احساسات با آواز، گردش خون شما را تنظیم مى کند و احساس خوبى به شما مى دهد.

15 - خدا را سپاس بگویید
به یاد سه موفقیت آخرتان بیفتید و با سپاسگزارى و شکرگزارى از خداوند و کشیدن یک نفس عمیق، انرژى بیشتری ذخیره کنید.

16 - خیرخواهى کنید
کمک کردن به دیگران و نسبت به آنان خیرخواه بودن، احساس خوشایندى را به افراد مى بخشد. این احساس بدن را پر از هورمونى مى کند که احساس خوبى را بیشتر مى کند. به افراد نیازمندى که در اطرافتان وجود دارد کمک کنید، فرقى نمى کند که میزان و نوع این کمک چه باشد، مهم این است که خیرخواه باشید.

17 - به عکس هاى قدیمى نگاه کنید
آلبوم هایتان را ورق بزنید و به عکس دوستان و اقوام نگاه کنید. با دیدن آنچه که در گذشته بوده و خاطرات سال هاى قبل لبخندى روى لب هاى شما خواهد نشست و احساس خوبى در وجودتان برپا خواهد شد.

18 - پیغام جدید تلفنى بگذارید
اگر تلفن همراه تان یا تلفن خانه تان پیغام گیر دارد، جملات جدید و متفاوتى روى آن بگذارید. مى توانید روى این پیغام گیر بگویید: «براى دعوت کردن من به میهمانى یا شام، بعد از شنیدن صداى بوق پیغام بگذارید!» مى توانید جوکى تعریف کنید یا جمله اى طنز روى پیغام گیرتان ضبط کنید. این کار، به خود شما و کسى که به شما تلفن زده شادى مى بخشد.

19 - بوهاى شادى آفرین
بعضى از بوها براى تغییر احساس انسان شناخته شده اند. گل رز، بابونه، شمعدانى معطر، لیمو و بالنگ از جمله این بوها هستند. این بوها را به عنوان خوشبوکننده و معطرکننده هوا و فضا مورد استفاده قرار دهید.
.
اگر 19 روش زیر را انجام دهید کسالت دیگر معنا نخواهد داشت
همیشه سختترین نمایش به بهترین بازیگر تعلق داره شاکی سختیهای دنیا نباش شاید تو بهترین بازیگر خدایی....!!!!!!!!!love28                                                        
                                         
 تشکر شده توسط : ساغر , kaveh_plus , parastoo joon , najva , مینا ح , arezooo82
  


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  همه چیز در مورد استرس mohsen121 61 57,374 2015/06/22, 08:57 AM
آخرین ارسال: niloofary
  آکواریوم و گلدان در بهبود سلامت روان موثر است paeazan 3 3,908 2014/04/06, 08:14 PM
آخرین ارسال: hamid_147
  روش های بهبود حافظه shahrzad 12 11,673 2012/08/31, 02:12 PM
آخرین ارسال: naazanin
  همه چيز در مورد آرامش درون fereshteh 25 19,938 2012/06/29, 09:42 PM
آخرین ارسال: blue sky



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
14 مهمان